نظرات کاربران درباره کتاب آدم‌خواران

این کتاب، کتاب خیلی عجیبی بود برای من *در ابتدا بگم که اگر روحیه ژانر جنایی رو‌ ندارید اصلا توصیه ی خوبی نیست برای خوندن* همه چیز خیلی خوب به تصویر کشیده شده بود و واقعا تو میتونستی با لحظه به لحظه کتاب همزاد پنداری کنی و حتی احساس درد کنی. از یه جایی به بعد شما هم مثل شخصیت اول داستان دلتون میخواد که هرچه زودتر تموم شه کتاب بخاطر درد ها و ظلم هایی که اتفاق افتاده. بنظرم خوندنش برای هرکس ضروریه. از دل این داستانا باید درس بگیریم.

داستان چون بر اساس واقعیته جذابه.به نظر من نکته ی این کتاب اینه که ادما بدونن هیچ چیزی از هیچ کسی بعید نیست، کسی که باهات بزرگ شده یا براش خوبی کردی لزوما بهت رحم نمیکنه ، و ادما وقتی که بخوان میتونن چشمشونو رو‌تموم منطق و عقلشون ببندند و حماقتو در پیش بگیرن حتی خود ما. تو‌تموم داستان داشتم به آلن فکر میکردم که تو ناباوری خودش غرقه.حتما اونقدر شوکه شده که باورش نمیشه همه ی اتفاقایی که براش افتاده واقعیت باشه.دلم برای معصومیتش سوخت .

وقتی این کتاب رو میخوندم به این فکر میکردم نویسنده چه ذهن دارکی داشته که این حجم از وحشی‌گری رو به تصویر کشیده!! وقتی فهمیدم واقعیته واقعا وحشت کردم از اینکه انسان تا چه حد میتونه پست بشه یا چه حجمی از وحشی‌گری تو وجودش نهادینه شده و میتونه اون رو بروز بده و تعصب چه بلاهایی میتونه سر آدم بیاره! چه چیزی که روش تعصب داری درست باشه چه غلط، ویران کنندست این موضوع حالا وقتی تعصب و جهل کنار هم قرار بگیرن آثار این موضوع خیلی وسیع‌تر میشه. ارزش خوندن رو داره..آدم به درون خودش فکر میکنه که کجاها ممکنه سوار موج جمعیت شده باشیم بدون اینکه از اصل موضوع خبر درستی داشته باشیم.

کتاب هولناکی است؛ روایتی واقعی از یک جنون جمعی. جنایت وحشتناکی به صورت جمعی رخ می‌دهد و هنوز پس از گذشت سالها کسی نتوانسته است دلیل منطقی و موجهی برای اقدام مردمی بیابد که یک روز انگار مشاعرشان را از دست دادند و جان بی‌گناهی را گرفتند. کتاب این جنایت را با جزئیات دل‌خراش و البته جذابیت روایت می‌کند. متن روان است و داستان شوکه کننده؛ و حقیقی بودن ماجرا، مخاطب را تلخ‌کام می‌کند. کتاب کم‌قطری است و احتمالا مطالعه‌اش یک روز بیشتر طول نمی‌کشد. اما می‌تواند تا روزها در ذهن خواننده‌اش بماند و او را با حجم انبوه "چرا" و "چطور" تنها بگذارد. سخت می‌توان ماجرای این کتاب را حتی بعد از سالها فراموش کرد. سه سال است که هنوز هم وقتی اسم این کتاب به گوشم میخورد باز می‌اندیشم نسل بشر چطور می‌تواند گاهی اینقدر بی‌دلیل خشن و دیوانه باشد. ریشه‌ی درد ما چیست و چرا نمی‌توانیم در یک کره‌ی آبی فقط به طور متوسط شصت سال عادی زندگی کنیم و بمیریم. اصلا نسبت دادن صفت عادی به گونه‌ی انسانی می‌تواند کار عاقلانه‌ای باشد آن هم در حالیکه ما انباری از باروت هستیم که فقط هنوز کبریتی نزدیکمان روشن نشده است؟ (این کتاب رو اصلا به کسانی که روحیه‌ی حساسی دارند یا تحمل توصیفات خشونت آمیز رو ندارند توصیه نمیکنم. اما اگر طرفدار داستان های واقعی، کتاب‌های کم قطر و تجربه‌ی کتابخوانی کوتاه و جالب و ماندگار هستین این کتاب برای شماست)

روایت تکان‌دهنده‌ای از خشونت نهفته در بشر. این کتاب بسیار خوش‌خوان و پر کششه و در عرض چند ساعت به اتمام می‌رسه// اما! اگر روحیه ی حساس و ذهنی دارید که تصویر‌ساز قدرتمندیه؛ یا اگر در شرایط روحی نابسامان هستید این کتاب رو بهتون پیشنهاد نمی‌کنم. توصیفات کتاب در مورد روند جنایت بسیار جزء به جزء و صریح هستن و ممکنه اذیتتون کنه.

شاید از معدود کتاب هایی باشه که با اشاره به تاریخ و روایت داستانی وحشتناک خوی وحشی انسان رو نمایش میده یا شاید هم بخت بد الن میان دهکده وحشی ها کتاب را توصیه نمیکنم برای افرادی که روحیه لطیف دارن به خصوص بانوان یا اگر سنتون کمه هرگز سمت این کتاب نرین حداقل ذهنتون تا یک هفته اشفته این داستان تاریخی هولناک خواهد بود

برخلاف نظر دوستان بنظرم حتما بخونیدش مخصوصا که بر اساس واقعیته، بخونیم وفکر کنیم خودمون اگه در یک همچین موقعیتی قرار گرفتیم چه عکس العملی خواهیم داشت؟ این انسان مغرور و مدعی اشرف مخلوقات چطور میتونه در حد وحوش جنگل حتی پایین تر تنزل پیداکنه؟ بله،همین انسان مغرور ومدعی.... کج فهمی،نادانی،خشم،جَوزدگی،هیجانهای غیر طبیعی....اینها باعث عکس العملهایی غیر قابل باور میشن. هم اکنون در قرن۲۲همین جا در کنار ما بصورت روزمره ودر کل دنیا این اتفاقات دردآور داره میفته. حتما بخونید.....

یک داستان واقعی و بسیار تأثیرگذار از یک دهکده در فرانسه که کشورش درگیر جنگ خارجی هست و خشکسالی و بی کفایتی ناپلئون سوم هم مردم رو به نوعی جنون رسونده که عواقب بسیار فجیعی داره... به نظرم خواندنش جالبه و خوبه که علاوه بر آگاهی از تاریخ به این امر برسیم که خشمی که کنترل نشه و بی‌سوادی و ناآگاهی آدم رو می‌تونه تا کجا ببره! کتاب مثل یک فیلم مستند و سینمایی روایت میشه و شما حضور خودتون رو در صحنه کاملا حس می‌کنید.

به قدری بهت‌زده هستم که هیچ نظری نمیتونم بدم🤕 در صفحه صفحه این کتاب سقوط مدعیان تمدن از بلندای قله انسانیت به قعر دره سبعیت رو شاهد بودم. اگه روحیه حساسی دارید، مبتلا به اختلالات اعصاب یا بیماری قلبی هستید یا به هر طریقی خشونت رو برنمی‌تابید سراغ این کتاب نرید!

این کتاب کتابی نبود که هر آدمی توانایی خوندنش رو داشته باشه کتابی بود که عمق پست فطرت بودن و ز.ا زاده بودن یک روستا را نشان میداد از این دست داستانا کم نیست چه در قدیم و چه در زمان حال آدمخوارانی در پوسته ی انسانی با خوی سراسر وحشی و درنده موجوداتی پست که هدف از خلقتشون هنوز نامشخصه!!!

تلخ ... اما گویا واقعیتی را روایت میکند که دور نیست و حسش میکنیم تلخ تر آنکه این ماجرا یک ماجرای حقیقی و واقعیتی تعریف شده در تاریخ است

اگه داستان واقعی نبود و صرفا تخیل نویسنده بود امکان نداشت باور کنم این جنایت وحشتناک رو! این کتاب را بخوانید و به اون روی حیوان صفت اشرف مخلوقات هم پی ببرید.

فقط نفهمیدم بچه انا برای کی بود؟!

دردناک بود داستان توصیه نمیکنم مرور این وحشی گری رو بخونید ولی جالبه که من توی تاریخ دقیق این فاجعه کتابو شروع کردم بدون اطلاع و حالم بده از خوندن این کتاب

از توصیه ام به خوندن این کتاب مطمئن نیستم،چون روحیات همه افراد مثل هم نیست! اگر روحیه لطیفی دارید بهتره که این کتاب رو نخونید. متن بسیار روانه و شما از خوندن کتاب خسته نمیشید چیزی که این کتاب رو کمی ترسناک کرده اینه که بر اساس واقعیته و نشون دهنده خوی وحشی انسان ها که اگر جلوش رو نگیرن چقدر کارهای ترسناک و دور از انسانیت میتونن انجام بدن شخصیت آلن من رو به خودش جذب کرد که چقدر مهربون بود و از خود گذشتگی می‌کرد. و همینطور آنا

با هر صفحه ای که خوندم من اشک ریختم قشنگ انگار جلوی چشم من اتفاق افتاده حتی میتونستم بوهایی که تو فضا پخش بودن و حس کنم عمیقا باهاش ارتباط گرفتم برای همین خیلی روم اثر گذاشت سنگینی اون اتفاق قلبمو به درد آورد روحمو پر از درد و خشم و نفرت کرد از کسایی که با چشمای کور از تعصب و قضاوت و وحشی گری این بلاهارو سر الن بیچاره آوردن. تو همین جامعه امروز هم ازین خوک های آدم نما زیاد داریم انسان های قضاوتگری که حتی با کلماتشون میتونن تاثیر مخرب داشته باشن متعصبانه و قضاوتگرانه برخورد کنن حجوم ببرن سمت کسی که عقایدش با جامعه فرق داره. درکل کتاب خوبی بود پیشنهاد میکنم حتما بخونینش مغازه خودکشی هم کتاب جالبیه اونم بخونینش هردو کتاب جالب و قابل تعمله

خیلی درد ناک بود.خیلی ......و واقعا دارم فکر میکنم ما ادما تا چه حد میتونیم پست باشیم.؟؟؟ چقدر میتونیم حقیر و وحشی و وحشتناک باشیم؟؟؟ رمان واقعا به فکرفرو برنده ای بود......

پیشنهادم اینه بجای خواندن ۲۰۰صفحه درباره شکنجه یک انسان فقط بیست صفحه اخر ،پس گفتار مترجم، از صفحه ۲۰۹بخوانید هم از روند کلی داستان مطلع میشوید و هم وقتتان هدر نرفته مختصر مفید توضیح کامل داده

روایت داستان جوریه که آدمو منتظر میزاره ولی به اندازه ای هم جذابیت داره که تا ته داستان دنبال بشه موضوعی که خیلی برای من مهم بود اینه که کتاب براساس رویداد واقعی رخ داده داستان من رو به فکر فرو برد و اینکه چقدر اتحاد آدمها میتونه مهم و سرنوشت ساز باشه

الان ساعت ۵ صبحه ک نظرم رو بعد دوساعت خواندن این کتاب و اتمام او میخواهم به اشتراک بذارم:( شاهکاری را که از دل تاریخ بیرون کشیده نویسنده تا مارا مبهوت خود کند)) جنایت بزرگی ک اتفاق افتاده است غیر قابل انکار است منتها انقدر احساسات در جمله ها عمیق است ک هیچ چیز نمیتوان گفت.، بخش هایی از کتاب بود که بعد از خواندن صفحه رو میبستم تا مغز داغ شده ام کمی ارام شود اما نمیشد! حس عدالت طلبی ک در این داستان هست شمارا در اتش عدالت خواهی میسوزاند و تا کتاب را تمام نکنید ارام نمیشوید عالی بود درود به مترجم و نویسنده بزرگ این کتاب