بریدههایی از کتاب ماجرای فکر آوینی
۴٫۷
(۱۱۸)
«بشر جدید در تقابل میان ماده و معنا، جانب ماده را گرفته و این او را به ماتریالیسم و انکار عالم معنا و معنویت کشانده است.»
m.m.attarian
اجمالاً میتوان گفت جامعهٔ توسعهیافته جامعهای است که در آن همهچیز حول محور مادی و تمتع هر چه بیشتر از لذایذی که در کرهٔ زمین موجود است معنا شده و البته برای اینکه در این چمنزارِ بزرگ همه بتوانند به راحتی بچرند، یک قانون عمومی و دموکراتیک لازم است تا انسانها را در عین برخورداری از حداکثر آزادی (ولنگاری)، از تجاوز به حقوق یکدیگر بازدارد. این توسعه که نتیجهٔ حاکمیت سرمایه یا سرمایهداری و اصالت بخشیدن به اقتصاد نسبت به سایر وجوه حیات بشری است، محصول مادیگرایی و تبیین مادی جهان و طبیعت است
بیوتن
وام میگیرد و قسط میدهد تا کالا بخرد و شکل زندگی و لباس و ماشینش را تغییر دهد و به مسافرت برود. ما ایرانیها تا پیش از دههٔ هفتاد، به چنین شیوهای از زندگی عادت نداشتیم. چنین تفکری وجود نداشت که باید وام گرفت تا دائماً ظاهر زندگی را تغییر داد. کمکم این سبک زندگی رواج مییابد که هر چند سال یکبار، ماشین، یخچال، مبلمان، تلویزیون و... با روی کار آمدن مدلهای نو تعویض شود. مصرفگرایی از دههٔ هفتاد عادت مردم میشود و به شکل مانور تجمل درمیآید.
🌱ehsan
سکولارها میگویند که حکومت جای دینمداران نیست؛ نه اینکه بلد نباشند حکومت کنند، بلکه دخالت دین در امور، تقدس دین را خراب میکند. این حرف برای مقدسها جذاب است. استدلال ضعیفی نیست. میگویند یعنی چه جامعه را میخواهید به زور متدین کنید؟ اینگونه، تزویر در آن زیاد میشود. در جامعهای که دین در آن اجبار باشد، حتماً تزویر زیاد میشود. مثلاً نتیجهٔ الزام کارمندان دولت به پوشیدن مانتوشلوار و مقنعه تزویر است، چون همان آدم جای دیگر با لباس و ظاهری دیگر حاضر میشود. به اجبار که چادر به سر مردم کنند و بگویند به دستور دین باید محجبه بود، مردم از دین رویگردان میشوند و تزویر و نفرت از دین زیاد میشود. آنکه معتقد به ساختن جامعهٔ دینی است، باید پاسخ دهد که با این تزویر چه باید کرد و مسئلهٔ حجاب را چگونه باید حل کرد. مخالفت با سکولاریسم و خواستاریِ جامعهٔ دینی، به این سادگی نیست.
🌱ehsan
سوژههای ادبیات داستانیِ اروپای قرن هفدهم و هجدهم چنین است که مثلاً آدم فقیری در خانه نشسته است و به او خبر میدهند که قوم و خویشی ثروتمند در آن طرف انگلستان داشته که با مرگش، ثروت کلانی به او ارث رسیده است، یا جزیرهٔ گنج است و آدمهایی که پیِ آن روانه میشوند. در ادبیات ایران چنین داستانهایی وجود ندارد. قصهای ننوشتهاند که کسانی بروند پولی پیدا کنند. قصهای ننوشتهاند که کسی با یک زن، به شهوت یا شهرتی برسد.
Ali Ali
ما سخن گفتن را از آوینی آموختیم.
Hamed Khajeh
فرهنگ و تفکر، چشمهای است که شئون تمدنی را اشراب و سیراب میکند و به آن جان میدهد.
Hamed Khajeh
مالها و فروشگاههای عظیم به نیاز دامن میزنند؛ نیاز به خرید و نیاز به داشتن.
Hamed Khajeh
بررسیهای دقیق نشان میدهد، یکی از عوامل اصلی طلاق این است که زنان درک تازهای از خود پیدا کردهاند. دیگر خود را مادر یا همسر نمیبینند و حاضر به پذیرفتن الزامات مادری و همسری نیستند. بیشتر تمایل دارند همدمی برای لحظههای عاشقانه باشند.
Hamed Khajeh
در ایران تا حدود هفتاد سال پیش، نسبتِ روستانشینی به شهرنشینی ۷۰ به ۳۰ بوده است. تبدیل شدن روستانشینی به شهرنشینی، به معنای غلبهٔ مصرف بر تولید است. روستایی تولید میکند؛ یا دامدار است یا کشاورز یا فرشباف یا نجار یا... و اینگونه بهرهای به جامعه میرساند. جامعهٔ شهری فقط مصرف میکند و خدماترسانی میکند و حقوق میگیرد و دوباره مصرف میکند. در شهرنشینی، مصرف غلبه دارد؛ یعنی همان چیزی که دنیای توسعهیافته در پی آن است.
🌱ehsan
برای کسانی که میخواهند به واقع با علوم انسانی و افکار متنوع آشنا شوند، جریانشناسی کار خیلی مطلوبی نیست. جریانشناسی آسیبهایی دارد. مشخص نیست اولین بار چه کسی این کلمه را در عرصهٔ فکر اختراع کرده است. غالباً کار آدمهایی است که حوصلهٔ نزدیک شدن به منظومههای فکری را ندارند؛ بنابراین قالبها و برچسبهایی را تعریف میکنند و آدمهایی را در آن جای میدهند و از آن به بعد، هرگاه آن آدم حرفی زد، میگویند که این سخن مربوط به فلان جریان فکری است و صاحبش این آدم است؛ پس حتماً این دیدگاه باید طرد شود یا تقدیر شود! اصلاً به آن نزدیک هم نمیشوند و تلاشی برای درک آن طرز تفکر نمیکنند. جریانشناسی، سوءتفاهم را بیشتر میکند تا هوشمندی و تفکر را.
Moho Sheba
امام تشخیص داد نبرد آیندهٔ ما با اسلام آمریکایی است، مسئلهٔ بسیار پیچیدهای بود. شهید آوینی هم اینگونه معتقد است:
و خلاف آنچه بسیاری میپندارند، آخرین مقاتلهٔ ما، به مثابهٔ سپاه عدالت، نه با دمکراسی غرب که با اسلام آمریکایی است؛ که اسلام آمریکایی از خود آمریکا دیرپاتر است.
🌱ehsan
انسانها هر کدام در شهری درندشت، در کوچهپسکوچهها و بالاخانههای اجارهای و خانههای کوچک کثیف، لانه کردهاند که صبح بروند کار کنند و پول دربیاورند تا در فرصت مقتضی از آن استفاده کنند. دیوانهوار است. با دو روز تعطیلی، جادهٔ چالوس، هراز، جادهٔ تهران - قزوین - رشت بند میآید. دیوانهکننده است. مسیر، دوازده ساعت ترافیک میشود! مردم از چه و به کجا فرار میکنند؟ آنها معتقدند که باید از فرصت کوتاهشان استفاده کنند، چون بعد از تعطیلات دوباره وارد شکنجهگاهی ماشینی میشوند.
🌱ehsan
حجابی که مشهورات بر فکر و ذکر میاندازد و فشاری که عوامزدگی بر گُرده اندیشه وارد میآورد، مانع نورانی شدن فکر و مایه جهالت و سطحینگری است
Hamed Khajeh
برای بشر مدرن هر چیزی که ایجاد فراموشی کند، ارزش دارد؛ از جمله سینما و فیلم که باعث شده انسان با شریک شدن در تجربههای شخصی دیگران، خود را فراموش کند و لذت ببرد. بنابراین، فیلم و سوپر استاری که بیشترین فراموشی را به بیننده القا کند، محبوبتر است.
🌱ehsan
تکنیک و رسانه، انسان مختار و با ارادهٔ نافذ را نمیپذیرند و بیآنکه در اراده و اختیار انسان باشند، نفوذ میکنند. آنچه خودشان اقتضا میکنند به وجود میآورند.
داریوش اعتماد
علم هم در معنای مدرنش، کشف واقع نیست؛ بلکه دانشی کارآمد است؛ دانشی که فعلاً کار بشر را راه میاندازد. آنها با مفهوم «عدالت» سروکار ندارند.
داریوش اعتماد
انسانِ تکساحتی، کتاب معروف «هربرت مارکوزه»، یکی از کتابهای بسیار محبوب شهید آوینی است.
داریوش اعتماد
دین را که نشان بدهند، دیگر دین نیست؛ ریا میشود. ایثار را که نمیتوان اینطور نمایش داد. ایثار و صدقهٔ نمایشی و روبهروی دوربین، ضد خودش است. دوربینِ آوینی این را میفهمد. او نمیخواهد از جنگ معنازدایی کند. میخواهد جنگ را از درون رزمنده و نه از سوژه ببیند.
داریوش اعتماد
بشری که در زندگیاش لذت اصل باشد، مسئولیت نمیپذیرد. تفاوتی بنیادی در کار است: دنیای توسعهیافته مبتنی بر رهایی و لذت است، و دنیای متدین مبتنی بر تکلیف.
masuod
حجم
۲۵۶٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۲۶۰ صفحه
حجم
۲۵۶٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۲۶۰ صفحه
قیمت:
۱۱۰,۰۰۰
۵۵,۰۰۰۵۰%
تومان