بریدههایی از کتاب دوباره فکر کن!
۳٫۷
(۵۵)
آنچه اهمیت دارد این است که والدین موقع بحث چقدر احترام یکدیگر را نگه میدارند، نه اینکه هرچند وقت یکبار باهم بحث میکنند. بچههایی که والدینشان مشاجرات سازنده دارند، در دوران دبستان از نظر عاطفی احساس امنیت بیشتری میکنند و در سالهای بعد هم، بیشتر از دیگران با همکلاسیهایشان مهربان هستند و به آنها کمک میکنند.
اینکه بتوانیم دعواهای خوب داشته باشیم فقط ما را متمدنتر نمیکند، بلکه کمک میکند تا خلاقیتمان را نیز پرورش دهیم.
masomeh
اگر دانش برابر با قدرت است، دانستن اینکه چه چیزهایی نمیدانیم خِرد است.
kordiati
فکرکردن مثل یک دانشمند، کاری فراتر از واکنش نشاندادن با ذهنی باز و بدون تعصب است؛ برای این کار باید ذهنمان به صورت فعالانه باز و بیطرف باشد و این کار نیازمند آن است که درجستوجوی دلایلی برای امکان اشتباهبودن نظرمان باشیم نه اینکه بهدنبال دلایلی برای اثبات درستبودن نظرمان بگردیم و بر اساس آنچه یاد میگیریم دیدگاههایمان را بازنگری کنیم.
kordiati
احتمالاً قبلاً شنیدهاید که اگر قورباغهای را در قابلمهٔ آبجوش بیندازید، بلافاصله بیرون میپرد. ولی اگر قورباغه را در آب ولرم بیندازید و بهآرامی حرارت را زیاد کنید، قورباغه میمیرد. قورباغه توانایی بازاندیشی دربارهٔ موقعیت را ندارد و زمانی متوجه خطر میشود که دیگر کار از کار گذشته است.
اخیراً دربارهٔ این داستان مشهور کمی تحقیق کردم و متوجه یک اشکال شدم: این داستان درست نیست.
اگر قورباغه را در قابلمهٔ آبجوش بیندازید بدجور میسوزد و ممکن است نتواند فرار کند. در واقع قابلمهٔ آب ولرم برای قورباغه بهتر است، چون بهمحض اینکه آب به دمایی آزاردهنده برسد، قورباغه بلافاصله از قابلمه بیرون میپرد.
masomeh
در روانشناسی دو نوع سوگیری وجود دارد که به این مشکل منجر میشوند. یکی از آنها سوگیری تأیید است: دیدن آنچه انتظار داریم ببینیم. دیگری سوگیری مطلوبیت است: دیدن آنچه دلمان میخواهد ببینیم. این سوگیریها صرفاً مانع استفادهٔ ما از نبوغی که داریم نمیشوند، بلکه میتوانند نبوغ ما را به سلاحی درمقابل واقعیت تبدیل کنند. دلایلی مییابیم که در مورد عقایدمان بیشتر موعظه کنیم، در مورد موضعمان با شور و حرارت بیشتری دادستانی کنیم و سوار بر موج عظیم جناح سیاسی خود شویم. قسمت دردناک ماجرا این است که ما معمولاً دربارهٔ مشکلاتی که از این شیوهٔ فکرکردن به وجود میآیند، آگاه نیستیم.
احسان رضاپور
بازبینی تعهدات گذشته نیازمندِ تواضع، بازبینی تصمیمات کنونی نیازمندِ تردید و تصور دوبارهٔ برنامههای آینده نیازمند کنجکاوی است. آنچه در طول این مسیر پیدا میکنیم میتواند ما را از موانع دستوپاگیر محیط پیرامونمان و خودِ سابقمان برهاند. بازاندیشی ما را آزاد میکند که فراتر از تجدید دانش و باورهایمان برویم و ابزاری برای یک زندگی رضایتبخش است.
Hassan Vy
فیلسوف، جان استوارت میل، روزی نوشت: «فقط کسانی شاد هستند که ذهنشان را روی چیزی غیر از شادی خودشان متمرکز کنند، مثلاً روی شادی دیگران، پیشرفت انسان، یا حتی یک هنر یا فعالیت، که بهعنوان وسیله دنبال نشود، بلکه خودش هدف ایدئال باشد. پس اگر هدفشان چیز دیگری باشد، از همان طریق شادی را هم مییابند.»
Hassan Vy
در همهٔ جوامع انسانی مردم تمایل به تعلقداشتن و پیداکردن جایگاه دارند. تعلقخاطرداشتن به یک گروه باعث میشود به هر دوی این خواستهها برسیم: اهل یک قبیله میشویم و به پیروزیهای قبیلهمان افتخار میکنیم.
Hassan Vy
تحقیقات نشان میدهد در دادگاهها، شاهدان حرفهای و اعضای هیئتمنصفه هنگام مشورت، زمانی موثقتر و متقاعدکنندهترند که به جای نشاندادن اعتمادبهنفس کم یا زیاد، میزان متوسطی اعتمادبهنفس از خود نشان میدهند. این اصول فقط محدود به مناظرات نیستند، بلکه در طیفگستردهای از شرایطی که در آنها از عقایدمان یا حتی از خودمان دفاع میکنیم، کارآمد هستند.
Hassan Vy
یک مناظرهٔ خوب، شبیه جنگ نیست. حتی شبیه مسابقهٔ طنابکشی هم نیست که اگر طناب را خیلی محکم بکشید، بتوانید حریف را بهطرف خودتان بکشانید. یک مناظرهٔ خوب بیشتر به رقصی شباهت دارد که حرکاتش از قبل طراحی نشده است و شما در حال طراحی آن در همراهی با شریکی هستید که قدمهای متفاوتی در ذهن دارد. اگر شما خیلی تلاش کنید که کنترل رقص را به دست بگیرید، شریکتان مقاومت خواهد کرد. اگر حرکاتتان را با او هماهنگ کنید و او را متقاعد کنید که همین کار را انجام دهد، احتمال اینکه درنهایت هماهنگ برقصید بیشتر است.
Hassan Vy
آزمایشها نشان میدهد اگر مشاجره را به جای اختلاف، به شکل مناظره ببینید، به منزلهٔ است که حاضر به درنظرگرفتن افکار مخالف و تغییر عقایدتان هستید، که به نوبهٔ خود طرف مقابل را ترغیب میکند تا اطلاعاتش را با شما بهاشتراک بگذارد. اختلاف، حالتِ شخصی دارد و میتواند خصمانه باشد. ولی از مناظره انتظار میرود بر سر ایدهها باشد، نه احساسات. وقتی اختلاف را با پرسیدن «میشود مناظره کنیم؟» شروع میکنید، نشان میدهید که میخواهید مثل یک دانشمند فکر کنید، نه یک واعظ یا دادستان و این امر، طرف مقابل را هم به این طرز فکر ترغیب میکند.
Hassan Vy
روانشناسان دریافتهاند که اقرار به اشتباهاتمان ما را بیصلاحیت جلوه نمیدهد، بلکه نشانهٔ صداقت و تمایل به یادگیری است. اگرچه دانشمندان معتقدند اعترافکردن به نامعتبربودن مطالعاتشان به اعتبار آنها لطمه میزند، اما واقعیت دقیقاً عکس این ماجراست: زمانی که آنها شواهد جدید را به جای انکارکردن قبول میکنند، در دیدگاه دیگران بهتر بهنظر میرسند.
Hassan Vy
جداکردن خودِ فعلی از خودِ قبلی، در لحظه ممکن است کاری هراسآور باشد. حتی تغییرات مثبت نیز ممکن است به احساسات منفی منجر شود؛ تکامل هویتتان میتواند باعث شود که احساسِ از مسیر خارجشدن و ازهمگسیختگی به شما دست دهد. اما با گذشت زمان بهنظر میرسد بازاندیشی دربارهٔ اینکه چه کسی هستید، نشانهٔ سلامت ذهنی است؛ البته به شرطی که بتوانید داستانی منطقی دربارهٔ اینکه چگونه از خود قبلی به خود فعلیتان رسیدهاید تعریف کنید.
Hassan Vy
دیکتاتور درون ما با فعالکردن یک چرخهٔ اعتمادبهنفس کاذب، پیروز میشود. ابتدا اعتقادات اشتباهمان درون حبابهای فیلتری محافظت میشوند، که در آن فقط اطلاعاتی مبنی بر درستی عقایدمان را میبینیم و احساس غرور میکنیم، سپس اعتقاداتمان در اتاقهای پژواک محفاظت میشوند؛ جایی که فقط صحبتهای افرادی را میشنویم که عقاید ما را تأیید و تقویت میکنند. اگرچه سنگری که اینگونه ساخته میشود ممکن است نفوذناپذیر بهنظر برسد، گروهی از متخصصان که تعدادشان رو به افزایش است مصمم به شکستن این سنگر هستند.
Hassan Vy
اگر بینقصبودن برایمان اهمیت دارد، نباید نقاط کور داشته باشیم. داشتن تصویری دقیق از دانش و مهارتهایمان میتواند به ما کمک کند تا همانند دانشمندانی که با میکروسکوپ میبینند، خودمان را ارزیابی کنیم. اما یکی از باورهایی که جدیداً به آن رسیدهام این است که گاهی اوقات بهتر است خودمان را دستِِ کم بگیریم.
Hassan Vy
تواضع به معنای داشتن اعتمادبهنفس پایین نیست. معنای یکی از ریشههای لاتین تواضع «از خاک» است. تواضع یعنی خاکیبودن؛ یعنی بدانیم کاستیهایی داریم و ممکنالخطا هستیم.
Hassan Vy
افکار ما به عاداتی تبدیل میشوند که ما را کُند میکنند و تا زمانی که دیگر کار از کار گذشته، به خودمان زحمت نمیدهیم دربارهٔ آنها مردد شویم. انتظار دارید ترمز فرسودهٔ ماشینتان که صدای جیرجیر میدهد کار کند، تا اینکه بالاخره در آزادراه از کار میافتد
احمد
برای رسیدن به اهداف چالشبرانگیز نیاز نیست منتظر بمانیم تا اعتمادبهنفسمان بیشتر شود، بلکه میتوانیم از طریق دستیابی به اهداف چالشبرانگیز، اعتمادبهنفس خود را بالا ببریم.
Samane Ashrafi
اعتمادبهنفس با میزان اعتماد شما به رویکردتان یکی نیست. آدم میتواند به توانایی خود در دستیابی به هدفی در آینده اعتماد داشته باشد، ولی درعین حال بهاندازهای متواضع باشد که تردید کند آیا ابزار مناسب را در حال حاضر دارد یا خیر. این نقطهٔ تعادل اعتمادبهنفس است.
Samane Ashrafi
اعتمادبهنفس کاذب در هر فرهنگی وجود دارد و در جایی که مدیریت ضعیفتر باشد، بیشتر شایع است.
Samane Ashrafi
حجم
۲٫۵ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۳۱۳ صفحه
حجم
۲٫۵ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۳۱۳ صفحه
قیمت:
۴۹,۰۰۰
۱۴,۷۰۰۷۰%
تومان