بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب سوء تفاهم | صفحه ۵ | طاقچه
کتاب سوء تفاهم اثر آلبر کامو

بریده‌هایی از کتاب سوء تفاهم

نویسنده:آلبر کامو
انتشارات:انتشارات مجید
دسته‌بندی:
امتیاز:
۳.۵از ۱۷ رأی
۳٫۵
(۱۷)
ژان: اگر خوب فهمیده باشم، یکی از شما مرا به‌خاطر منافعی که ماندنم دارد می‌پذیرد و دیگری از روی بی‌علاقگی؟ مارتا: یک مسافر بیش‌از این چه می‌تواند بخواهد؟ ولی به‌هرجهت در آن‌چه شما گفتید حقیقتی نهفته است. (در را باز می‌کند.) ژان: پس من بایست خوشحال باشم؛ ولی شاید شما هم بپذیرید که در این‌جا همه‌چیز، لحن صحبت و خود اشخاص، به‌نظر من عجیب هستند. این خانه راستی شگفت‌آور است. مارتا: شاید هم این مطلب به آن علت باشد که شما به طرز عجیبی در آن رفتار می‌کنید.
alcapon
ژان: باید همه‌چیز را ساده گرفت. بله، همه‌چیز را ساده گرفت. فردا با ماریا: برخواهم‌گشت و خواهم گفت: «این من هستم.» و به‌این‌صورت کسی مانع من نخواهد شد که آنان را خوشبخت سازم. همهٔ این‌ها واضح است. ماریا: حق داشت. (آه می‌کشد و نیمه‌کاره دراز می‌کشد.)
alcapon
مارتا: او هم مثل همهٔ آن‌های دیگر خوابیده است. خوب برویم دیگر! مادر: کمی صبر کن. راستی همهٔ مردهای خوابیده مثل این است که خلع‌سلاح‌شده هستند. مارتا: از ظاهرشان این‌طور پیدا است؛ ولی همیشه آخر کار بیدار می‌شوند... مادر: (مثل این‌که فکر می‌کند) نه! مردها این‌قدر قابل توجه نیستند؛ اما تو نمی‌دانی من چه می‌خواهم بگویم.
alcapon
و راستش هم این خانه، خانهٔ او نیست. نه‌تنها خانهٔ او؛ بلکه خانهٔ هیچ‌کس نیست و هیچ‌کس هرگز در آن نه فراموشی خواهد یافت و نه گرما و علاقه‌ای. او اگر این مطلب را زودتر از این درک کرده بود، معاف شده بود و ما را هم معاف ساخته بود و دراین‌صورت، ما را از این بازداشته بود که به او بفهمانیم این اتاق برای این ساخته شده است که مردم در آن بخوابند و این دنیا برای آن‌که مردم در آن بمیرند،
alcapon
من دیگر خیلی زندگی کرده‌ام. خیلی بیش‌تر از پسرم زیسته‌ام. این قاعدهٔ معمول نیست. من اکنون می‌توانم بروم و در ته این رودخانه، آن‌جا که خزه‌ها اکنون صورت او را پوشانده‌اند به او بپیوندم.
alcapon
دلم می‌خواهد باور کنم که این مطلب صحیح نیست. هیچ روحی به‌طور کامل جانی نیست و بدترین جنایتکاران هم ساعاتی را می‌شناسند که در آن خلع سلاح می‌شوند.
alcapon
به من دست نزنید و همان‌جا که هستید، بمانید... او در ته رودخانه‌ای است که دیشب، پس‌از این‌که خوابش کردیم من و مادر: م توی آن انداختیمش. رنجی نبرد؛ اما این مطلب مانع مردن او نشده است و این ما دونفر، من و مادر: ش هستیم که او را کشته‌ایم.
alcapon

حجم

۶۸٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۱۲۰ صفحه

حجم

۶۸٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۱۲۰ صفحه

قیمت:
۱۹,۰۰۰
تومان
صفحه قبل۱
...
۴
۵
صفحه بعد