نظرات کاربران درباره کتاب آن فرانک؛ خاطرات یک دختر جوان

همین الان که دارم این نظرو مینویسم موهای تنم سیخ شده. آن ، دختری با توانایی های زیاد و عاشق کتاب و علاقه اش به شجرنامه های سلطنتی... آخرین نامه اش از شخصیت واقعی او خبر میداد که چقدر جالب بود. دوستش داشتم .. گاهی بین خاطراتش خسته میشدم . و خیلی دلگیرم از تاریخ ... از سرنوشت میلیون ها یهودی بی گناه که بخاطر حماقت یک شخص، جان و زندگی و ارزو های خویش را از دست دادند...

بنظرم خیلی وقایع را توضیح میده، اما برای دو گروه شاید خوب باشه ۱.والدینی ک نوجوان دارند تا از ذهن آنها بیشتر آگاه بشن ۲.اگر کسی بخواد در مورد خانواده های گرفتار جنگ و حال و هوا و جزئیات طرز زندگی آن ها برای فیلم و داستان خودش اطلاعاتی کسب کنه.

🍁خب نباید انتظار یه شاهکار ادبی رو داشت. این کتاب دفترچه خاطرات یک نوجوانه که سختی های زیادی کشیده، از اون جایی که شخصیتش خیلی با من متفاوت بود، در بیشتر مواقع درکش نمی کردم. اما سرنوشتش واقعا غم انگیز بود.فقط آرزو میکنم خدا هیچ مردمی رو دچارش نکنه... .🍁

کتاب نوشته ای واقعی است از لحظه لحظه اتفاقاتی که شاید همه ی ان لحظات برای مخاطب جذابیت نداشته باشد.طولانی است و جذابیتش کم است

من این کتاب رو خیلی دوست داشتم. نثر کتاب بسیار ساده ،روان و صمیمی است. و کتابی است بسیار تاثیرگذار که از یاد نخواهد رفت.

انقدر کتاب روان نوشته شده و ما را با خاطراتش همراه میکنه که در خاطراتش غرق شدم چه قلم خوبی داشته این نوجوان

من از اینجا کتاب رو نخوندم. اما واقعا ساده و روان و جذابه. خیلی عالی

خیلی وقت بود که کتابی تا این حد جذبم نکرده بود. از صفحه به صفحه ش لذت بردم‌. با تک تک جملاتش ناراحت شدم، خوشحال شدم، ذوق کردم و افسوس خوردم. قلم کودکانی که در شرایط جنگی زندگی می‌کنن همیشه برام جذاب بوده و هست. این کتاب تبدیل به یکی از مورد علاقه هام شد. شدیدا پیشنهاد می‌کنم.

خیلی ناراحت کننده بود ای خداااا

برایپم جالب لود چوم فزلمی کا ررایاس ابک این کتاب یتخته ش‌ده بود را دبده بودمحجالب بود

زندگینامه واقعا غمگینی بود خیلی دلم میخواست زنده می‌موند و کاملش میکرد تا آخرین لحظه

نوشته های یک دختر نوجوان در شرایط سخت. نوشته هایی از دلی پاک و صادق. افکار زیبا و شرایط سخت، ترکیب واقعا غم انگیزی بود. اما باز هم از اینکه با مطالعه ی این کتاب، ساعاتی کنار این دختر بااستعداد بودم و دنیا رو از چشم اون دیدم مفتخرم. حتما مطالعه کنید و سختی ها رو از دید یک دختر نوجوان بی پناه ببینید.

انقدر احساس نزدیکی به این دختر نوجوان می کردم که انگار همین حالا و در همین دوران داره برام ماجرای زندگیش رو تعریف می کنه، تاریخ تکرار میشود و ترس و اضطراب در تار و پود زندگی تنیده شده است؛

جزو بهترین کتابهایی بوده که خوندم. توصیف لحظه های زندگی از دید یک دختر نوجوان با شخصیت های واقعی در دوران جنگ ، بی نهایت تاثیرگذار بود

این کتاب باعث شد بعد از چندین سال دوباره پرت بشم به دوران نوجوانیم چقدر خوب و لذت بخش بود این قلم حیف بود خدا (آن) رو رحمت کنه البته تمامی انسانهای از دنیا رفته مخصوصا اونهایی که با رنج و سختی جنگ از دنیا رفتن حالا هر کجای دنیا که باشد و هر لحظه که این کتاب رو خوندم تو دلم پدر (آن) رو تحسین کردم واقعا کلمه پدر لایق همه نیست عده ی کمی هستند و پدر (آن) واقعا لایق کلمه پدر بوده و هست...

من کتاب چاپی ان فرانک رو خوندم عالی انقدر مهیج که محو کتاب میشی یکی از کتاب های ماندگار

کاش از اولش نمیدونستم آخرش قراره چی بشه! کاش آن فرانک اینقدر قشنگ و بی آلایش خاطراتش رو ثبت نکرده بود تا من تک تک خاطراتش رو بخونم و همراهی کنم اما یهو آخرش ... چطور میشه باور کرد؟ چطور میشه پایانش رو هضم کرد؟! وقتی آن فرانک از یه "کودک" به یه "نوجوان" تبدیل شد، تمام تعارضات دوران نوجوانی، آرزوها و رویاهایی که در دلش پرورش می داد، عاشق شدنش و ... باهاش همذات پنداری کردم اما یهو رها شدم و آنچه که خوندم، برام خیلی باورناپذیر بود (با اینکه از اولش میدونستم قراره به کجا ختم بشه!) آن فرانک، زندگی سخت اما شیرینی داشت اما مرگش ساده و تلخ بود و این بهای جاودانه شدن بود! این‌ کتاب، جزو تاثیرگذارترین کتابایی بود که تا به حال خوندم... یه سوال: اگه خود آن فرانک میدونست چه چیزی در انتظارشه، آیا اون سختی ها رو تحمل می کرد؟ آیا عاشق می شد؟ آیا اون همه کتاب می خوند؟ و ... و در آخر، آیا خاطراتش رو ثبت می کرد؟!!!

📓عالی با پایانی غم انگیز

آن فرانک نوجوان و حساس که اسیر در مخفیگاهه و برخوردها ی روزانه و ترس و اضطرابی که داره رو باهامون درمیون میذاره. یه داستان واقعی و خوندنی. دوسش داشتم.

کتاب رو به زور تا نصف خوندم به امید اینکه داستان جذابتر بشه ولی هر چی جلوتر میرفت داستان تکراری تر میشد. اولین کتابی هست که شروع کردم به خوندن و تمومش نکردم... البته طبیعی هم هست چون نویسنده دختر 13 ساله هست و بیشتر از این هم نمیشه انتظار داستان بی نقصی داشت! ترجمه هم که تعریفی نداره!