بریدههایی از کتاب دوباره فکر کن!
۳٫۷
(۵۵)
در شرایط استرسزا، افراد معمولاً به راهحلهای ناخودآگاهی که ملکهٔ ذهنشان شده، تکیه میکنند.
amir
در روانشناسی دو نوع سوگیری وجود دارد که به این مشکل منجر میشوند. یکی از آنها سوگیری تأیید است: دیدن آنچه انتظار داریم ببینیم. دیگری سوگیری مطلوبیت است: دیدن آنچه دلمان میخواهد ببینیم. این سوگیریها صرفاً مانع استفادهٔ ما از نبوغی که داریم نمیشوند، بلکه میتوانند نبوغ ما را به سلاحی درمقابل واقعیت تبدیل کنند.
kia
۶. از لذتِ دراشتباهبودن استقبال کنید. وقتی به اشتباهی پی بردید، آن را نشانهای بدانید از اینکه چیز جدیدی کشف کردهاید. از خندیدن به خودتان نترسید. خندیدن به خودتان کمک میکند کمتر روی اثبات خود ــ و بیشتر روی اصلاح و بهبود خود ــ تمرکز کنید.
Sarv Sarvi
در پژوهش و مطالعهام دربارهٔ فرایند بازاندیشیکردن، به این نتیجه رسیدهام که این فرایند معمولاً در یک چرخه اتفاق میافتد. شروع این چرخه با تواضعِ فکری است: دانستن اینکه چه چیزهایی را نمیدانیم.
احسان رضاپور
زمانی که شرکتی چنین سقوطی را تجربه میکند، هرگز نمیتوانیم یک علت را برای سقوط آن مشخص کنیم، بنابراین ترجیح میدهیم از جنبهٔ انسانی به آن نگاه کنیم: بلکبری نتوانست خودش را وفق دهد.
عرفان
رفتن بهسمت انسداد
وقتی خودمان را وقف یک برنامه میکنیم و آن برنامه آنطور که میخواهیم پیش نمیرود، اولین حس غریزیمان معمولاً این نیست که در آن بازاندیشی کنیم. در عوض، مایل هستیم که اصرار کنیم و منابع بیشتری خرج آن کنیم. به این الگو «تشدید تعهد» میگویند. شواهد نشان میدهد که کارآفرینان، استراتژیهای شکستخورده را مصرّانه حفظ میکنند، درحالیکه بهتر است تغییر جهت دهند. مربیان اتحادیهٔ ملی بسکتبال مدام روی قراردادهای جدید با افرادی پایینتر از سطح انتظار سرمایهگذاری میکنند و زمانِ بازی بیشتری به آنها میدهند. سیاستمداران فرستادن سربازان به جنگ را ادامه میدهند؛ جنگی که از همان ابتدا نباید شروع میشد. یک عامل مؤثر، هزینههای ازدسترفته است ولی مهمترین دلیل روانی است، نه مالی. تشدید تعهد به این دلیل اتفاق میافتد که ما موجوداتی استدلالگر هستیم، مدام بهدنبال این هستیم که باورهای قبلیمان را توجیه کنیم تا از نفسمان دلجویی کنیم، از تصاویر ذهنیمان محافظت کنیم و به تصمیمات گذشتهمان اعتبار دهیم.
Sarv Sarvi
در اولین ترم دانشگاه، تصمیم گرفتم روانشناسی بخوانم ولی دری رو به من نگشود، بلکه درهای بیشتری برای بستن به من داد. میدانستم که نمیخواهم روانشناس شوم (خیلی صبور نبودم) یا روانپزشک (برای دانشکدهٔ پزشکی خیلی دلنازک بودم). هنوز هدفی نداشتم. به افرادی که یک برنامهٔ شغلی مشخص داشتند حسادت میکردم.
dyla
هنگامی که دربارهٔ سطح دانش فعلی خود تردید میکنیم، در مورد اینکه چه اطلاعاتی نداریم کنجکاو میشویم. این جستوجو ما را بهسمت کشفیات جدید سوق میدهد و این کشفیات نیز با یادآوری اینکه هنوز چیزهای زیادی باید یاد بگیریم باعث میشوند متواضع بمانیم. اگر دانش برابر با قدرت است، دانستن اینکه چه چیزهایی نمیدانیم خِرد است.
dyla
«پیشرفت بدون تغییر غیرممکن است و کسانی که نتوانند ذهنشان را تغییر دهند، نمیتوانند هیچچیزی را تغییر دهند.»
dyla
یکی از نشانههای عقل و خِرد این است که از باورکردن هر فکری که به ذهنتان خطور میکند اجتناب کنید. یکی از نشانههای هوش هیجانی این است که هر احساسی را که به قلب شما وارد میشود، نهادینه نکنید.
hoseinbahranii
«اگه به گذشتهات فکر کنی و با خودت نگی" وای، یک سال پیش من چقدر خنگ بودم"، یعنی توی سال گذشته چیز خاصی یاد نگرفتی.»
hoseinbahranii
«پیشرفت بدون تغییر غیرممکن است و کسانی که نتوانند ذهنشان را تغییر دهند، نمیتوانند هیچچیزی را تغییر دهند.»
hoseinbahranii
ما آسودگیِ داشتنِ اعتقاد راسخ را به آزردگیِ داشتنِ تردید ترجیح میدهیم و میگذاریم اعتقاداتمان خیلی زودتر از استخوانهایمان شکننده شوند.
hoseinbahranii
بسیاری از شواهد نشان میدهند اعتمادبهنفس همانقدر که نتیجهٔ پیشرفت است، عامل بهوجودآمدنِ آن هم است. برای رسیدن به اهداف چالشبرانگیز نیاز نیست منتظر بمانیم تا اعتمادبهنفسمان بیشتر شود، بلکه میتوانیم از طریق دستیابی به اهداف چالشبرانگیز، اعتمادبهنفس خود را بالا ببریم
mojtaba mohammadpour
. در روایت او تمام قهرمانها زنان و دختران بودند و از ضمایر عمومی مؤنث استفاده شده بود. در سال اول که مطلب را ارائه داد، یکی از دانشآموزان دستش را بالا برد تا تصریح کند که پسرها در این مطلب حضور ندارند. ارین پاسخ داد: «ولی یه پسر هست. پسرها هم بودن. فقط کار مهمی انجام نمیدادن.» این لحظه برای آن دانشآموز لحظهٔ کشف بود: ناگهان متوجه شد که به حاشیه راندن کل یک گروه تا صدها سال یعنی چه.
masomeh
زمانی که در حالت دانشمندانه هستیم، نمیگذاریم ایدههایمان به ایدئولوژی تبدیل شوند. اول بهدنبال پاسخ و راهحل نیستیم، بلکه با سؤال و معما شروع میکنیم؛ بر اساس حدس و گمان موعظه نمیکنیم، بلکه بر اساس شواهد آموزش میدهیم؛ فقط در مورد درستی استدلال دیگران تردید نمیکنیم، بلکه این جرئت را به خودمان میدهیم که با استدلالهای خودمان هم مخالفت کنیم.
فکرکردن مثل یک دانشمند، کاری فراتر از واکنش نشاندادن با ذهنی باز و بدون تعصب است؛ برای این کار باید ذهنمان به صورت فعالانه باز و بیطرف باشد و این کار نیازمند آن است که درجستوجوی دلایلی برای امکان اشتباهبودن نظرمان باشیم نه اینکه بهدنبال دلایلی برای اثبات درستبودن نظرمان بگردیم و بر اساس آنچه یاد میگیریم دیدگاههایمان را بازنگری کنیم.
احسان رضاپور
سوگیری مورد علاقهٔ من، سوگیریِ «من دچار سوگیری نیستم» است که در آن مردم باور دارند از دیگران منطقیتر هستند. از قرار معلوم، افراد باهوش بیشتر در دام این تله میافتند. هرچه باهوشتر باشید، محدودیتهایتان را سختتر میپذیرید. بهتربودن در تفکر باعث میشود که در بازاندیشی بدتر باشید.
احسان رضاپور
از کجا میدانید؟ سؤالی است که باید اغلب اوقات از خودمان و دیگران بپرسیم.
Ali Abbasi
روانشناسان مدتهاست دریافتهاند کسی که بیشتر از همه میتواند شما را ترغیب کند تا نظرتان را تغییر دهید، خود شما هستید. شما این فرصت را دارید که قانعکنندهترین دلایل را انتخاب کرده و سپس نسبت به این دلایل احساس مالکیت پیدا کنید.
masomeh
آنچه اهمیت دارد این است که والدین موقع بحث چقدر احترام یکدیگر را نگه میدارند، نه اینکه هرچند وقت یکبار باهم بحث میکنند. بچههایی که والدینشان مشاجرات سازنده دارند، در دوران دبستان از نظر عاطفی احساس امنیت بیشتری میکنند و در سالهای بعد هم، بیشتر از دیگران با همکلاسیهایشان مهربان هستند و به آنها کمک میکنند.
اینکه بتوانیم دعواهای خوب داشته باشیم فقط ما را متمدنتر نمیکند، بلکه کمک میکند تا خلاقیتمان را نیز پرورش دهیم.
masomeh
حجم
۲٫۵ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۳۱۳ صفحه
حجم
۲٫۵ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۳۱۳ صفحه
قیمت:
۴۹,۰۰۰
۱۴,۷۰۰۷۰%
تومان