کتاب بازنگری در تاریخ بلاغت مدرسی
معرفی کتاب بازنگری در تاریخ بلاغت مدرسی
کتاب بازنگری در تاریخ بلاغت مدرسی نوشتهٔ مصطفی جلیلی تقویان یکی از کتابهای انتشارات سمت است که برای دانشجویان رشتهٔ زبان عربی منتشر شده است.
درباره کتاب بازنگری در تاریخ بلاغت مدرسی
در کتاب بازنگری در تاریخ بلاغت مدرسی کوشش شده است بخشی از تاریخ اندیشهٔ بلاغی در قرن هفتم و هشتم به نگارش درآید. در این تحقیق تاریخی سه یا چهار موضوع کلان بررسی شده است. این موضوعها عبارتاند از:
۱- بررسی انگیزۀ سکاکی و نقش آن در شکلگیری کتاب مفتاح العلوم،
۲- بازبینی در تاریخ ساختاربندی معانی و بیان و بدیع؛
۳- بررسی تعریفهای شارحان از معانی و بیان و بدیع.
۴- نگاهی به روش شارحان
علمِ بلاغت در تاریخ مسلمانان چه مسیری را طی کرده است؟ فراز و فرود این جریان در چه «زمینه و زمانه»ای رخ داده است؟ در کدام بخش از تاریخ بلاغت، شاهد بروز خلاقیت در میان ناقدان و بلاغیان خود بودهایم؟ نسبت میان علوم دیگری چون کلام و اصول فقه و... چه بوده است؟ پرسشهایی از این دست که به قلمرو تاریخِ اندیشۀ بلاغی تعلق دارد، در حال حاضر فاقد پاسخی شایسته و علمی و دقیق است. این احتمال وجود دارد که پژوهشگری بهصورتی تقریبی یا گزینشی، دربارۀ پرسشهای بالا مطالبی نوشته باشد، لیکن ما بهدنبال بهدستآوردن اطلاعاتی حتیالامکان دقیق و جامع هستیم که صرفاً از راه بررسی چند کتاب مهم و شایع بهدست نیامده باشد؛ بهعبارت دیگر، برای فراچنگآوردنِ پاسخ دقیقِ این پرسشها، راهی نداریم مگر آنکه «نقشۀ راهی» برای علم بلاغت ترسیم کنیم. با ترسیم این نقشه تا آنجا که امکان داشته باشد، میتوان گزارشی لحظهبهلحظه از تحولات و اوجوفرودهای این علم بهدست داد. با رسم این نقشۀ راه، ما درخواهیم یافت که ویژگیهای هر دوره در تاریخ بلاغت چه بوده است، نویسندگان مطرحِ آن چه کسانی بودهاند، جریان بلاغت در جهان اسلام در آن دورۀ خاص، چه مسیری را پیموده است، پیوند میان گفتمان بلاغت با گفتمانهای دیگری چون کلام و فلسفه و... چه بوده است و سرانجام اینکه چه ارتباطی میان تحولات علم بلاغت با تحولات اجتماعی و سیاسی و اقتصادی و فرهنگی وجود دارد؟ ضرورت تحقیق در سنتِ بلاغت و نقد ادبی بر همهکس عیان است. آگاهی از این سنت و اینکه ما در مقطعی از تاریخ چه مسیری را طی کردهایم، میتواند به جریان نقد ادبی در دورۀ معاصر نیز یاری رساند. اما چنانچه بر آن باشیم که تاریخ مفصلتری از مسئلهها و دگرگونیهای علم بلاغت در سدههای هفتم و هشتم بهدست دهیم، هنوز جای کار وجود دارد. این مسئله، یعنی نابسندگی هر نوع تحقیق تاریخی، چنانکه هانس گئورگ گادامر معتقد است، ریشه در تاریخمندی وجود آدمی دارد. درست بههمین دلیل است که تاریخِ هر موضوعی هماره نیازمند بازنگری است.
خواندن کتاب بازنگری در تاریخ بلاغت مدرسی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
خواندن کتاب بازنگری در تاریخ بلاغت مدرسی را به دانشجویان و محققان زبان عربی و علوم اسلامی پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب بازنگری در تاریخ بلاغت مدرسی
علم بلاغت در قرن هفتم ساختاری سهگانه پیدا کرده بود که هرکدام از علمهای معانی و بیان و بدیع یک ضلعش را تشکیل میدادند. تاریخ این ساختار چه بوده است؟ بهسخنی دیگر روند تفکیک این سه علم از علم بلاغت به چه ترتیب بوده است؟ پژوهشگران عرب در این موضوع توانستهاند تحقیقهای قابل تأملی عرضه کنند؛ با وجود این بهنظر میرسد که باید در این تاریخ بازنگری کرد. شوقی ضیف در کتاب تاریخ و تطور علوم بلاغت، بهدرستی نشان میدهد که سکاکی در پیریزی این ساختار وامدار جرجانی و فخر رازی است. در تحقیق پیش رو، کوشش شد تا دو کار متفاوت و در عینِ حال وابسته به یکدیگر دربارۀ تاریخ ساختار یادشده انجام شود. نخست آنکه شمار افراد مؤثری که پیش از سکاکی در شکلدادن به این ساختار سهیم بودند، گاه افزایش داده شد؛ برای نمونه در تاریخ علمِ بدیع به نقش دو شخصیت نسبتاً تازه پرداخته شد که عبارت بودند از: علیبن خلف کاتب و مطرّزی گنجوی. بدین ترتیب روند جدایی علم بدیع را باید از قرن پنجم و حتی از پیش از عبدالقاهر جرجانی درنظر گرفت.
حجم
۶۲۱٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۲۷۳ صفحه
حجم
۶۲۱٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۲۷۳ صفحه