نظرات کاربران درباره کتاب روزهای بی‌آینه (خاطرات منیژه لشکری، همسر آزاده خلبان، حسین لشکری)

کتاب خیلی تلخ و سختی بود ولی بسیار جذاب

اینکه یه کتاب جذاب و خواندنی میشه صرفا از این جهت شخصیت اصلی داستان فوق العادس . شهید عزیز و همسرشون بی نظیر بودند. ان شالله این شهید گرانقدر دست مارو بگیره

بسیار عالی و زیبا. توصیفی از زنی که خودش هست متظاهر نیست و صادقانه پای عشقش می ماند و برای فرزندش مادری می کند

چه غریب بودند این شهید بزرگوار ....

من کتابهای زیادی درباره دفاع مقدس خوندم و این داستان متفاوت بود از آنها. کاش خانم لشگری فلسفه حجاب رو درک میکردند. با تصاویری که روی جلد و انتهای کتاب گذاشتندمخالفم.ما اینهمه شهید دادیم .و باید ادامه رو شهدا باشیم.کار درستی نبوده انتخاب این تصاویر. و خیلی خیلی دوست داشتم خاطرات دوران اسارت آقای لشکری رو مطالعه کنم. کسی کتابی دراین مورد میدونه معرفی کنه ممنون میشم.

کتاب تو سبک‌زندگی شهدا کم‌ نخوندم اما این کتاب بدلیل قصه ی متفاوتی که داشت خیلی فرق میکرد .

سلام بیشتر زندگینامه ی همسر شهید بود تا خود شهید ولی سختی هایی که همسران شهید کشیدن واقعا قابل درک نیست .....

واقعا چی میشه گفت درمقابل اینهمه صبر و رنج؟ چی جز تعظیم و احترام می‌شه به کار برد؟

کتابی است عالی و توصیه میکنم که هرایرانی اونو بخونه . این کتاب بازهم یه روایتی از ماجراهای ناشناخته جنگ را به تصویر کشیده است.داستان در مورد خانواده جوان خلبان ایرانی است که اوایل جنگ‌اسیر شده بود. این روایتی از همسر خلبان که در آن ماجراها و اتفاقات قبل و بعد از اسارت با زبانی ساده و شیوا بیان شده است.

کتاب خوبی بود یک نفس تا آخر خواندمش

حقیقتش احساسم به این کتاب رو نمیدونم انگار تا حدودی ساده و سرسری از روی وقایع گذشته بود همه چیز خیلی سریع و مختصر گفته میشد نه لحظات شاد و نه لحظات رنج و اندوه برای من چندان قابل لمس نبودن به تغییرات عمیق روحی جناب لشگری اشاره ای نشده بود که مثلا چه موضوعی باعث میشد که همسرشون علاوه بر آسیب های جسمی و روحی ، تحولات خاص روحانی در ایشان میدیدند خلاصه که حس میکنم سرگذشت این خانواده قهرمان جای تعمق و ریزبینی بیشتری داشت

به نظر من کتاب آنقدر زیبا نوشته شده که من ظرف دو روز خوندمش، زجر تنهایی یک زن از نبود عشقش، تحمل و صبر ... نبود پدر برای مدتی مدید،18سال، خودش عمری ست. خداوند فقط خودش می تواند اجر این افراد را بدهد

برایم جالب بود ولی غم سنگینی داشت

بسیار کتاب عالی

روایت جذابی از دیدگاه متفاوت توصیف این خانواده و آنچه بر آنها در این سالها رفت حقیقتا که صبر بزرگ و نثال زدتی داشتند

خیلی کتاب خوبی بود، خیلی گریه کردم باهاش ولی این خلاصه ای از سختیهای این زن تو این 18 سال بود اگه میخواست هرروزشو بگه باید چندین جلد کتاب مینوشت، روحت شاد منیژه خانم صبور

داستان دختری شاد که در کشاکش انتظار پیر می‌شود اما نمی شکند.

بی نظیر بود

کتابی ساده و روان از زندگی عجیب یک همسر آزاده و وفاداری ایشون به همسرش، ساده، واقعی، یکی بودن مثل خودمون، خدا رحمتشون کنه

۱۸سال دوری و رنج ۱۸سال چشم انتظاری و بعد به وصال رسیدن. وصالی که اول آسایش نبود،اول سختی بود.خانم لشکری اسطوره صبوری و وفاداری ان.