«اینگونه رفتار شبیه بیماری سل است که پزشکان میگویند در مراحل اولیه قابل درمان است و البته شناخت اولیه آن دشوار میباشد، اما در مراحل پیشرفته وقتی مراحل اولیه آن شناخته نشود، به آسانی قابل تشخیص و سخت قابل درمان میباشد، چنین است در سیاست! شرارتهایی را که در کشور جوانه میزنند، اگر زود شناسایی شوند، که البته برای مردی باهوش آسان است، بسیار سریع رفع میشوند، اما اگر شناخته نشوند و پیشرفت کنند، تا جایی که هر کس قدرت شناخت آن را داشته باشد، دیگر قابل درمان نخواهد بود.»
رضا شریفی
این خطای عمومی بشر است که در آرامی دریا به طوفان نمیاندیشد و هنگامی که زمانه هر ناسازگاری با آنها مییابد، آنها تنها به گریز میاندیشند نه به پایداری
رضا شریفی
«رنکه» درباره اندیشههای ماکیاولی در کتاب «شهریار» نوشت که بسیاری از اندرزهای خلاف عرف و خارق عادت در این اثر در حکم سمی است که گاه به بیمار مبتلا به دردی کشنده و درمان ناشدنی میخورانند تا او را از عذاب احتضار ممتد رهایی بخشند و این نوع درمان را که در یونانی «مرگ خوب» مینامند نزد بسیاری پزشکان شیوهای نیکو بوده است.
رضا شریفی
هر شهریاری که نقش روباه را بازی کرده موفقیت او بیشتر بوده است.
در واقع ضروری است که بر این طبیعت انسانی رنگ شفاف خوبی زده شود و بهویژه در تغییر حالت و قیافه برای ریاکاری و فریب دادن یک تردستی کامل باید داشت. امّا مردم آنقدر ساده هستند و آنقدر وابسته به احتیاجات آنی خود میباشند که هرگاه کسی بخواهد آنها را فریب دهد به آسانی موفّق میشود،
عاطفه