بریدههایی از کتاب جزء از کل
نویسنده:استیو تولتز
مترجم:معصومه محمودی
ویراستار:قهرمان عسکری
انتشارات:انتشارات فرشته
دستهبندی:
امتیاز:
۳.۳از ۱۱۱ رأی
۳٫۳
(۱۱۱)
از قضاوت زندگی دست بردار
da☾
«مسئله اینه که جاسپر دنیا پر از آدمهای معمولیه. بعضی از اونها هم زیبا هستن و بعضیها هم نه. چیزی که کمیابه، آدمهای خارقالعاده، جالب و اصیل و خلاقی هستن که به شیوهٔ خودشون فکر میکنن. حالا تا وقتی که اون زن خارقالعاده پیداش بشه، و من مجبور باشم که وقتم رو با یه زن معمولی بگذرونم، فکر میکنی باید با یه زن معمولی زیبا باشم یا یه زن معمولی که جذابیتی نداره؟»
yasinds
فقط در لحظهٔ خداحافظی است که شما عملکرد یک شخص را میفهمید
da☾
خیلی شرمآور است که حتی برای ده دقیقه نتوانی بیرون رفته و مردم را تماشا کنی. همین میزان تماس انسانی برای سه روز زندگی من کفایت میکرد.
da☾
این حس سرد نادیدهگرفتهشدن مانند آتش تو را میسوزاند.
da☾
فکر میکنم صادقانهترین و شفافترین یادداشت خودکشی که تا حالا شنیدهام به دست یک بازیگر بریتانیایی، جورج سندرز نوشته شده است، اینگونه نوشته بود:
دنیای عزیز، من شما را ترک میکنم چون دیگر حوصلهام سر رفته است. حس میکنم بهقدر کافی زندگی کرده باشم. من شما را با تمام دل نگرانیهایتان در این مستراح خوشبو ترک میکنم. موفق باشید.
yasinds
زمانی پدرم گفته بود که راه گیج کردن دشمن این است که جواب فحش او را با فحش به خودت بدهی
yasinds
خیلی کم پیش میآید که کسی واقعا به تو توصیهای کاربردی بکند. معمولا میگویند: «نگران نباش» و «همه چی روبهراه میشه» که نه تنها کاربردی نیست بلکه اوضاع را بدتر هم میکند، و تو مجبوری صبر کنی تا زمانی که آنها به وضعیتی مانند خودت دچار شوند تا همان جملات را با لذت به خودشان برگردانی.
علی شهبازی
خسته و درمانده روی تختش دراز کشیدم. در فضا بوی بد فروپاشی پدر استشمام میشد، و من تمام تلاش خود را کردم تا این فکر چسبنده را نادیده بگیرم که این سرآغاز یک پایان نیست بلکه نتیجه قطعی و واقعیِ پایان دادن به خود پایان است.
yasinds
«به نظر میرسه که دارن خودشون رو با هر کس و هر چیزی مشغول میکنن تا حواسشون رو از فکر کردن به موجودیت خودشون پرت کنن. وگرنه چه دلیل دیگهای میتونه داشته باشه که با همسایهٔ خودشون سر تیمهای مختلف فوتبال درگیر بشن، جز اینکه به دادشون برسه تا از فکر کردن به مرگ قریب الوقوع خودشون اجتناب کنن؟»
کاربر ۱۲۰۸۷۰۰
تنهایی بدترین چیز در این دنیا است و مردم باید همیشه بهخاطر رسواییهایی که در عشق به بار میآورند، بخشیده شوند.
yasinds
اگه مسیر رو اشتباهی رفته باشی بدون که هرگز برای برگشتن دیر نیست. حتی اگه ده سال طول بکشه تا دوباره مسیر رو برگردی، باز هم باید انجامش بدی. هیچوقت واسه خاطر اینکه جادهٔ برگشت خیلی طولانی یا خیلی تاریکه توی جایی که موندی گیر نکن. از اینکه چیزی گیرت نیاد به خودت ترس راه نده.»
yasinds
چشمان کوچک و متحرک او که معمولا همیشه در کاسهٔ چشمش اینور و آنور میرفتند، سرانجام سرجایشان یخ زده و ثابت مانده بودند؛ آنها در گذر بودند، همه چیز را میدیدند و مکاشفه میکردند. همه چیز را.
yasinds
. با خود اندیشیدم: ستارهها نقطه هستند. سپس هر انسانی را بر روی زمین نقطهای تصور کردم، اما با تأسف متوجه شدم که بسیاری از ما حتی به سختی میتوانیم یک اتاق را روشن کنیم. ما خیلی کوچکتر از آن بودیم که نقطه شویم.
yasinds
شما هرگز نشنیدهاید که یک ورزشکار حس بویایی خود را در یک تصادف فجیع از دست بدهد، البته به یک دلیل بسیار خوب، چون دنیا باید درسهای مشقتبار خود را به طریقی به ما بیاموزد که ما قادر نباشیم زندگی پس از آن اتفاق را بهطور عادی سپری کنیم، یک ورزشکار باید پاهایش را از دست بدهد، فیلسوف توان ذهنی خود را، نقاش چشمانش را، موسیقیدان شنوایی، و آشپز حس چشاییاش را. و درسی که دنیا به من داد؟ من آزادی خود را از دست دادم، و خود را در زندانی عجیب یافتم، جایی که دشوارترین سازگاری با آن، به غیر از عادت داشتن به بیپولی و رفتار دیگران با تو به مانند سگ نجسی که گویی در یک معبد مقدس خرابکاری کرده است، بیکاری و بیحوصلگی آن بود.
Muhammad11
احمقانه است که فکر میکنیم که تنها خدا زمانی صدای ما را میشنود که به او توسل میکنیم و صدایش میزنیم و نه زمانهایی که غرق در افکار پلید خود هستیم مثل اینکه امیدار باشم تا فرد نامی بزودی بمیرد تا من بتوانم اتاق او را در اداره تصاحب کنم، چون اتاق او خیلی بهتر از مال من است. درک ما از معنای ایمان این است که خالق نمیتواند زمزمههای ذهن ما را بشنود مگر این که او را دعوت کرده باشیم.
🍃نــہـــالــــے🍃
خیانت کلاههای مختلفی بر سرش میگذارد. لازم نیست که مثل بروتوس آن را به نمایش بگذاری، نباید که حتما چیزی را در ستون فقرات بهترین دوست خود فرو کنی و بعد آنجا بنشینی و ساعتها گوشت را برای شنیدن هر حرفی تیز کنی، اما بهتر است بدانی که حتی صدای قار قار کلاغ هم نصیبت نخواهد شد، منظورم این هست که اگر آشکارا خیانت کنی چیزی عایدت نمیشود. بدترین خیانتها موقعی اتفاق میافتد که جلیقهٔ نجات را در کمدت آویزان نگه داری در حالی که به خودت دروغ میگویی احتمالا سایز مرد غرق شده نبوده است. اینگونه ما از زیر بار مسئولیت شانه خالی میکنیم و اتفاق را گردن مشکلات دنیا میاندازیم، مشکلاتی مثل استعمارگری، امپریالیسم (حکومت استبدادی)، حکومت سرمایهداری، شرکتگرایی، مردان سفیدپوست نادان، آمریکا و نیازی هم نیست که برای سرزنش کردن چیز تازهای رو کنیم. نفع شخصی: منبع همهٔ بدبختیهای ما از اتاق هیأت مدیره و اتاقهای جنگ آغاز نمیشود، بلکه در خود خانههایمان ریشه دوانده است.
🍃نــہـــالــــے🍃
وقتی تلاش میکنی تا کسی را از ذهنت بیرون کنی، این تلاش خود تبدیل بهخاطره میشود، بعد مجبوری تلاش کنی تا این کار را هم فراموش کنی که این عمل هم خود خاطرهای شده و در ذهنت ماندگار میشود.
شاهین
اگر تلفن زنگ میزد، گوشی را برمیداشت و چیزی نمیگفت. بعد اگر کسی آن طرف تلفن الو می گفت، او با یک صدای ریز و لرزانی میگفت: «بابام خونه نیست.» حتی من که بچه بودم میفهمیدم که جا زدن یک مرد بالغ بهجای پسر شش سالهاش برای مخفی شدن از دنیا چیز عجیب و غریبی است، اما چند سال بعد متوجه شدم که من هم دقیقا همان کار را انجام میدهم، فقط من خودم را جای پدرم جا میزدم و با صدای بمی میگفتم: «پسرم خونه نیست. چکارش دارین؟»
شاهین
باور همون اندازه مسیر رو روشن میکنه که چشمبند!
شاهین
حجم
۷۵۹٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۶۷۲ صفحه
حجم
۷۵۹٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۶۷۲ صفحه
قیمت:
۳۸,۰۰۰
۱۹,۰۰۰۵۰%
تومان