بریدههایی از کتاب نماز
۴٫۴
(۲۵)
نماز در اسلام بهمعنی «ذکر» است و در ادیان دیگر نیز چنین میباشد. «ذکر» نه تلقین است، نه تقلید و نه القا.
«تلقین» یعنی اینکه انسان بر خودش چیزی وارد کند.
«تقلید» یعنی اینکه انسان چیزی را کورکورانه بپذیرد (تبعیت محض و ازروی رسم و عادت قبولکردن).
«القا» یعنی اینکه فرد دیگری در فکر انسان چیزی وارد کند.
و اما «ذکر» یعنی التفات و توجهداشتن به واقعیت عینی (خدا) که درنتیجهٔ علتهای مختلف ازقبیل مشاغل، روابط، تعلقات و... که ابتدا از تعلق به خود شروع شده و به تعلق به دیگران ختم میگردد، نادیده گرفته میشود.
کاربر ۳۴۷۲۰۴۶
هر دستگاهی برای کارکردن، از ذخیرهٔ انرژی خود استفاده میکند و بهمنظور پرکردن ذخیرهٔ مصرفشده، بایستی جایگاهی برای پرکردن داشته باشد. سفرهٔ غذایی که بر سر آن مینشینیم ایستگاه تغذیهٔ جسمی ماست و نمازی که میخوانیم ایستگاه تغذیهٔ روانی و روحانی ما. گویی ارتباط با پروردگار تقویتکنندهای است که با یک نماز، باتری دل را پر میکند.
کاربر ۷۸۳۳۲۹۹
غفلت، انسان را به آنجا میکشاند که در بررسی نیز مافوق مشهود را نمیفهمد؛ یعنی در اینجا تضاد حس و تعقل در او حل میشود؛ یعنی معقول او بهسوی مشهودش حرکت میکند: (... شَرَحَ بِالْکُفْرِ صَدْرًا.) کفر او حسش بود، صدر او معقولش. دیگر راحت و آسوده شد و به کفر انس گرفت. دیگر معقول او کفر، محسوس او هم کفر شد. تضاد در او حل شد و آرامش کامل یافت. این هم یک نوع سکینه و قدرت و خروج از اضطراب و نوعی یکدندگی و ثبات و استقرار و قرار است؛ چراکه تضاد موجب تغییرات است و در این فرد تضاد حل شده و آرامش یافته است.
میمْ؛ مثلِ مَنْ
غفلت، انسان را به آنجا میکشاند که در بررسی نیز مافوق مشهود را نمیفهمد؛ یعنی در اینجا تضاد حس و تعقل در او حل میشود؛ یعنی معقول او بهسوی مشهودش حرکت میکند: (... شَرَحَ بِالْکُفْرِ صَدْرًا.) کفر او حسش بود، صدر او معقولش. دیگر راحت و آسوده شد و به کفر انس گرفت. دیگر معقول او کفر، محسوس او هم کفر شد. تضاد در او حل شد و آرامش کامل یافت. این هم یک نوع سکینه و قدرت و خروج از اضطراب و نوعی یکدندگی و ثبات و استقرار و قرار است؛ چراکه تضاد موجب تغییرات است و در این فرد تضاد حل شده و آرامش یافته است.
میمْ؛ مثلِ مَنْ
اما با دقت انسان و زور او مسئله حل نمیشود. انسان باید زورهایش را قبل از نماز بزند. اینکه فرد بگوید حالا من تصمیم میگیرم که در حال نماز حضور قلب داشته باشم، درست نمیشود و به اواسط حمد که رسید میبیند مرغ از قفس پرید! دیگر اوست و خیالات خودش در همان کارهایی که در غیر نماز بوده است. به هر چیزی که انس داشته باشد، در حال نماز فوری انس او به همان چیز متوجه میشود؛ اما اگر قبل از نماز کار صالحی کرده باشد، در حال نماز انسی برایش حاصل میشود که خودش میفهمد برایش بیسابقه بوده است و غیرمنتظره. حضور برایش فشاری ندارد؛ حضور برای او سکون دارد، تسکین و سکینه و طمأنینه دارد. اینها برایش حاصل میشود. پس باید ریشهٔ نداشتن حضور قلب و غفلت و حواسپرتی را در امور قبل از نماز مشاهده کرد.
Dnyl
انسان کامل انسانی است که آنچه در بررسی میپذیرد، برابر با عمل، فعل، خیال، درک، وجود و حس او باشد؛ یعنی «مشهود» او همان «معقول» باشد.
y.b20222
انسان در عمل دشمن خود را قائم به خود میبیند و برای همین متزلزل و مضطرب میشود و دستوپای خود را گم میکند؛ بهطوریکه گویی موجودی است غریب و گرفتار در دریا که تا لحظاتی دیگر غرق میشود. این احساس، حالتی کفرآمیز است که انسان را بهسوی کفر میکشاند.
y.b20222
اگر از مخلوقات و از هر سو به من خیری رسد، موجب آن نمیشود که بهسوی آنان رو کنم و نعمتهای بهدستآمده را از جانب آنان بدانم. بلکه همهٔ اینها را از تو میبینم و اگر از آنها تشکر میکنم، نه بهخاطر آن است که آنها را مؤثر در این امر و مستحق این تشکر میدانم؛ نه، تو را مستحق حمد میدانم و بس. این تشکرکردنها برای این است که تو دستور فرمودهای و چون تو خواستهای، از آنان تشکر میکنم و سپاسگزار هستم.
الهام
مرحوم برادرم جایی در ذیل این مطلب که انسان روی چه چیز باید کار کند، نکتهٔ بسیار ظریفی را متنبه شدند. ایشان گفتند: انسان چه وقت بفهمد آنچه انجام داده و آنچه دربارهٔ خود میاندیشد، صحیح است؟ مثالی که زدند این بود که وقتی انسان به زیارت حضرت رضا (ع) میرود، گاهی عادی زیارت میکند و بعضی اوقات در اثر زیارت منقلب شده، از شوق گریه میکند. زیارت اخیر حال دیگری در زائر ایجاد کرده و باعث میشود که انسان نقصها و ضعفهایش را بهتر بشناسد.
میم مهاجر
حجم
۱۱۱٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۱۴۰ صفحه
حجم
۱۱۱٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۱۴۰ صفحه
قیمت:
۵۷,۵۰۰
۲۸,۷۵۰۵۰%
تومان