نظرات کاربران درباره کتاب یادداشت های یک پزشک جوان

سه بار این کتاب رو خوانده ام و هر سه بار لذب بردم از قلم نویسنده و البته ترجمه عالی . کسی که به پزشکی و پرستاری و ادبیات عالی که نویسنده اش هم پزشک بوده این کتاب و قلب سگی بخونه

اگر دانشجوی پزشکی هستید و ترس و واهمه از اینکه در آینده تان چه پیش می آید دارید و بخصوص قرار است به طرح بروید حتما توصیه میکنم این کتابرا بخوانید...مقایسه علم و دانش آن روزهای روسیه با علم الان نیز خالی از لطف نیست ... در کل کشش خوبی داشت

داستان جالبی داشت راجب یه آدمی که تو دانشگاه پزشکی شاگرد اول بود و حالا رفته تو یه روستا برا گذروندن طرح و دیگه استادی بالاسرش نیست و میبینه عملی و تئوری خیلی فرق دارن و تو چالش های مختلف قرار میگیره اگر به پزشکی هم علاقه داشته باشید میتونه به جذاب بودنش برای شما کمک بیشتری بکنه و اینکه همه داستاناش بر اساس واقعیته

این کتاب رو به عشق پزشکیا،دانشجو پزشکیاو... توصیه میکنم. البته من قسمت های اولش رو بیشتر دوست داشتم، کتاب به مرور پیوستگیش کمتر میشه و من احساس میکردم تکه تکه نوشته شده. در کل خوشحالم که این کتاب رو خواندم 😄 امیدوارم بازم همچین کتابی و با چنین محتوایی پیدا کنم ⛔خطر لو رفتگی 👇 من در عجبم که چه قدر علائم روحی اعتیاد با علائم افسردگی شبیه به هم هستند!

امتیاز کامل به کتاب دادم ولی مطمئن نیستم به تمام افراد پیشنهاد بدم چراکه من به عنوان دانشجو پزشکی این کتاب رو خوندم و فوق العااااده لذت بردم و لحظه به لحظشو با وجودم حس کردم، از لحظه ای که بولگاگف پاشو تو خاک روستای محل طرحش میذاره و احساس غربت میکنه تا مواجهه با بیمارهای مختلف برای اولین بار به تنهایی که ترس و دست پاچگی تموم وجودش رو میگیره و به آرومی با شرایط و شغلش خو میگیره و ماهر میشه،اعتیادش به مورفین و تمام خفت و خواریاش و در نهایت...رهایی جالبه بدونید بولگاگف یه مدت هم پزشک جبهه های جنگ بوده و بعد از اتمام جنگ جهانی از پزشکی کناره گیری میکنه و مشغول ادبیات میشه:)

این سومین کتابی است که از بولگاکف میخوانم و مانند هر دو بار پیش (قلب سگی و مرشد و مارگریتا) قلمش مرا حسابی مجذوب کرد. آنچنان بیان شیوا و گرم و صمیمی دارد و اینقدر خوب و صادقانه خواننده را با جزئی ترین احساس های درونی اش همراه کرده که انگار در همان لحظه و همان جا، کنار تخت جراحی و رو به روی بولگاکف ایستاده ای و همان ترس ها و دلهره ها را تجربه می کنی و همانقدر از پیروزی لذت می بری این کتاب بیان تجربه های پزشکی بولگاکف است و جدی ترین افکارش را بر کاغذ آورده است اما رگه هایی از طنز را که در آثار بعدی اش به کمال می رسد در این اثر هم می توان دید که بر زیبایی و جذابیت متن افزوده

با اینکه خیلی کم‌پیش میاد کتابی رو به کسی توصبه کنم و فقط روایتی که خوندم رو نقل می کنم ولی این کتاب کوتاه، جذاب و واقعا خواندنی است. علی رغم اینکه همیشه با نویسنده های روس مشکل داشتم، نویسنده ی این کتاب فوق العاده گیرا و جذاب روایت های زندگیش رو نقل کرده بخصوص در بخش اعتیاد با مورفین

من همیشه با نویسنده های روس مشکل داشتم، اما روایت این کتاب به شدت روان و جذابه.

🩷

سلام به نظرم کتاب الهام بخشی بود به خصوص که به خاطر کووید از درس خوندن زده شده بودم و بهم انگیزه داد بنابراین به تمام دانشجویان پزشکی توصیه می کنمش ولی از این کتاب بهتر کتاب مبارزه با مرگ پیشه ی من است بود داستان یک دانشجوی پزشکی که زندگی شخصی و حرفه ایش رو به صورت موازی جلو می بره و ایده ی سیاسی شدن پزشکی و سلامت رو در اون به بهترین شکل بررسی می کنه چیزی که به وضوح در دنیای ما به خصوص ایران تحریم شده مشهوده اگه از این کتاب خوشتون اومده توصیه میکنم این یکی رو هم امتحان کنین راستی اگه کتاب این تیپی که زندگی پزشک یا دانشجوی پزشکی باشه و ارزنده هم باشه میشناسین بی زحمت معرفی کنین مرسی

عالی هست خاطرات یک پزشکی که به تتزگی فارغالتحصیل شده و به جایی دور افتاده برای گذران طرح رفته و عالی

نویسنده مهارت خاصی در روان سازیِ لحظات پراسترس دارد ، اینطور بنظر میرسد که شما را دقیقا همراه خودش میکند . خواندن کتاب تجربه خوبیست

یه کتاب در ژانر طنز سیاه :-)... اگه تحمل خوندن توصیفات پر از خون و تشریح بیماری های دردناک رو ندارید،باز هم بخونیدش چون ارزشش رو داره😊 اینکه این کتاب واقعا زندگی شده یه امتیاز ویژه اس واسش... از دست ندین.

خیلی روایت جذابی داره؛ حس کردم یک دانشجوی پزشکیم رها شده در روستای دور افتاده در روسیه اوایل قرن بیستم. ترس ها و مواجه ی پزشک جوان با اون ترس ها برام لذت بخش بود و در عین کوتاه بودن اثر به شدت منو درگیر خودش کرد. جوری نوشته شده که تک تک جملاتو در لحظه تجربه میکردم حس عجیبی بود و یک قسمت هم از اعتیاد به مورفین گفت که اون هم به شدت خواندنی بود ... بولگاکف با این کتاب شروع کردم و بعدش قلب سگی و بعد مرشد و مارگاریتا بدون هیچ وقفه‌ای، عجب قلمی داره این نویسنده... کتاباشو که نمیشه زمین گذاشت هیچ، بدون توقف بی اختیار کتاب دیگه‌ای ازش رو شروع میکردم

برخلاف اسمش که شاید این ذهنیت رو ایجاد کنه که کتاب تخصصی هستش، اتفاقا به نظر من کتابی همه پسنده، در ابتدا بگم که چون زندگینامه است و توصیفاتش همه واقعی هستن.. یه شناخت نسبت به شرایط روسیه در اوایل قرن 19میده،به علاوه که دورن مایه ی طنز هم داره و داستان هاش یه جاهایی باعث میشه که ادم با صدای بلند بخنده پس بهتره بگم که کسایی که از زندگی نامه ها با چاشنی طنز خوششون میاد حتما از خوندنش لذت میبرن❤️

تجربه های واقعی یک پزشک با متن روانی که لازم نیست حتما پزشک باشی تا درکش کنی . هرچند خواندن این متن برای پزشک ها تجربه ی دیگری رو رقم میزنه ،چرا که همزاد پنداری عجیبی میشه با متن داشت

فوق العاده کتاب دوست داشتنی و قشنگیه منکه شیفته اش شدم این کتاب از زبان یک پزشک روسیه که تازه میخواسته از دوران دانشجویی جدا بشه و بره تو یه جای پرت طبابت کنه ،اوایلش از ترس ها و اضطراب هاش شروع شده و ادامه اش عالی دنبال شد دقیقا حس و حال مشابه دانشجویان پزشکی در تمام دنیا در شروع دوران طرح

خیلی کتاب دوست داشتنی هست اولش شاید یکم اذیت بشید ولی در ادامه حتما عاشقش میشید

واقعا عالی بود،قشنگ جملاتی که نویسنده میگه را حس می کنید و می تونید خودتون را به راحتی جای اون بذارید و استرس هایی که موقع عمل های جراحی تجربه می کرده را شما نیز حس کنید. شدیدا پیشنهاد میشه

خاطرات یک دوره از زندگی و کار پزشکی نویسنده که به صورت مجموعه داستان آورده شده، بسیار عالی.

کتاب خصوصاً نیمه‌ی اول آن که در رابطه با حس و حال نویسنده بعد از فارغ‌التحصیلی از دانشکده پزشکی بود در حالی که عملاً هیچ چیز بلد نیست بسیار عالی توصیف شده بود و کاملاً قابل درک و باورپذیر بود. حس همزاد پنداری پیدا کردم! کتاب رو برای برای دوستانم هدیه می‌گیرم.

کتاب روایت دوسال اول (تو ایران بهش میگیم طرح :) ) یه پزشک جوونه که بعد از فارغ‌التحصیلی به یه دهکده دور دست فرستاده میشه. با اینکه کتاب بیشتر از صد سال قبل نوشته شده ولی جوری ترس ها و نگرانی های یه پزشک تازه کار رو توصیف میکنه که یه دکتر امروزی شاید فکر کنه داره خاطرات اولین روزای طبابت خودش رو میخونه. تو این کتاب می بینیم که چطوره بقیه مردم به یه پزشک جوری نگاه میکنن که انگار واقعا دستاش شفا بخشه و توانایی فرا انسانی داره و هیچ شک و شبهه‌ای تو دلش نیست ولی در واقع اون هم یه انسانه که ترس ها و نگرانی های خودش رو داره ، میتونه اشتباه کنه و به تدریج چیز های جدیدی یاد بگیره. برای دانشجو ها و کادر درمان میتونه خیلی جالب و اعتماد به نفس دهنده باشه. پ.ن : قلم‌ نویسنده واقعا روانه و خواناست ، ترجمه هم مشکلی نداره و لطمه‌‌ای به داستان نمیزنه ، داستانی به نام مورفین هم ضمیمه کتاب شده که با وجود متفاوت بودن لحن اون از باقی کتاب ، خوندنش خالی از لطف نیست.

این کتاب برای دانشجویان و کادر پزشکی و علوم پزشکی که تازه وارد دنیای درمان و برخورد با بیمارها میشن میتونه کتاب خوبی باشه چون سختی ها و مشکلات یه پزشک تازه کار رو به تصویر کشیده. ترجمه کتاب خوب و روان بود. البته کتاب همونطور که از اسمش مشخصه یادداشت های یک پزشک بوده و مسلما متن اصلی کتاب کلمات تخصصی و درسی زیادی به‌جز اسم چندتا دارو و وسایل پزشکی نداره. جزء کتاب هایی هستش که میشه ۲،۳ روزه خوندش و زیاد وقت گیر و خسته کننده نیست بخشی از کتاب که راجع به مورفین و اعتیاد به مورفین صحبت میکنه خیلی تاثیر برانگیزه و میشه گفت جانمایه اصلی کتاب همین بخش هستش. درسی که من به عنوان کادر درمان از این کتاب گرفتم اینه که: تو شروع کار به عنوان یه نیروی تازه کار باید نترس باشم و برم تو دل ماجرا و سعی کنم در لحظه راجع به بیمارانم تصمیم گیری کنم تو این کتاب می‌فهمیم چیزایی که تو دانشگاه می‌خونیم با چیزایی که تو جامعه می‌بینم خیلی با هم فرق می‌کنند و یک پزشک تا وقتی که خودش به تنهایی با بیمار روبرو نشه، درسهای دانشگاهیش به هیچ دردیش نمیخوره اگه دانشجوی علوم پزشکی هستید یا به علوم پزشکی علاقه دارید، من این کتاب رو به عنوان یه کتاب جانبی در کنار کتاب های درسیِ پزشکی و برای رفع خستگی و تجربه‌کردنِ حس یک پزشک تازه کار توصیه میکنم ولی اگر فکر می‌کنید نکات درسی زیادی از این کتاب یادمیگیرید باید بگم این‌طور نیست این کتاب پر از تجربه است و میگن تجربه را تجربه کردن خطاست پس اگه میخواین از تجربیات یک پزشک استفاده کنید میتونید این کتاب رو بخونید

کتاب یادداشت های یک پزشک جوان، خیلی خوب بود ۵ ستاره از ۵. خاطرات یک پزشک که ۹۰ سال قبل از تولد من به دانشکده پزشکی رفته و ۷ سال بعد بلافاصله بعد از دانشگاه به روستایی دور از تمدن فرستاده شده است تا "مسئولیت شوم همه ی اتفاقات دنیا را" داشته باشد. از جراحی های سنگین و اورژانسی تا کشف و مدیریت اندمی سیفیلیس. از زایمان های سخت تا شکافتن نای دختر خردسال از ناتوانی در نجات تازه عروس با شکستگی پایه ی جمجمه. توضیح احساسات عالی و کاملا قابل درک بود. ضربان قلبم با توصیفاتش بالا میفرت و تنم را میلرزاند که موقعیت کم و بیش مشابه در انتظارم است خیلی خیلی نزدیک... و وای داستان مورفین! و تکرار سوال قدیمی مرز جنون ما کجاست؟

عالی بود .

کتاب قشنگ و جالبی بود، اما یه جاهایی از تعریفای واضحی که از جراحی‌هاش می‌کرد حالم بد میشد

عالی

کتاب در مورد یه تحصیل کرده رشته پزشکی هست.جذابیتش توی ساده گفتنشه باهات رک حرف میزنه خیلی زیبا بود.بخش آخرش جای تامل داره.حس خیلی خوبی بهم دست داد که بعضی مواقع باید صبر کرد و بعضی مواقع باید تنهایی رو به آغوش بکشی اینکه بعضی مواقع باید دل بکنی تا جون نکنی. . . . . . حتما بخونید.

کاش بخش مورفین رو نمیخوندم! ولی به جز اون بخش حقیقتا خوندنش خیلی لذت بخش بود .

اثار بولگاکوف کلا عالی هست. این کتابش هم درباره تجربه هایی بود که به دست اورده بود و یه جور هایی بود که انگار به طور غیر مستقیم داشت پند هایی رو توی کتاب مینوشت

محتوای کتاب، همون طور که دیگر دوستان توصیف کرده بودن، ماجرای یه پزشک شاگرد اول هست که حالا داره دوران طبابت عملیش رو توی یه روستای دور افتاده میگذرونه. به عنوان یک دانشجوی پزشکی‌ که هنوز وارد بالین نشده، می تونم بگم توصیف های کتاب به قدری عالی بود که کاملا تونستم با تجربه‌ی آقای نویسنده ارتباط برقرار کنم و خودمو بذارم جای ایشون... و به این جمله ایمان بیارم که میگه: "توی پزشکی، هر کلمه، می تونه جون یه انسان باشه!" طبابت حقیقتا که فقط شغل نیست، یه نوع زندگیه..

🌿🌸🌿 همون طور که از اسمش مشخصه ،کتاب راجع به یه پزشکه که وارد یه منطقه ای میشه که هیچ ایده ای راجع به مردمش نداره،،،،مردمی که بشدت درگیر خرافاتن و مسائل پزشکی رو قبول ندارن و اونارو خلاف باور ها و عقایدشون تصور میکنن( همون طور که تو جامعه ما هم از این دست افراد دیده میشنヽ(‵﹏´)ノ) نویسنده راجع به کیس هایی که باهاشون سر و کار داشته و گاها اشتباهات خودش هم تو کتاب توضیح داده،،، در نهایت اینکه کتاب خوبیه و خوندنش خالی از لطف نیست(*^‿^*)

کتابی پرکشش شامل خاطرات ملموس و واقعی یک پزشک تازه فارغ التحصیل شده که به یک روستای کم امکانات میره و بخاطر مبتدی بودنش هر بار با دیدن یک بیمار جدید اتفاقات تازه ای تجربه میکنه؛یاد می گیره،میترسه،اشتباه میکنه،شانس میاره و .....

فقط میتونم بگم عالیییییییییی

بهترین کتابی که خوندید؟ لطفا همه نظر بدهند خودم :استاد و استاد عشق

خیلی کتاب جذاب و روانی هست داستانهایی که در قالب خاطره بیان میشه واقعا تو ذهن آدم نقش میگیرن

از جمله کتابایی هستش که با هیچ کلمه ای نمیشه توصیفش کرد. فوق العاده بعد از تمام شدن:من خیلی دوسش داشتم همین .

این کتاب برای من که بعنوان یک پزشک به تازگی میخوام کارم رو شروع کنم حس همدردی داشت

خیلی دوسش داشتم ولی اگه از توصیف جراحی حالتون بد میشه نخونید

عالی بود

برای من خیلی جذاب بود و پیشنهادش میکنم برای کسایی که به اینجور مسائل علاقه دارن یا خودشون دانشجو هستن

عالی و جذاب

زیبا و خواندنی ست.

عالی .‌

نمیدونستم بولگاکف پزشک بوده و برام جالب بود‌ این مسئله. کتاب مجموعه ای از خاطرات شغلی بولگاکف در روستایی دور افتادست. برای کسانی که رشته پزشکی رو دوست دارند لطف دیگه‌ای داره خوندن این کتاب اما برای من هم که رشتم پزشکی نیست و حتی پزشکی رو هم دوست ندارم خوندنش زیاد طول نکشید. قلم جذاب نویسنده خواننده رو سوق میده به سمت خوندن سریع‌تر کتاب. احساسات انقدر خوب به تصویر کشیده شدن که باورتون نمیشه چطور یه نفر میتونه صرفا با نوشتن روان پریشان انسان رو انقدر خوب نمایش بده. بخونید. بولگاکف نازنین رو بخونید. ارزش داره. خیلی هم ارزش داره.

مدت ها دنبال همچین کتابی بودم که درمورد علم پزشکی باشه ولی این کتاب فقط درمورد یک فارغ التحصیل رشته پزشکی نبود بلکه به خوبی زندگی رو شرح داده و از توصیف لحظات دشوارش به خوبی برآمده بود

این کتاب واقعا جذاب هست، برای دانشجوهای پزشکی یک قوت قلبی هست که در موقعیت های هراس انگیز دست و پای خودشون رو گم نکنن‌. اگر از خون و توصیف های این شکلی خوشتون نمیاد این کتاب رو بهتون توصیه نمیکنم😉😉

خب کتاب جالبی بود در مورددسختی کار و زحمت حقیقی یکپزشک آن هم در مناطق محروم از نظر عقل و امکانات. اما بیشتر شبیه مرور دفتر خاطرات بود تا یک داستان منسجم.بعضی مخفف ها هم در متن عجیب بود.در کل تجربه خوبی بود به ویژه درکی که در مورد چالش ها و اضطراب های یک پزشک میداد جالب توجه بود.

کتاب جذابی بود کمی هم اموزنده البته یه چیزی کمی گنگ بود و اون اینکه: اثری از اعتیاد میخاییل بولکاگوف نبود و دوست او این اعتیاد را پیدا کرده بود؟ درسته؟ و اینکه کتاب ۲۰۹ صفحه نیست اصلاح کنید ۱۲۱ صفحه است.

این کتاب گردآوری شده از نوشته ها و خاطرات میخائیل بولگاکوف، نویسنده کتاب‌های پُرخواننده ای از جمله مرشد و مارگاریتا، در مجلات و روزنامه‌های مختلف شوروی سابق است. حرفه اصلی بولگاکوف پزشکی بوده و در این مجموعه داستان، خاطرات از ابتدای شروع طبابت وی در روستاهای دور افتاده و صعب‌العبور (مثل همون طرح خودمون:)) در شوروی روایت میشن. توصیفات به شدت با جزئیات، جذاب و گیرا هستن و از همون ابتدا خواننده رو درگیر میکنن. نویسنده علی‌رغم اینکه دوره درس خودش رو با افتخار معدل اولی به اتمام رسونده و به نظر میرسه برخلاف جوانیش پزشک حاذقی باشه، ولی دائما نگران مراجعه بیماران صعب‌ُالْدَرمان هست و این قضیه شده کابوس شب و روزش. خوشبختانه یا بدبختانه گهگاهی این اتفاق براش میوفته و بنده خدا حسابی لحظات پرفشاری رو تحمل میکنه، ولی خب همیناس که خاطره میشه و میتونه بعداً واس ما تعریفشون کنه:) در مجموع جزو کتاب داستان و خاطرات خوب هستش که تونسته اندکی از سختی کار و فداکاری های پزشکان عزیز و همکارانشون رو روایت کنه. در پایان این کتاب به شدت توصیه میشه به علاقه‌مندان و دانشجویان رشته های پزشکی. در ضمن این رو هم بگم که این کتاب حاوی صحنه هایی که ممکنه برای همه مناسب نباشه:)