بریدههایی از کتاب مربی و تربیت
۴٫۲
(۳۳)
اساس، درخشیدن انسانیت است. زندگی یعنی فرصتی که به انسان داده شده تا با استفاده از آن بتواند ظهور و طلوع کند و بهعنوان یک حقیقت اعلی تجلّی کند. «تجلّی»، حقیقت انسان است؛
محمدرضا میرباقری
هر چیزی که با سنت آفرینش همخط باشد، بهدلیل این همخطی اصل است، خواه فرد باشد و خواه جامعه. هر چیزی که از ناموس عالم و خط حرکت هستی منحرف شد، محکوم است.
محمدرضا میرباقری
این حرفی که تو میزنی دانه است و فکر او زمین است. ببین در این زمین چقدر بذر میتوان پاشید؟ اگر تو در یک متر زمین یک کیلو گندم پاشیدی، هیچکدامش سبز نمیشود. اگر هم سبز شوند، همدیگر را خفه میکنند. موعظه و اندرز و حرف زیاد در یک فضای کم باعث میشود که حرفها همدیگر را له کنند
smoothybook
باید گفت در مورد مطالعه هم همینطور است. اگر ما کتاب زیاد بخوانیم، وقتی هم صحبت میشود، تکیهکلاممان این است که بهقول فلانی، بهقول فلانی. خب بهقول خودمان چه؟ هیچ چیز
کرم کتاب
صبر بهمعنای «ایستادن از تلاش» نیست. صبر بهمعنی «مأیوسنشدن و به مقاومت ادامهدادن» است.
حسین....
وقتی همشاگردیاش مدادپاککن از او میخواهد که خط را پاک کند و او مضایقه میکند، یادش بیاید که همان کاری را میکند که قارون کرد. قارون در جنبهٔ خودش، یعنی در مافیالشرایط خودش، این طفل هم در مافیالشرایط خودش.
در روایات داریم که کسی درس دین بخواند «لِیَصْرِفَ بِهِ وُجُوهَ اَلنَّاسِ إِلَیْهِ»، تا توجه مردم بهسوی او متمایل بشود، این عاقبتبهشر است، این انسان وضعش خوب نیست و اهل نار است. خدا ما را حفظ کند.
بنای تدبیر و تخصص و سیاست فرعونی، حکومت و استیلا بر مردم بود. برای همین اهل زمین و مردمش را دسته دسته و گروه گروه کرد. شِیَع جمع شیعه است؛ یعنی گروههای مختلف ایجاد کرد و هر دستهای را در مقابل دستهای دیگر قرار داد. آیه دارد خط استعمار را نشان میدهد. فرعون بهعنوان نمونهٔ استعمار، هدفش استیلا و سلطه بود. برنامه و سیاست کار او در شروع اقداماتش این بود که جَعَلَ أَهْلَهَا شِیَعًا...؛ مردم را لقمهلقمه و دستهدسته و گروهگروه و تکهتکه کرد. میگوید این خواسته در هر انسانی که بخواهد استیلا پیدا کند وجود دارد؛ راه موفقیتآمیز برای رسیدن به تسلط، ایجاد تفرقه و گروهگروهکردن یک جامعه است. در ازل و ابد تاریخ، شیوه و هستهٔ مرکزی نیروی جباران و مستکبران، کسانی که خط آنها استثمار و استعمار دیگران است، شیعهشیعهکردن جامعه است.
fariba.
قرآن دارد به انسان درس میدهد. میگوید: ای انسان، «شعار» تو را گمراه میکند. دقیق باش. شعار تو را همیشه به ضد نتیجهٔ اولش میرساند، درست زیر چتر همان شعار؛ شعار آزادی، دقیقاً برای سلب آزادی و شعار استقلال، دقیقاً برای سلب استقلال و شعار تساوی و تعادل، دقیقاً برای سلب تساوی و تعادل.
fariba.
اگر جامعهای با تمام ابعادش چیزی را پسندید، اما آن چیز خلاف مافیالانسان بود، چونکه جامعه پسندیده آن چیز محترم نمیشود و اگر جامعه با تمام ابعادش خط و جهتی را رد کرد، اما آن جهت موافق مافیالانسان بود، محکوم نیست. اگر شما یک سلسلهٔ باطل را به هم ببندید و از مجموعهٔ این اباطیل یک جامعه بهوجود بیاورید، آیا مجموعهٔ چند باطل یک حق را بهوجود میآورد؟
fariba.
تربیت، تنظیم لحظهبهلحظهٔ شرایط است برای حاکمیت مستمر انسانیت بر هوای نفس، بهگونهای که تکیهگاه این حاکمیت در نور «آگاهی» انسان و «تعهد» او به آگاهیاش باشد. تربیت انسانی بهمعنی تثبیت یا هماهنگکردن شرایط بیرونی است، برای حاکمیت انسانیت بر درون و بیرون.
para32oo
اصل مهم در رهبری این است که وقتی مردم کاری میکنند، رهبر آنها را زیاد تشویق کند تا آنها در کارشان رغبت پیدا کنند، نه اینکه اگر خلافی کردند چنان خلاف را بزرگ کند که شخصیتشان کوبیده شود.
کاربر ۳۰۶۹۱۸۹
خیانت به یک انسان هم یعنی فراهم کردن همه شرایط و مهیاکردن آن برای تعطیلماندن فعالیت و درنتیجه عدم تبدیل استعداد به فعلیت.
smoothybook
مَرکب هرچه کاملتر و سریعالسیرتر و مطمئنتر باشد، وقتی راکب راه خطا رفت، دامنهٔ خسارات و تلفاتش وسیعتر میشود و میزان صدمات آن افزوده میگردد، وقتی علوم انسانی معلوماتی برخلاف واقع و اطلاعاتی غلط بود، هدف به غلط انتخاب میشود و طبعاً جهت منحرف میشود؛ پس زیربنای اصلاح در تعلیم و تربیت، اصلاح تعلیمات در علوم انسانی است.
smoothybook
خیانت به یک انسان گاهی نیز به این صورت است که شرایط را چنان از دسترس او خارج کنی که یأس بر او غالب شود و هرگونه فعالیت تعطیل گردد؛ پس مرز بین خیانت و خدمت و ظلم و احسان، فعالکردن انسانیت و بهتعطیلکشیدن آن است.
جوان انقلابی
مستکبر میتواند «ظالم» یا «ضدظلم» باشد!
کرم کتاب
ازاینجهت علی میگوید خدای تعالی دری برای بهشت باز کرد و اسمش را جهاد گذاشت. این در با درهای دیگر فرق دارد. کسانی که از دیگر درها نمیتوانند داخل بهشت شوند، از این در وارد میشوند. این «در» یک ساعت مراقبت میخواهد و درهای دیگر یک عمر.
کرم کتاب
متمکنشدن، هنر نیست، در شهرت متقیبودن هنر است.
افرادی هستند که میگویند اگر ما در زمان ائمهٔ اطهار بودیم چه میکردیم و چگونه انسانی میشدیم یا آنها ما را نجات میدادند یا چه میشد. باید به آنها گفت که آن چیزی که سرنوشت انسان را تعیین میکند الان هم هست و حضور دارد و آن چیزی که بیشتر از همه بر انسان اثر میگذارد، در خود انسان است و اگر آن درست و روبهراه شد، انسان هم راه میافتد و مستقیم میشود.
انسان موجودی است که مافیالانسان برای او مهم است؛ اگر اینجا نوح میتوانست فرد گمراهی را هدایت کند، فرعون هم میتوانست مؤمنی را گمراه کند. نه نوح از عهدهٔ این کار برمیآمد و نه فرعون. هیچکدام. برگشتِ این مسئله به خود انسان است.
حجم
۳۱۴٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۲۷۶ صفحه
حجم
۳۱۴٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۲۷۶ صفحه
قیمت:
۷۰,۰۰۰
تومان