نظرات کاربران درباره کتاب کفش‌های قرمز

بد نبود... نشون دهنده طرز فکر متعصبانه اون دوران بود

داستان کاملا بی معنی و ظالمانه

خیلی خالی بندیه ضایعی بود اصلا باحال نبود.

ketab khobi nabod az in nevisande hamchin ketabi entezar nemiraft🙁

باورم نمیشه اندرسن نویسنده معروف ،همچین کتاب بی محتوایی نوشته باشه!!!😞

چی شد؟؟ یه دختر فقط به خاطر اینکه یه جفت کفش پوشیده بود و از اونها خوشش اومده بود، این طوری مجازات شد؟ واقعا چرا این کتاب به درد نخور باید رایگان باشه؟؟ این کتاب می تونه واقعا دل آدم ها رو بشکونه و باعث بشه که از ببخش و لطف خدا ناامید بشن. آخه مگه چیزی که در این داستان اتفاق افتاد، ممکنه؟ درسته که داستان های هانس کریستین اندرسن تخیلی هستن؛ اما نباید دیگه در این حد حس منفی منتقل کنند و چرت باشن

نمی دونن چه کسی این کتاب رو نوشته ولی نویسنده عزیز با خودتون نمیگیرد که اگه یه بچه این کتاب رو بخونه چی میشه و چه فکر هوایی می کنه من از خواندن این کتاب خوشم نیومد

سلااام😃 من اگه دقت کرده باشید یه مدت رفته بودم سراغ کتاب های رایگان طاقچه تا اونجا راضی بودم که این کتابو خوندم ، داستان در مورد این بود یک دختری به دلیل اینکه فقط یک جفت کفش قرمز توی کلیسا میپوشه بک فرشته نفرینش میکنه و کلی چرت و پرتا.... اول از همه برای چی آدم باید چنین کتابی رو ترجمه کنه وقتی خودش تک تک کلمات انگلیسی رو میخونه و میفهمه داستان چه چیز چرت و دروغی ایه برای چی باید به خودش زحمت بده کتابو ترجمه کنه یعنی تعداد ایراد هایی که از کتاب میتونم بگیرم از دیوار چین بلند تره واقعا واقعا اتلاف وقت بود ای کاش زمانی رو که برای خوندن این کتاب کردم رو صرف یک چیز دیگه میکردم🤢🤮

مطمئن نیستم چون برای بعضی ها اصلا مناسب نیست! و اینکه کاش ترسناک تر و طولانی تر بود

قشنگ نبود و محتوا درست و حسابی نداشت شاید هم نویسنده از ترس های دوران کودکیش نوشته

فقط میخوام بدونم تو مغز نویسنده چی گذشته این چرت و پرت رو نوشته. بدبخت زن‌ها و دخترای اون موقع که هیچ آزادی پوشش و ذهنی نداشتن و اینطوری کنترلشون میکردن! نگاهی به کامنتا انداختن اثبات آگاه بودن نسل ماست و این موضوع خیلی خوشحالم میکنه.

من همش منتظر بودم اخرش بگه از خواب بیدار شد و همه خوابش بخاطر استرس بود و هرچی دوس دارین بپوشین... بسیار متعصبانه بود و کمی ترسناک قطعا خیلی کتاب های بهتری برای مطالعه هست

من اول از اسم این کتاب تصور کردم که یه کتاب جذاب باشه اما کاملا برعکس بود و ترسناک و تخیلی و به معنای واقعی کلمه بی منطق و مزخرف بود و همینطور برای طاقچه هم متاسفم که این کتاب های چرت و پرتو برای کودک و نوجوان معرفی میکنه و برای پر کردن وقت پیشنهادش میکنه 😐

👎🏻👎🏻👎🏻

این داستان اصلا برای یه کودک مناسب نیست. چون بنظر من بیشتر از اینکه به ما نشون بده که خداوند خوبه و بخشنده است،خداوند رو انتقام جو کرده بود.

موضوعش خیلی شاخه به شاخه پرید و سریع پیش رفت برای بچه ها مناسب نیست-ترسناکه- آموزنده بود_حالت عرفانی داشت اما خیلی هراس و فرار توش بود داستانش قطعا مورد علاقه همه نمی تونه باشه تنها خوبی و حسن این داستان نتیجه و آموزنده بودنشه

‌ ‌داستان یک موعظه افراطی و یک قصه ترسناک با اهداف مشخص برای پیروان دین در قرون وسطا و عصر جاهلیت در اروپاست. رنگ قرمز احتمالا نماد امیال شهوانی و وسوسه و گناهان در نظر گرفته شده، کفش ابزاری برای خودنمایی‌، و پوشیدن کفش قرمز نماد انجام گناه مشغول شدن به امور دنیوی و رفتار کردن برخلاف خواست پدر روحانی و کلیسا و خداست. پا به عنوان عضوی که در مسیر غلط قرار گرفته است و رقص جنون‌آمیز به عنوان رفتاری افسارگسیخته و غیرقابل قبول در نظر گرفته شده است. می‌توان گفت داستان تا حدی در خصوص ممنوعیت پوشش آزادانه زنان و کنترل کردن آن‌ها توسط دین و کلیسا نیز می‌باشد. مسئله‌ای که حداقل اکنون برای آن‌ها حل شده اما در اینجا این آزادی هنوز از زنان سلب می‌شود. خدا و فرشتگان در این داستان به شکل موجوداتی بی‌رحم و انتقامجو تصویر شده‌اند. به طور کلی داستان بسیار سطحی، بی‌ارزش و خواندن آن برای خوانندگان عادی اتلاف وقت است.

این چه سمی بود دیگه؟!🤦🏻‍♀️ شت واقعا

کتابی بیخودی هست😂هیچی بهت اضاف نمیکنه

این داستان رو دوست نداشتم چون شبیه قصه های مذهبی ای بود که بیشتر سعی دارند خدارو ترسناک و بی رحم نشون بدن🤷🏻