بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب آگاهی | طاقچه
کتاب آگاهی اثر سوزان  بلکمور

بریده‌هایی از کتاب آگاهی

۴٫۱
(۳۳)
آیا تجربه شما از رنگ سبز مانند تجربه من است یا نه، آیا قهوه عینا همان بویی را برای شما دارد که برای من دارد یا نه، اما هیچ‌وقت نمی‌توانم دریابم.
Dexter
ما خیلی راحت از «مغز من» یا «جسم من» حرف می‌زنیم، انگار که «من» چیزی جدا و مستقل از «این‌ها» هستم.
a.h.ahm
هستند کسان بسیاری که مدعی‌اند راز آگاهی را دریافته‌اند: آن‌ها نظریه‌های بزرگ فراگیر ارائه می‌دهند، نظریه‌های مکانیک کوانتومی، نظریه‌های روحی «قوه آگاهی»، و بسیاری نظریه‌های دیگر؛ اما در بیشتر این نظریه‌ها، دره دهان‌گشوده یا چاه ویلی که میان جهان مادی و جهان ذهنی به وجود می‌آید به‌کلی نادیده گرفته می‌شود. مادام که این مسئله را نادیده می‌گیرند، درواقع اصلاً با آگاهی سروکار ندارند.
چڪاوڪ
می‌توانم بپرسم که آیا تجربه شما از رنگ سبز مانند تجربه من است یا نه، آیا قهوه عینا همان بویی را برای شما دارد که برای من دارد یا نه، اما هیچ‌وقت نمی‌توانم دریابم. این حالت‌های وصف‌ناپذیر (یا توصیف‌نشدنی) همان چیزی هستند که فیلسوفان به آن می‌گویند «کیفیات»
انار
ثر دارو بر آگاهی متقاعدکننده‌ترین شاهد این نکته است که هشیاری وابسته به مغز است. شاید به نظر بدیهی برسد، اما من به این علت گوشزد کرده‌ام که خیلی‌ها معتقدند ذهن‌شان مستقل از مغزشان است. همین که آثار داروهای روان‌گردان را دریابیم، این نوع نظریه دیگر تاب نمی‌آورد.
فرزاد صفری
ادراک زیرآستانه‌ای پدیده‌ای واقعی است. مثلاً اگر واژه‌ای را خیلی سریع از مقابل نگاه کسی عبور دهید، طوری که نتواند آن را آگاهانه ببیند، آن واژه می‌تواند همچنان بر واکنش‌های او تأثیر بگذارد. اگر «river»[ رودخانه ]به‌سرعت ظاهر شود اما دیده نشود، و واژه بعدی «bank»[ ساحل/بانک ]باشد، به احتمال زیادتر این واژه دوم را شخص به معنای ساحل رودخانه خواهد گرفت نه بانک.
فرزاد صفری
به نظر دکارت، ذهن غیرمادی و غیرممتد است (یعنی مکان یا وضعیت ندارد)، حال آن‌که جسم و کل جهان مادی جوهری مادی یا ممتد است. مشکل این نظریه واضح است. این دو چه‌گونه بر یکدیگر تأثیر می‌گذارند؟ دکارت می‌گفت که این دو در غده صنوبری درون مغز با هم تلاقی می‌کنند، اما این توضیح فقط مسئله را کمی به تعویق می‌اندازد. غده صنوبری ساختار مادی دارد، و دوباوری دکارتی هیچ توضیح نمی‌دهد که چرا فقط همین غده قادر است با قلمرو ذهن ارتباط برقرار کند.
چڪاوڪ
ما با آدم‌های جدیدی روبه‌رو می‌شویم، قیافه آن‌ها را می‌بینیم، لباس و سر و وضع‌شان را می‌بینیم، صدای‌شان را می‌شنویم، و زود قضاوت می‌کنیم که گرم هستند یا سرد، قابل اعتمادند یا مشکوک، باهوش یا خرفت، اما چه‌گونه؟ علاوه بر همه توانایی‌های ذاتی‌مان، نوعی سابقه مادام‌العمر هم از دیدن آدم‌ها داریم و می‌دانیم که چه‌جور موجوداتی بوده‌اند. شاید نتوانیم همه این چیزها را به‌صراحت به یاد بیاوریم یا معادله‌هایی را حل کنیم که احتمال‌های موجود را به دست می‌دهند، اما در یک جایی از سیستم همه این‌ها دارد انجام می‌شود، و در نتیجه، ما در نهایت به قضاوت‌های قابل اتکایی می‌رسیم.
Hrezapour.ir
گویا در جایی از ذهن یا مغز لابد مکان و زمانی هست که در آن همه چیز به هم می‌رسد و «آگاهی رخ می‌دهد»؛ انگار نوعی خط پایان در فعالیت‌های مغز هست که بعد از آن به طرز مرموزی چیزها آگاهانه می‌شوند یا «وارد آگاهی می‌شوند».
Hrezapour.ir
توهم حقیقی آن توهمی است که تجربه‌کننده‌اش آن را با واقعیت اشتباه می‌گیرد مثل موقعی که شخص اسکیزوفرنیک واقعا معتقد است صداهایی که در سرش می‌شنود دارد از دیوارهای اتاقش می‌آید. با این تعریف، بیشتر داروهای توهم‌زا «شبه‌توهم» به بار می‌آورند، زیرا مصرف‌کننده همچنان می‌داند که هیچ‌کدام از این توهم‌ها واقعی نیستند
فرزاد صفری

حجم

۱٫۳ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۱۹۶ صفحه

حجم

۱٫۳ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۱۹۶ صفحه

قیمت:
۲۵,۰۰۰
تومان
صفحه قبل
۱
۲صفحه بعد