بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب یک خانواده تقریباً معمولی | صفحه ۳ | طاقچه
کتاب یک خانواده تقریباً معمولی اثر ام. تی. ادواردسن

بریده‌هایی از کتاب یک خانواده تقریباً معمولی

ویراستار:مصطفی نظری
دسته‌بندی:
امتیاز:
۳.۶از ۳۳ رأی
۳٫۶
(۳۳)
استلا گفت: «یه لیوان نوشیدنی قرمز؟» برای جلب رضایتم نگاهی به من کرد. من هم به الریکا نگاه کردم. همسرم گفت: «امروز روز خاصیه.»
mahboob
ادامه می‌دهد. «من عاشقشم.» صدایش می‌لرزد.
n re
هر کسی هرجور دوست داره زندگی می‌کنه. اصلِ مطلب رضایت آدم‌ها از زندگی خودشونه.
n re
بی‌اطلاعی یکی می‌تواند سلاح قدرتمند برای دیگری باشد.
n re
یک تصمیم درست با تصمیمی که خودت فکر می‌کنی درست است فرق دارد.
n re
دلم لَک زده برای نور و روشنایی.
n re
آدم‌های بی‌گناه دروغ نمی‌گن
n re
همیشه پاییز جذابیت خاصی برایم داشت و احساس می‌کردم شروعی دوباره است، مثل اوایل روزهای عاشقی.
n re
در هنگام مصیبت‌ها و بلایای ناگهانی، از مردم می‌خواستم با هم باشند و اتحاد بین خودشان را حفظ کنند، کارهای فردی را کنار بگذارند و به داد همدیگر برسند. در این مواقع مفهوم واقعی انسانیت آشکار می‌شود و می‌توانیم بهتر از هر زمان دیگری همدیگر را بشناسیم. در غم و ناراحتی‌ها بیشتر از همیشه به همدیگر نیاز داریم.
مهسا
وقتی به جملات پاول مقدس دربارهٔ عشق و حقیقت می‌اندیشم، ناخودآگاه به وجد می‌آیم و به خودم می‌گویم مادامی‌که به عشق ایمان داشته باشی، حقیقت پیروز است. عشق به‌قدری باارزش است که نمی‌توان قیمتی روی آن گذاشت.
مهسا

حجم

۳۷۳٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۴۷۲ صفحه

حجم

۳۷۳٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۴۷۲ صفحه

قیمت:
۶۷,۵۰۰
۴۷,۲۵۰
۳۰%
تومان