نظرات کاربران درباره کتاب خون خورده

داستان پردازی عالی بود. زمان مدام بین حال و گذاشته و ماجرای دو روح جابجا میشد. داستان خیلی فضای تاریکی داشت. با خون جلوی مترو سرسبز شروع شد و بقیه‌ش توی بهشت زهرا بود. نویسنده از روایت انواع مرگ ابایی نداشت و اگه دوست دارید داستان های شاد و رنگی بخونید، بهتره سراغ این کتاب نیاید. خلاصه داستان‌ هم ماجرای یک دانشجوی ارشد زبان عربی بود که راه کسب درآمدش، نماز و قرآن خوندن برای مرده ها بود. یه روز پنج تا سنگ قبر که از قضا برای پنج برادر همسایه‌ش بود، رو پیدا کرد. پنج برادری که توی سن های مختلف و توی دنیای مختلفی از بین رفتن. این برادر ها، باستان شناس و رزمنده و عکاس و مارکسیست بودند و آخری هم که بچه‌ی پنج‌ساله بود. ادیان مخصوصا مسیحیت توی این کتاب نقش بارزی داشتند. اولین کتابی بود که توی اون درباره مسیحیان مارونی و صابئین مندایی خوندم. در کل کتاب فوق‌العاده قشنگ و گیراییه. من یک شبه تمومش کزدم

یزدانی خرم توانسته با زبان شخصی اش که تناسبی زیبایی‌شناختی میان جملات خیلی بلند و جملات بسیار کوتاه دارد، هم از لحاظ فرمی و تکنیکی خلاق باشد، هم در مکالمه با مخاطبانش موفق. نویسنده‌ای‌ست که تشکیل روایتی منسجم با جزئیات فراوان را بلد است ، از خواندن این کتاب بسیار لذت بردم .نسخه صوتی اش هم بسیار خوب بود .

کتاب به شدت تلخ و سیاهیه ... اما اگر از اون دست آدم‌ها هستین که از تلخی داستان لذت می‌برین و اگر از اون دست آدم‌ها هستین که دنبال داستان خاصی در کتاب نمی‌گردین در حالی‌که دارین داستان رو دنبال می‌کنین و اگر از اون دست آدم‌ها هستین که از مرگ و سیاهی‌های پیرامونش فراری نیستین و حتی براتون جذابن و اگر از اون دست آدم‌ها هستین که کتاب زیاد خوندین و دیگه به این مرحله رسیدین که خوب نوشتن و روان بودن و گیرایی داستان براتون مهم‌تر از جمع بندی و محتوای اصلیشه این کتاب به شدت مناسب شماست :)

الان که کتاب رو تموم کردم و دوباره به تعداد صفحات نگاه کردم اصلا باورم نمیشه که این کتاب فقط ۲۷۱ صفحه داره انگار یه کتاب هزار صفحه‌ای خوندم نه این که حوصله سر بر باشه،نه اصلا فقط گنجوندن این همه داستان، این همه شخصیت، این همه تلخی و این همه واقعیت تو ۲۷۰ صفحه منگم کرده با خوندن این کتاب کلمه‌ای جز تحسین نویسنده به ذهنم نمیرسه👏

مزخرف محض

کتاب را به پیشنهاد کلاس داستان نویسی خریدم. در مجموع به نظر من شیوه ی روایت جدید و خلاقانه بود.

داستان پنج برادر سوخته ، محسن مفتاح و چندین داستان دیگه در لا به لای این داستان ها داستان برادرا به خصوص ناصر سوخته جالب بود ولی خیییلی زیاد گسترده بود و حتی درباره ی رهگذر توی خیابون هم توضیح داده شده بود. چیز مشترکی که توی همه ی داستان ها بود کلیساها بودن که همه جا هستن :) کتاب جالبی بود ولی خیلی طولانی و گسترده بود ، اگر اول راه کتابخوانی هستید فعلا پیشنهادش نمیدم. حتما باید اونقدر کتاب خونده باشید که این فضای دارک داستانو درک کنید. امتیاز من ۷ از ۱۰

از کتاب منچستر بیشتر دوستش داشتم.داستان بدیع و جذابی بود....سبک نویسنده هم جالبه انگار نشسته و یک نفس تایپ کرده هر قسمت رو جمله های کوتاه و پشت هم، و همین باعث میشه خواننده هم سریع بخونه و پیش بره و البته همونطور که از اسمش پیداست خون و خونریزی زیاد داره...کلا یکم خشن مینویسه ایشون

داستانی تلخ اما جذاب روایت ساده و گیرا از زندگی آدمها. عالی بود

داستان جذاب، قلم گیرا و موضوع جالب فقط کاش پایان بهتری داشت

کتاب روایتی است از تاریخ معاصر سرزمین ما. داستان دهه ۶۰ و روزهایی پر تلاطم. سال هایی که بوی خون، جنگ و ویرانی مدهند. سالهایی که با خود نام های فراوانی را به قعر تاریخ بردند. سالهایی پر از مردم فراموش شده و تاریخ ما پر است از این سالها... یکی از نقاط قوت کتاب شروع عالی ست. پرداختی مناسب و یک مقدمه چینی حسابی برای ورود مخاطب به دنیای داستان. شخصیت پردازی ها بد نیستند هر چند گاهی نصفه و نیمه اند، چندتایی کمی سرد و بی جان اما در کل برای مخاطب باور پذیر اند. پیرنگ داستان احتمالا مهم ترین نقطه ضعف اوست. کتاب در واقع گاهی به مجموعه ای از داستان های کوتاه شباهت پیدا می کند که نویسنده با کمی ملاط سعی کرده است آن ها را به هم بچسباند. نمادپردازی در کتاب خیلی توی ذوق می زند. نمادهایی که برای مخاطب ایرانی کمی غریبه اند. شاید استفاده پررنگ از مسیحیت، کلیسا و ارمنی ها بخشی از جذابیت کتاب باشد اما قطعا جایی ما را از جغرافیای سرزمینمان دور می کند. کتاب با تمام جذابیت و نثر روانش برای من "مخاطب ایرانی" فرقی با اثری از یک نویسنده آلمانی یا انگلیسی ندارد در ادبیات یزادنی خرم بسیاری از ما سیاحیم و نه هم وطن. قلم نویسنده گیراست.با واژه ها آشناست و حرفش را درست بی زبان درازی ادا می کند. حضور شخصیت های تاریخی لا به لای کتاب امر زائدی بود. نام آوردن از چند شخصیت روشنفکر برجسته گمان نمی کنم تاثیری در باور پذیری شخصیت ها و فضای داستان ایجاد کند بلکه کمی توی ذوق مخاطب می زند. نویسنده گاهی جزئیات بی ربط درون داستان می ریزد و جایی هم وسط کتاب برای ناشر آگهی تبلیغاتی می زند. دو روح داستان شروع جذابی دارند اما در ادامه کج و معوج اند و بی خاصیت. پایان بندی کتاب هم باب دل نیست و فصل پایانی کتاب چندان دلچسب نیست. در انتها به تمام دوست داران کتاب این رمان جذاب و خواندنی را توصیه می کنم و با قاطعیت می گویم یکی از آثار خوب چند سال اخیر ماست.

اول توی نظرات کلی تعریف از این کتاب شنیدم. یزدانی خرم به نظر میرسه تمام تکنیک های نویسندگی رو بلده ولی خیلی هولهولکی روایت میکنه. داستان اوایلش که نه، تقریبا آخر هر روایت که شخصیت میخواد بمیره به یک تعلیق و جذابیت معقول میرسه ولی درموارد دیگه نه. بیشتر یه کتاب حال به هم زن بود از داستان مردن ادم ها و اسکلت ها و... اوایل جذاب بود ولی اخرش دیگه حالمون ب هم خورد بس ک اسکلت و خون مردن های بدون دلیل دیدیم. تعداد زیاد داستان ها هم باعث میشد نشه روی روایت ها و شخصیت ها تمرکز کرد... درکل امتیاز من متوسط رو به پایینه برای این کتاب...

عالی بود این کتاب. اصلا انتظارش رو نداشتم. قلم نویسنده رو خیلی دوست داشتم. حتما دوباره شایدم چند باره می خونمش

چند صفحه‌ش رو خوندم ولی نتونستم باهاش ارتباط برقرار کنم. نثرش از نظر نگارشی مشکل داره و‌ خوانش رو سخت کرده. هنر نویسندگی درش کمرنگه. توصیفات ابدا جذابیتی نداشت...

عالی و جذاب 👌 خیلی ازش لذت بردم ، نویسنده کتاب واقعا اشراف کامل و خوبی روی تاریخ داره.

مدت‌ها بود که کتابی این چنین مرا «نگرفته بود!». غرق شدم تو قصه‌ی پُرغصه‌ی کریم سوخته، همسرش و پسرانش... اصلا مطالعه این کتاب رو از دست ندید! 😊

کتاب عجیبی بود پر از مرگ،خون، جنگ کتابی که بعد از خوندنش تا مدتی در فکرش هستی

بسیار زیبا

لذت بردم 🙂

چارچوب داستان بد نیست اما از نظر نگارش بنظر من گاهی شاعرانه خواسته بشه که خوب در نیومده انگار لوس شده ..جای فعل و فاعل خیلی عوض شده..و اینکه جملات تکراری تاریخ پر است از فلان..گاهی توصیف ها خیلی زیاد و ادبیه و گاهی لوس..برای یکبار خوندن و اطلاعات پیدا کردن خوبه ..و اینکه تو هر داستان ی بخش توصیفی خیلی خوب داره..