بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب جزء از کل | صفحه ۱۰ | طاقچه
تصویر جلد کتاب جزء از کل

بریده‌هایی از کتاب جزء از کل

نویسنده:استیو تولتز
ویراستار:قهرمان عسکری
دسته‌بندی:
امتیاز:
۳.۳از ۱۱۱ رأی
۳٫۳
(۱۱۱)
هر مردی هم پدر خویش و هم فرزند خویش است. با گذشت سال‌ها اگر به اندازهٔ کافی بدانی، می‌توانی یاد بگیری که چگونه پوست‌اندازی کنی و من‌های خودت را مثل سلول‌های پوست مرده از تنت بزدایی. گاهی اوقات آن‌ها از وجودت بیرون می‌آیند و در اطراف پرسه می‌زنند.
فرسا
به عنوان یک قاعده، هیچ سوراخی به اندازهٔ کافی بزرگ نیست که کار و بار همیشگی زندگی را متوقف کند، البته استثناهایی هم هست، ماجراهایی شوم که در زندگی یک مشت عوضی بدبخت وجود دارد، آن هم به هنگامی که اتفاقات در روزنامه‌ها با اتفاقات در اتاق خواب آن‌ها با هم تلاقی پیدا می‌کند. این را بگویم که خواندن روزنامه برای یافتن خبری راجع‌به نتیجهٔ کارهای خودت بسیار دلهره‌آور و ترسناک است.
فرسا
اگر نمی‌توانستم راهی پیدا کنم که در جهان شناخته شوم، پس باید راهی عالی برای پنهان شدن می‌یافتم، و برای این کار ماسک‌های مختلفی به چهره زدم: خجالتی، افسرده، خوش‌بین، عیاش - ماسک‌های ساده‌ای بودند که ویژگی مشخصی داشتند. دفعهٔ بعد ماسک‌های پیچیده‌تری را امتحان کردم، غمگین و شاد، آسیب‌پذیر در عین حال شاد، مغرور و متفکر. درنهایت این نقاب‌ها را به دلیل انرژی زیادی که از من می‌گرفتند، رها کردم. این را از من داشته باش: اگر وسوسهٔ نگه داشتن این ماسک‌ها به سرت بزند باید بدانی که آن‌ها تو را زنده زنده می‌خورند.
فرسا
تمام کاری که از دستم برمی‌آمد، لرزش بی‌فایدهٔ مشت‌های گره کرده‌ام بود و فکرکردن به این‌که چقدر میل انسان‌ها به برده شدن باورنکردنی است. خدای من این چگونه ممکن است. گاهی اوقات چنان آزادی خود را به سویی پرتاب می‌کنند که انگار وسیله‌ای داغ در دستشان بوده است.
فرسا
با این‌که استرالیا یک مکان پرحادثه است، اما چیزی که در صدر روزنامه‌های دنیا نوشته می‌شود این است، «در گینهٔ نو، زنبوری در اثر اشتباه درختی را نیش زد و مرد.» که ما در این کار تقصیری نداریم. ما از همه دور افتاده‌ایم. چیزی که یک بار تاریخ‌دان استرالیایی مشهور آن را «استبداد در فاصله» نامید. منظور او این بود که استرالیا به مانند یک پیرزن تنها در آپارتمان خود است که هیچ کسی سراغی از او نمی‌گیرد تا این‌که بمیرد و بوی جنازه‌اش همسایه‌ها را باخبر کند
فرسا
«صدمه دیدنش، ناتوانیش در ورزش. با وجود سن کمی که داشته، تری عمیقا خودش رو قانع کرده بود که بهترین بودنش در ورزش تنها دلیل وجودش روی کرهٔ خاکیه و وقتی این امکان ازش گرفته شده، از یه خالق به یه نابودگر تبدیل شده.» کسی حرفی نزد - همه در حال هضم این جملات بودیم.
کاربر ۳۷۴۸۱۴۹
آزادی فقط در شبیه یک دیوانه بودن است.
میمی
کفر یعنی آن زمان که به خود باور نداری
mohammad alimohamadi
من یک جای عالی برای فکرکردن پیدا کردم - داخل کلیساهای تاریک و خنک پاریس. البته که آدم‌های با ایمان به احمقی وطن‌پرست‌ها دایما در حال صحبت هستند اما مکالمهٔ آن‌ها با خدا خیلی ساکت و آرام است. احمقانه است که فکر می‌کنیم که تنها خدا زمانی صدای ما را می‌شنود که به او توسل می‌کنیم و صدایش می‌زنیم و نه زمان‌هایی که غرق در افکار پلید خود هستیم مثل این‌که امیدار باشم تا فرد نامی بزودی بمیرد تا من بتوانم اتاق او را در اداره تصاحب کنم، چون اتاق او خیلی بهتر از مال من است. درک ما از معنای ایمان این است که خالق نمی‌تواند زمزمه‌های ذهن ما را بشنود مگر این که او را دعوت کرده باشیم.
bec san
نگاه مردی که بعد از دستیابی به رؤیای زندگی اش متوجه شده بود که این رؤیا چیز خاصی هم نبوده است.
bec san
او مقابل زننده‌ترین تعصب موجود بود: نفرت از ثروت. حداقل یک نژادپرست، یعنی کسی که از سیاه‌پوستان متنفر است، تمایل مخفی برای داشتن پوست سیاه ندارد. تعصب او، با وجود جنبهٔ زشت و احمقآن‌هاش، حداقل روراست و صادق است. تنفر از انسان‌های مرفه آن هم از طرف کسانی که هرگونه فرصتی را برای تعویض این موقعیت در هوا می‌زنند مثل ضرب‌المثل گوشت و گربه است.
bec san
من بهت می‌گم که اون بیرون چه خبره: یه مشت برده که عاشق آزادی هستن که فکر می‌کنن دارن. اونا خودشون رو به شغل یا چیزای دیگه زنجیر کردن و یا حتی به بچه‌هایی که مثل موش رو زمین وول می‌خورن. اونا هم زندانی‌اند، فقط این‌که خودشون خبر ندارن. و این چیزیه که دنیای جرم و جنایت داره به سمتش می‌ره. یک روند روزمره! از درون متلاشی شده! دنیایی که از تصورات و هرج‌ومرج خالی شده! از درون قفل شده. به چرخش زنجیر شده. چیز غیرمنتظره‌ای اتفاق نمی‌افته. به‌خاطر اینه که اگه به حرفای من گوش بدین، به جاهای خوبی می‌رسین. چیزی که اونا انتظارش رو ندارن. هوشمندانه‌ترین چیز اینه که غافلگیرشون کنی - برگ برنده اینه. هوش، نیرو، شجاعت، عطش خون داشتن، طمع: همهٔ اینا لازمن. اما تخیل داشتن! این چیزی که توی دنیای جنایت جاش خالیه!
bec san
باور همون اندازه مسیر رو روشن می‌کنه که چشم‌بند
Artemis
انتخاب از میان گزینه‌های موجود اصلا شبیه فکر کردن نیست. تنها راه واقعی اندیشیدن اینه که گزینه‌های خودتو ایجاد کنی، گزینه‌هایی که قبلا وجود نداشتن.
bec san
انتخاب از میان گزینه‌های موجود اصلا شبیه فکر کردن نیست. تنها راه واقعی اندیشیدن اینه که گزینه‌های خودتو ایجاد کنی، گزینه‌هایی که قبلا وجود نداشتن.
bec san
خاطره تنها چیز روی زمین است که می‌توانیم آن را به نفع خودمان دستکاری کنیم تا مجبور نباشیم به در مسیر رفته به گذشتهٔ خود نگاه کنیم و به این فکر کنیم که چه آدم پستی بودیم!
mohammad alimohamadi
خاطره تنها چیز روی زمین است که می‌توانیم آن را به نفع خودمان دستکاری کنیم تا مجبور نباشیم به در مسیر رفته به گذشتهٔ خود نگاه کنیم و به این فکر کنیم که چه آدم پستی بودیم!
mohammad alimohamadi
ما با نادانی خودمان را در افکار منفی غوطه‌ور می‌سازیم، غافل از این‌که بارها و بارها فکر کردن به این‌که «گند زدم» شاید به اندازهٔ کشیدن یک کارتن سیگار کَمل بدون فیلتر سرطان‌زا باشد. پس باید دستگاهی به خودم نصب کنم تا هر بار که فکری منفی به سراغم بیاید، کمی شوک الکتریکی به من بدهد؟
M.H
می‌شود افکار را کنترل کرد. به همین دلیل باید مراقب فکر بود. و به همین دلیل هم اکثر پزشکان بی سروصدا اعتراف می‌کنند که افسردگی، استرس، و اندوه بر روی سیستم ایمنی تأثیر می‌گذارد، درست به همان اندازه که تنهایی تأثیر می‌گذارد. در حقیقت تنهایی با آمار مرگ‌ومیر بالا چون بیماری‌های قلبی، سرطان، خودکشی و حتی مرگ با تصادف ارتباط دارد. به این معنی که احساس تنهایی ممکن است منجر به ناشیگری کشنده شود. در صورت اصرار به تنهایی، به پزشک مراجعه کنید.
M.H
تمام چیزهایی که من دیدم، بشر بود و خشم و هیاهوی ناچیزش.
mohammad alimohamadi

حجم

۷۵۹٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۶۷۲ صفحه

حجم

۷۵۹٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۶۷۲ صفحه

قیمت:
۳۸,۰۰۰
۱۹,۰۰۰
۵۰%
تومان