کتاب مشکلی نیست اگر حالت خوش نیست
معرفی کتاب مشکلی نیست اگر حالت خوش نیست
کتاب الکترونیکی «مشکلی نیست اگر حالت خوش نیست» نوشتهٔ مگان دیواین با ترجمهٔ زهرا حسنی در انتشارات یوشیتا به چاپ رسیده است. اگر در چنگ سوگ گرفتار شدهاید، به دنبال این کتاب باشید که به شما کمک خواهد کرد تا آنچه متعلق به شماست به دوش بکشید، درحالیکه در این سفر کمتر از قبل احساس تنهایی خواهید کرد.
درباره کتاب مشکلی نیست اگر حالت خوش نیست
در انسانبودن تضادی دوگانه وجود دارد: اول، هیچکس نمیتواند بهجای شما زندگی کند؛ یعنی هیچکس نمیتواند با چیزی مواجه شود که شما باید با آن مواجه شوید یا چیزی را حس کند که شما باید حس کنید و هیچکس نمیتواند بهتنهایی از عهدۀآن برآید. دوم، همۀ ما در این زندگی، برای عشقورزیدن و از دستدادن آمدهایم؛ هیچکس دلیل آن را نمیداند، فقط همین است که هست. اگر به عشق پایبند باشیم، لاجرم فقدان و سوگ را خواهیم شناخت. اگر تلاش کنیم تا از فقدان و سوگ اجتناب کنیم، هرگز واقعاً عشق نخواهیم ورزید. هنوز با همۀ قدرت و بهطور اسرارآمیز، درک عشق و فقدان رازی است که ما را کاملاً و عمیقاً زنده نگه خواهد داشت.
مگاندیواین که عشق و فقدان را عمیقاً میشناسد، دوستی قوی و دلسوز است. او که عزیزش را از دستداده است، میداند که زندگی برای همیشه تغییر کرده است. هیچ راهی برای بهبود آن وجود ندارد، اما تنها راه، شروع دوبارۀ زندگی است. فقدان و سوگ دیدگاهمان را تغییر میدهد. جایگاه ما برای همیشه تغییر میکند و هیچراهی برای بازگشت به آنجا وجود ندارد. تنها وظیفۀ درونی ما، ایجاد نقشهای جدید و دقیق است. همانطور که مگان هوشمندانه میگوید: «ما اینجا نیستیم که دردمان را درمان کنیم، بلکه آمدهایم تا مرهمی بر آن بگذاریم».
کتاب مشکلی نیست اگر حالت خوش نیست را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب به افرادی که سوگ یا احساساتی مشابه را تجربه کردهاند، کمک می کند بتوانند با مشکلشان به طرز بهتری روبه رو شوند و برای ادامهٔ زندگیشان دوباره برنامهریزی کنند. همچنین همراهی مگان و آشنایی با سرگذشت دیگران باعث میشود خود را در این مسیر تنها نبینند.
بخشی از کتاب مشکلی نیست اگر حالت خوش نیست
مانند یوهان صلیبی که با شب تاریک روحش روبهرو شد و مانند یعقوب که با فرشتهای بینام در انتهای دره درگیر شد، مگان نیز همسرش، مَت را از دست داد و از درهای تاریک و طویل با دشواری گذشت و حقیقتی که او به آن دست یافت، این نبود که همهچیز در نهایت درست، جبران یا فراموش خواهد شد؛ بلکه این بود که همهچیز بهشکل حقیقی تکاملمییابد و ریشه میگیرد، یعنی کسانی که از فقدان بزرگ رنج میبرند، میتوانند دوباره بهطور جدی خود را با زندگی بعد از فقدان تطبیق دهند، اگرچه همهچیز تغییر خواهد کرد.
در کتاب کمدی الهی دانته، ویرژیل راهنمای دانته، از جهنم به سوی برزخ است، درست تا جایی که دانته با دیواری از شعله روبهرو میشود که از ترسش از حرکت میایستد؛ اما ویرژیل به او میگوید: «تو چارهای نداری. این آتشی است که میسوزاند؛ اما خاموش نمیشود.» ولی دانته همچنان میترسد. ویرژیل ترس او را احساس میکند و دست خود را روی شانهاش میگذارد و تکرار میکند: «انتخاب دیگری نداری.» سپس دانته با شجاعت تمام، وارد آتش میشود.
همۀ کسانی که زندگی میکنند لاجرم با این دیوارِ آتش روبهرو خواهند شد. مگان نیز مانند ویرژیل به راهی اشاره میکند، راهی برای کسانی که در آشفتگی دیوانهوار سوگ به سر میبرند. مواردی را ارائه میکند تا بتوانند از آنها کمک بگیرند. عشقورزیدن و به دستآوردن و همراهیکردنِ یکدیگر کاری شجاعانه است. مهم نیست که این مسیر چقدر طولانی است، ولی مگان معلمی شجاع است.
حجم
۰
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۲۴۰ صفحه
حجم
۰
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۲۴۰ صفحه