نظرات کاربران درباره کتاب راهنمای مردن با گیاهان دارویی

من پیشنهادش نمیدم چون دوس دارم رمانی که میخونم سر و ته داشته باشه و این کتاب سلیقه من نبود و پایانش به نظرم زیادی روان پریشی و خشونت داشت از اینکه وقتمو براش گذاشتم پشیمونم

من صوتی شو با صدای خانم جواهریان شنیدم احساس می کنم آدم با اون بهتر ارتباط برقرار می کنه به طوری صدا آروم بود که اصلا نمیتونستم خودمو بیدار نگه دارم ۱۰دقیقه نشده خوابم می برد

خانم ها عطار زاده ، سلیمانی و نوبخت در فضای داستان حرفی برای گفتن دارند.

روایت دخترک داستان، بین جهانهای مختلفی که در آنها زندگی میکنه جابه جا میشه که بنظر میرسه یکی از این دنیاها، جهان مرسوم و زیسته ماست. دخترک بین میل به ترک برزخ این جهان یا ماندن در آن دست و پا میزنه. ترس از حجم عظیم تنهایی بعد رهایی، اونو باز میداره از ترک مهمترین حلقه ارتباطی او با جهان یعنی مادرش و بعبارتی رهایی از برزخ بیست و دو ساله ای که به گفته خودش بسیار بسیار بیش از ۲۲ سال بر او گذشته! اما این سردرگمی پایانی نداره و در خط به خط روایت او به چشم میخوره. میل به ترک در تلاش پنهان او در شدت بخشیدن به بیماری مادر در مقابل میل به ماندن تا مرحله مومیایی کردن جسد مادر گواه این کشمکش درونی دخترک هست. پایان کتاب را مرگ خودخواسته دخترک تعبیر میکنم و تصمیم او بر ترک این جهان. دیگر مادری نیست و اویی هم نیست به تعبیری هر دو موجودیتی واحد هستند که سرانجام زمان رها کردن برزخشان فرارسیده!

کتاب حس عجیبی داره میترسی ادامش بدی ولی انقدر داستانش جذابه که تو رو نا خودآگاه دنبال خودش میکشه ..

این کتاب توصیف محوره و فقط فضاها و توصیفات جذاب داره. تو رو غرق در دنیای خیال انگیز و عجیب یک نابینا و سازنده‌ی گیاهان دارویی می‌کنه؛ اما ورای این توصیفات و فضاسازی چیزی برای گفتن نداره، هدف مشخصی نداره بنده‌ی فضاسازیش شده و همین باعث شده در داشتن یک نقطه آغاز و پایان درست، درمانده بمونه. درکل داستان سرو ته نداره و آخرش تو رو با سوالاتت تنها می‌ذاره. من از فضاسازیش بسیار بسیار لذت بردم اما این نداشتن سرو ته و هدف درست و حسابی باعث شد ناامید بشم. در نهایت این اثر یک اثر ناشیانه‌ هست، اما چون اولین کار نویسنده‌ش هست می‌تونم قابل قبوله به شرطی که کارهای بعدیش بهتر باشه.

کتاب عمیق و تاثیر گذاری هست...تبریک به نویسنده ی عزیز...

کشش داستان خیلی بالا بود و قلم نویسنده به شدت جذاب، فقط کاش پایان دقیق تری رقم می‌خورد تا برای من به شخصه اینقدر گنگ تموم نشه🌸 🌸

کتابی‌ بود که نتوانستم زمینش بگذارم و یک‌سره خواندمش؛ کتابی که تا آخر داستان اسم شخصیت اصلی و مادرش را نفهمیدم. انقدر این دختر نابینا روی سردار و بوعلی دقیق شده بود که فراموش کرده بود اسمش را به ما بگوید. حتی فکرش را هم نمی‌کردم که احساسات او نسبت به مادرش جور دیگری باشد... و پایانش! شوکه‌کننده بود. گاهی احساس می‌کنید نویسنده در برابر جهان سیاه اطرافش جمله کم آورده؛ ولی او بازهم چشمش را می‌بندد و با دختر داستان همراه می‌شود.

کتابی بود که با خوندن چند صفحه اول جذب داستان شدم و یک نفس تا آخر خوندم بعضی جاهاش از اینکه ادامشو بخونم میترسیدم ولی واقعا نتونستم بذارمش زمین. بعضی جاها داستان گنگه و باید با خیال خودت حدس بزنی که چه اتفاقی افتاد من خوشم اومد ولی بخاطر بعضی صحنه های خشنش به همه توصیه نمیکنم اگه روحیه حساسی دارین نخونین

همه کتابا ارزش خوندن دارند چون دارند یک زاویه دید جدیدی رو بهت میدند این کتابم از بقیه مجزا نیست.این کتاب اولین اثر خانوم عطارزادست که تو نوع خودش واقعا دست مریزاد داره. داستان یکنواخت بود ولی قلم نویسنده خیلی قوی بود.داستان روابتگر دختریه که توی پنج سالگی بینایی خودش و از دست میده و با مادرش تنها توی خونه زندگی میکنه.مادرش کارش درست کردن گیاهان دارویی حالا باید دید این دختر که از کودکی دنیاش محدود به گل و گیاه و بو علی هست چه تفکراتی داره.؟!

فراتر از انتظارم بود...با اینکه خیلی دوست داشتم ولی توصیه میکنم اگر در شرایط روانی خوبی نیستید خوندنشو بذارید برای یه وقت دیگه...ولی بخونید:)

اگر تا یک‌سوم کتاب دوام آورید (که می‌آورید) تا پایان را با میل خواهید رفت. اگر گمان می‌کردم همۀ خوانندگان من هستند، با قاطعیت توصیه‌اش می‌کردم. در هر صورت فکر می‌کنم خواندش اصلا خالی از لطف نباشد و پشیمانی ابدا ندارد. .

چقدر این کتاب زیبا بود ! پراحساس و مبهم ، کاملا حس رو منتقل میکنه

در مورد زندگی ی دختر نابیناست جزئیات زندگی مثل حرکت خون تو رگ ،لمس قطرات آب و .... زیبا توصیف کرده بود و من دوسش داشتم ولی آخرش بد بود

اوایل داستان،روند خوبی داشت.اما در انتها عجیب شد ..

همیشه بعد از خواندن کتابی و یا شنیدن کتاب صوتی، اولین سوال از خودمان باید ارزشمندی آن اثر باشد و زمانی که برای آن اختصاص داده شده آیا درست بوده یا خیر؟ به جرات و با اطمینان میشود گفت فضاسازی و داستان سرایی فراتر از واقع با حجم وسیعی از تشبیه و استعاره و بی شک مرتبط بودن همه واژه ها و کلمات با اتفاقی که در حال جریان است به زیبایی صدچندان این کتاب می افزاید و به دور از همیشگی بودن کلمات جاری در روزمرگی ها زیبا بود عالی بود و خوشحالم از انتخاب این کتاب صوتی زیبا که با صدای زیبا و بینظیر خانم نگار جواهریان بی اندازه زیباتر شد و خودم را در فضای داستان غرق میکردم و انگار خودم در لابه‌لای واقعه بودم و فضای آن حیاط و زیرزمین و آن صندلی و حس و حال مادر و آرزوی یافتن راهی برای رهایی از برزخی خود ساخته به قدری ملموس و قابل تصور بود که فراتر از یک کتاب می نمود

در اول خیلی خوبه و جذاب ولی آخرش رو خیلی بد تموم میکنه رسما نویسنده شخصیت اصلی داستان رو تبدیل به ی زامبی میکنه که دست به تکه تکه کردن جسد مادرش میکنه و خب به نظر من خوب نبود

حیرت‌انگیز بود.

اوایل کتاب بود که میخواستم ولش کنم،اما ادامه دادم ،که چه خوب شد که ادامه دادم...واقعا قشنگ بود