نظرات کاربران درباره کتاب بادبادک‌باز

عالی بود.

کتاب بسیار جذابیه، یه داستان عالی و پر از کشش با چاشنی غم و هیجان، یه داستان جالب که مدت ها بعد هم گوشه ذهنت میمونه، بهترین کتابی که من تو دوران دبیرستان مطالعه کردم

از اون کتاب هایی که نمی تونی زمینش بذاری :) پر از قضه های تلخ و شیرین

کتاب فوقالعاده ای که به سختی میتوان آن را زمین گذاشت...کتابی پر از ظلم و سیاهی برای مردم مظلوم افغانستان که خون را در رگ های آدمی خشک میکند و اشک را سرازیر...اما متن کتاب بسیار روان و گیراست و در سایه آن می توان تاثیر یک دروغ را دید که تا کجا می تواند ویرانگر باشد....اینکه گاه یک دروغ یک سکوت بی جا یک تصمیم احساسی و نادرست می تواند تا کجا زندگی دیگران را بسوزاند و چند نسل را در سیاهی و ظلم فرو ببرد....زندگی ای که می توانست بدون آن دروغ روشن باشد و شکوفا شود.... اما بسیار برای مردم افغانستان و ظلم هایی که در حق ایشان شد متاسفم....در هر لحظه از خواندن این کتاب آرزو کردم همه کودکان دنیا در آرامش و صلح و امنیت زندگی کنند و خداوند زمین را از آدم های منحوس و کثیف پاک کند....

قلمی مردمی ساده و پرکشش خالی از فراز و نشیب های وقت بررر...عالی

کتاب فوق العاده قشنگ و همینطور تلخی بود. خیلی از بخش های کتاب رو که می‌خوندم واقعا گریم می‌گرفت، بغض می‌کردم، عصبی می‌شدم، بعضی جاها لبخند میزدم. در کل کتاب خیلی خوبی بود ولی سعی کنید زمانی بخونیدش که از لحاظ روانی خوب باشید. خوندش پشیمونتون نمیکنه اصلا🩶

من به پیشنهاد دوستم این کتاب رو خوندم اما فقط تا 23 درصدش رو یاد کسی افتادم که در بچگی باهاش بازی می کردم و اسمش رو دوست گذاشته بودم اما اون منو به چشم دوست نمی دید بخاطر همین نتونستم کامل بخونم و حالم بد شد

کتاب داستان فردی است که روزگار کودکی خودش رو در افغانستان روایت میکنه. نثر کتاب روان و زیبا هست. زاویه دید داستان اول شخص هست و احساسات نویسنده در قالب جملات و عبارات دلنشین و خواندنی روایت میشه.

عالی ترین رمانی بود که خوندم تا اواسط رمان یکم حوصله میخواست ولی از ی جایی به بعد نمیشد ازش دست ورداشت

کتابی تلخ با خوندنش هم عصبی شدم هم گریه کردم . لعنت به کسانی که دین را فقط برای این ساختند که روی کارهای پلیدشان کلاه شرعی بزارن. بعد خوندن کتاب با خواهران و برادران افغانم بیشتر احساس نزدیکی میکنم و ناراحتم که ملت ایران همه داستان این ملت ضعیف و آزاردیده رو نمیدونن و اینطوری گاها قضاوتشان میکنند... هرچند این داستان تکراری که بعضی ها که قدرت و به دست میگیرند با مظلومان میکنند. همیشه با خودم میگفتم مظلوم حقش هست چون خودش اجازه میده بهش ظلم بشه و جلو ظلم و نمیگیره و یک ترسو هست ولی با خوندن این کتاب دیدم مظلوم داریم تا مظلوم. مظلومی که معصومیتش در همان دوران کودکی به باد رفته و هرگز مزه کودکی نچشیده هیچکس بهش هیچی یاد نداده جز اینکه مثل حیوانی و وسیله ای باشه برای کثیفان چی میفهمه از غرور از آزادی از خوشحالی... لعنت خدا بر همه قدرت داران کثیف بارها در خلال کتاب این جمله رو گفتم... به نظرم امیر بهترین شخصیت کتاب بود با همه کودکی و ترس و ناتوانی گناهش دلایل بخشایش داشت ولی باوجدان بود و مثل حسن وفادار فقط وفاداریش دیر رشد کرد ولی باز به موقع. امیدوارم امیرها و ثریاهای زیادی باشند و قوی تا افغانستان و بسازند و دیگر شاهد این کودکی های پر پر شده نباشیم.

خیلی روان هیجان انگیز و بسیار غمگین

بینظیر

من کتابهای آقای خالد حسبنی رو خوندم دردناک وبی نظیرن!!!

جالب و خواندنی

ارزش مطالعه کردن رو داره.

هرچند به گفته خیلی از خوانندگان کتاب تلخی هست،اماواااااقعا ارزش خواندن داره بنظرم تلخی داستان اینجاست که در طول این سالها مدام این رنج در این نقطه دنیا تکرار شده

اولش شک داشتم بخونمش به خودم گه اومدم دیدم صفحه ۲۰۰ ام واسه خوندنش یه ذره ام تردید نکنید

با هیچ داستانی انقدر واقعی دلتنگی رو تجربه نکردم دلتنگی برای زندگی عادی و شاد توصیفات کتابش عالیه

کتاب بسیار بسیار قشنگی بود از اون دسته کتاب هایه که همیشه در ذهن ماندگاره ، داستان فوق العاده قوی و زیبایی داشت، چقد شخصیت حسن رو دوست داشتم بسیار عزیز و دوست داشتنی بود

پر ماجرا و بس