بریدههایی از کتاب نماز
۴٫۴
(۲۵)
مثلاً ممکن است کسی به ضررداشتن سیگار ایمان داشته باشد، ولی بازهم آن را بِکِشد! حال اگر این فرد سیگار بکشد، عمل وی ناشی از ایمانش نیست؛ یعنی به غیر علم خود عمل کرده است. برای همین است که او متعهد نیست.
«تقوا» غیر از «ایمان» است. ایمان یعنی باور دارم که چنین است؛ اما تقوا یعنی به آنچه باور دارم، عمل میکنم. عملنکردن به علم، یعنی خلاف تقوا بهجاآوردن
یار یارمهربان
ایمان چیزی است که در خود بدان رسیده باشیم
یار یارمهربان
«اللَّهُمَّ إِنِّی کلَّمَا قُلْتُ قَدْ تَهَیأْتُ وَ تَعَبَّأْتُ وَ قُمْتُ لِلصَّلاةِ بَینَ یدَیک وَ نَاجَیتُک أَلْقَیتَ عَلَی نُعَاساً إِذَا أَنَا صَلَّیتُ وَ سَلَبْتَنِی مُنَاجَاتَک إِذَا أَنَا نَاجَیتُ.»
یعنی خدایا، هروقت میخواستم نماز بخوانم، یکدفعه چُرتی مرا میگرفت یا وقتی میخواستم با تو مناجات کنم یکدفعه حواسم پرت میشد و بین من و خدمت به تو چیزی فاصله میشد.
Dnyl
هرچه انسان پاکی و سبُّوحبودن خدا را بهتر درک کند، آنچه در خودش میبیند، در مقایسه با او کم میبیند و کم میشمارد. نه اینکه فرض کند کم است؛ بلکه احساس میکند که برای او کم است. چرا؟ چون با کس دیگری مقایسه میکند. چطور میگوییم «عَظُمَ الخالِقُ فی اَنفُسِهِم فَصَغُرَ مادُونَهُ فی اَعیِنُهُم»؟ وقتی خالق در نظر کسی عظیم شد، عبادات و اعمالی که انجام میدهد تمام اینها در جنب او (خالق) کم خواهد شد و معاصی در نظرش بسیار بزرگ میشود.
Dnyl
ریشههای عدم حضور قلب در نماز
عین همین مسئله درمورد نماز نیز صادق است. هر نمازی مزد اعمال آن روز انسان است. اگر انسان در آن روز عمل صالح بهجا آورده باشد، زمینهٔ خواندن یک نماز خوب برایش فراهم است. اینکه انسان دقت کند که نمازش با حضور باشد، درست است؛ اما با دقت انسان و زور او مسئله حل نمیشود. انسان باید زورهایش را قبل از نماز بزند. اینکه فرد بگوید حالا من تصمیم میگیرم که در حال نماز حضور قلب داشته باشم، درست نمیشود و به اواسط حمد که رسید میبیند مرغ از قفس پرید! دیگر اوست و خیالات خودش در همان کارهایی که در غیر نماز بوده است.
کاربر ۳۵۵۰۶۰۷
مؤمن کسی است که قبل از اینکه حاجتی پیدا کند، تأمین میکند؛ وگرنه وقتی حاجت انسان را مجبور کرد، خود حاجت به انسان جهت میدهد.
جوان خراسانی | javan khorasani
اینگونه نیست که بلا و نعمت انسان را میسازد؛ بلکه نحوهٔ برخورد انسان با بلاها و نعمتهاست که به آنها شکل و رنگ میدهد.
Sobhan Naghizadeh
وضعی که انسان در نماز دارد، درحقیقت بازتاب وضعی است که در خارج از نماز داشته؛ یعنی اگر فرد در خارج از نمازش رعایت کند، در نمازش خودبهخود صاحب حضور میشود
Sobhan Naghizadeh
از علی (ع) نقل شده:
«مَن زَهِدَ فی الدنیا، ولم یجزَعْ مِن ذُلِّها، ولَم ینافِسْ فی عِزِّها، هَداهُ اللّه بغَیرِ هِدایةٍ مِن مَخلوقٍ، وعَلَّمَهُ بغَیرِ تَعلِیمٍ، وأثبَتَ الحِکمَةَ فی صَدرِهِ وأجراها علی لِسانِهِ»
یعنی کسی که به دنیا بیعلاقه شد و تعلق به عزت دنیا پیدا نکرد و از ذلت خود در دنیا به جزع نیامد، خدا هدایتش میکند بدون اینکه خلقی واسطهاش بشود و تعلیمش میکند بدون اینکه کسی به او تعلیم دهد و حکمت را در قلبش میگذارد و بر زبانش جاری میکند.
sarah khodaie
فرق است بین کسی که میرود تا متصل شود به مطلق و کسی که مطلب را خرد و خمیر میکند و میگوید بیاوریدش در سطح فکر من.
sarah khodaie
منزل جلوهٔ خود و مسجد جلوهٔ الهی است. خارجشدن از منزل، مثل خارجشدن از خود است و رسیدن به مسجد مثل رسیدن به خداست. هرچه خروج انسان از منزل کاملتر باشد، ورود او به مسجد کاملتر میشود. اگر خروج انسان از منزل ناقص باشد، ورودش به مسجد نیز ناقص میشود؛ زیرا هنگام خروج، فقط بدنش از منزل خارج میشود و دل و فکر و حواس و هوشش در منزل جا میماند و درواقع نتوانسته است عشق و مِهر و تعلق خود را از خانه بگیرد. کسی که با تمام وجود از منزل خارج شود، با تمام وجود هم به مسجد وارد میشود.
میم مهاجر
لازم است دستت را به این دنیا آلوده کنی؛ چراکه در این دنیا وجود داری و شکم تو از تو غذا میخواهد که اگر از راه حلال سیرش نکنی، تو را مجبور به حرام خواهد کرد. اگر از حرکت برای معاش استقبال نکردی، شکم با چکش بر سر تو زده و تو را وادار به دزدی میکند
جونِید
لازم است دستت را به این دنیا آلوده کنی؛ چراکه در این دنیا وجود داری و شکم تو از تو غذا میخواهد که اگر از راه حلال سیرش نکنی، تو را مجبور به حرام خواهد کرد. اگر از حرکت برای معاش استقبال نکردی، شکم با چکش بر سر تو زده و تو را وادار به دزدی میکند
جونِید
ذکر یعنی بهخاطرآوردن چیزی که در بررسی مورد قبول است و در حالت عادی از آن غفلت گردیده؛ یعنی «توجه به آن در بررسی و ازبینبردن غفلت از آن در عمل».
کاربر ۳۵۵۰۶۰۷
منزل جلوهٔ خود و مسجد جلوهٔ الهی است. خارجشدن از منزل، مثل خارجشدن از خود است و رسیدن به مسجد مثل رسیدن به خداست. هرچه خروج انسان از منزل کاملتر باشد، ورود او به مسجد کاملتر میشود. اگر خروج انسان از منزل ناقص باشد، ورودش به مسجد نیز ناقص میشود؛ زیرا هنگام خروج، فقط بدنش از منزل خارج میشود و دل و فکر و حواس و هوشش در منزل جا میماند و درواقع نتوانسته است عشق و مِهر و تعلق خود را از خانه بگیرد. کسی که با تمام وجود از منزل خارج شود، با تمام وجود هم به مسجد وارد میشود.
jj
ایمان مقتضی عمل است و انسان را به عمل دعوت میکند؛ البته نه اینکه علت تامه باشد و نه این است که هرکس مؤمن است، معصوم باشد. ایمان، عاملی بازدارنده و «هوا»، عاملی جذبکننده و کِشَنده است و ذکر اهرمی برای مبارزه با «غفلت» است.
جوان انقلابی
«تقوا» غیر از «ایمان» است. ایمان یعنی باور دارم که چنین است؛ اما تقوا یعنی به آنچه باور دارم، عمل میکنم.
جوان انقلابی
«تقوا» غیر از «ایمان» است. ایمان یعنی باور دارم که چنین است؛ اما تقوا یعنی به آنچه باور دارم، عمل میکنم
جوان انقلابی
نماز در اسلام بهمعنی «ذکر» است و در ادیان دیگر نیز چنین میباشد. «ذکر» نه تلقین است، نه تقلید و نه القا.
«تلقین» یعنی اینکه انسان بر خودش چیزی وارد کند.
«تقلید» یعنی اینکه انسان چیزی را کورکورانه بپذیرد (تبعیت محض و ازروی رسم و عادت قبولکردن).
«القا» یعنی اینکه فرد دیگری در فکر انسان چیزی وارد کند.
و اما «ذکر» یعنی التفات و توجهداشتن به واقعیت عینی (خدا) که درنتیجهٔ علتهای مختلف ازقبیل مشاغل، روابط، تعلقات و... که ابتدا از تعلق به خود شروع شده و به تعلق به دیگران ختم میگردد، نادیده گرفته میشود.
جوان انقلابی
«تقوا» غیر از «ایمان» است. ایمان یعنی باور دارم که چنین است؛ اما تقوا یعنی به آنچه باور دارم، عمل میکنم.
keshavarz
حجم
۱۱۱٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۱۴۰ صفحه
حجم
۱۱۱٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۱۴۰ صفحه
قیمت:
۵۷,۵۰۰
۲۸,۷۵۰۵۰%
تومان