بریدههایی از کتاب نقشه هایی برای گم شدن
۳٫۳
(۱۱۰)
داوینچی از ایجاد حس فضا در نقاشی خوشش میآمد. میگفت هنگام کشیدن ساختمانها «برای آنکه یکی را دورتر از دیگری نشان دهید، باید هوا را چگالتر بگیرید. بنابراین ساختمان اول را... به همان رنگ خودش بکشید؛ خطوط دور ساختمانِ دورتر را محوتر و رنگش را متمایلتر به آبی کنید؛ و اگر میخواهید ساختمانی دورتر از این بکشید، باز هم به آبی متمایلترش کنید؛ و اگر ساختمانی پنج برابر دورتر میخواهید، پنج برابر متمایلتر به آبی.» از ظاهر امر اینطور بر میآید که نقاشان همواره مفتون آبیِ دوردست بودهاند و به این نقاشیها که نگاه میکنی میتوانی جهانی را تصور کنی که در آن میشود از لابهلای پهنهٔ چمنهای سبز و تنههای درختان قهوهای و خانههای سفید گذشت و بالاخره قدم گذاشت به سرزمین آبی: چمنها و درختها و خانهها آبی میشوند و شاید اگر به خودت هم نگاهی بیندازی مثل خدای هندوها ــــ کریشناــــ آبی شده باشی.
آبـــــان🍊
فراموش کردن هنر نیست، هنر در رها کردن است. و وقتی همه چیز از دست رفته باشد، میتوانی به غنای فقدان برسی.
roghayeh noien
برای فراموشیِ گذشته باید از حس فقدان دست کشید، حس فقدانی که خاطرهٔ غناییْ غایب و سرنخهاییست که با آنها در زمان حال پیش میروی. فراموش کردن هنر نیست، هنر در رها کردن است. و وقتی همه چیز از دست رفته باشد، میتوانی به غنای فقدان برسی.
Tuberosa
معمولاً طوری از زیبایی صحبت میکنند انگار فقط شهوت و تحسین را برمیانگیزد اما زیباترین آدمها طوری زیبا هستند که به پیشانینوشت یا تقدیر یا معنا میمانند، به قهرمان قصههای بهیادماندنی. اشتیاق به آنها تا حدی اشتیاق به سرنوشتی شکوهمند است. زیبایی را هم شاید بشود دری بهروی معنا و لذت دید. البته زیبارویان اغلب در چیز خاصی خارقالعاده نیستند، جز در تأثیری که بر دیگران میگذارند.
Hana
شکست ژرفتر از پیروزیست.
FMG
چیزی که ذاتش مطلقاً بر تو پوشیده است معمولاً همان چیزیست که باید پیاش باشی و یافتنش در گروِ گم شدن توست.
F.saljoughi
والتر بنیامین، فیلسوف و جستارنویس قرن بیستم، میگوید «پیدا نکردن راه خود در شهر شاید بسیار ملالآور و مضحک باشد. لازمهاش نابلدیست؛ همین و بس... اما گم کردن خود در شهر، همچون زمانی که کسی خود را در جنگل گم میکند، آموزشی بهکل متفاوت میطلبد.»
کاربر ۳۰۶۹۱۸۹
جهان را وا گذارید و در آن گم شوید تا روحتان را بیابید.
کاربر ۲۹۷۳۷۷۳
آبیِ دوردست رنگِ یک حس است، رنگ تنهایی و رنگ حسرت، رنگ آنجایی که از اینجا پیداست، رنگ جایی که خودت آنجا نیستی و رنگ جایی که هیچ وقت نمیتوانی بروی، چون این آبی کیلومترها دورتر بر لبهٔ افق ننشسته، بلکه در فاصلهٔ بین تو و آن کوههاست. رابرت هَسِ شاعر نامش را «حسرت» میگذارد، «چراکه اشتیاق پر است از فواصل بیپایان».
eli
وقتی همه چیز از دست رفته باشد، میتوانی به غنای فقدان برسی.
Baseer Koushan
حجم
۲۰۴٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۱۲۴ صفحه
حجم
۲۰۴٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۱۲۴ صفحه
قیمت:
۴۰,۶۰۰
۳۲,۴۸۰۲۰%
تومان