بریدههایی از کتاب نقشه هایی برای گم شدن
۳٫۳
(۱۰۵)
بعضی چیزها را تا زمانی داریم که گم بمانند و بعضی چیزها، تا زمانی که دورند، گم نمیشوند.
nastar-esm
از هنرمند تتوکاری گفت که سالهای سال همسایهشان بود. این تتوکار مدتها معتاد بود و بعد از مدتی زخمِ تزریقِ روی دستش عفونت کرد. با عفونتِ سراسریِ کُشنده در بیمارستان بستری شد و دکترها مجبور شدند دستش، دست راستش، دستی که با آن کار میکرد را قطع کنند. اما بعد از گذراندن دورهٔ طولانیِ رفتن تا پای مرگ و بازگشت به زندگی، در کمال ناباوریاش دکتر به او گفت از اعتیاد نجات یافته. بیابزارِ کارش از بیمارستان بیرونش انداختند، اما پاک، از صفر؛ قدم گذاشتنش به دنیا همانقدر توانفرسا و ناغافل که تولدش. بر بازویش یک اژدها تتو شده بود و الان دیگر فقط سر اژدها مانده.
Hamideh Rezaee
«اکنون میخواهم به پدیدهٔ غریبی بپردازم که میان سرخپوستان ساکن اطراف رودخانهٔ پیت یافتهام. برگردانِ این پدیدهٔ سرخپوستی بهزبان ما "پرسه زدن" است. میگویند "فلانی پرسه میزند" یا "پرسهزنیِ فلانی شروع شد". علیالظاهر شخصی، بنا بر شرایط خاص ناشی از اضطراب ذهنی، روزمرگیاش را دیگر برنمیتابد. چنین شخصی شروع میکند به پرسه زدن. بیهدف بوم و بر را درمینوردد. اینجا و آنجا نزد دوستان یا خویشاوندان میماند، دوباره راه میافتد و تا چند روز جایی توقف نمیکند. ظاهرش هیچ نشانی از غصه، نگرانی یا اندوه ندارد... این پرسهزن، مرد یا زن، از اتراقگاهها و روستاها روگردان است؛ در طبیعت میماند، جاهایی دورافتاده، فراز کوهها، نشیب ژرفدرهها.» این پرسهزن بیشباهت به وولف نیست؛ وولف هم با اندوه و میل به چیزی که بوداییها «نابودن» میخوانند آشنا بود، میلی که در نهایت باعث شد با جیبهایی پر از سنگ به رودخانه پا بگذارد. این دیگر گم شدن نیست، تلاشیست برای گم کردن خود.
eli
«گمشده» دو معنای ناهمخوان دارد. گم کردن یعنی ناپدید شدنِ چیزی آشنا، اما گم شدن یعنی پدیدار شدنِ چیزی ناآشنا.
ftmlifeskills
«اکنون میخواهم به پدیدهٔ غریبی بپردازم که میان سرخپوستان ساکن اطراف رودخانهٔ پیت یافتهام. برگردانِ این پدیدهٔ سرخپوستی بهزبان ما "پرسه زدن" است. میگویند "فلانی پرسه میزند" یا "پرسهزنیِ فلانی شروع شد". علیالظاهر شخصی، بنا بر شرایط خاص ناشی از اضطراب ذهنی، روزمرگیاش را دیگر برنمیتابد. چنین شخصی شروع میکند به پرسه زدن. بیهدف بوم و بر را درمینوردد. اینجا و آنجا نزد دوستان یا خویشاوندان میماند، دوباره راه میافتد و تا چند روز جایی توقف نمیکند. ظاهرش هیچ نشانی از غصه، نگرانی یا اندوه ندارد... این پرسهزن، مرد یا زن، از اتراقگاهها و روستاها روگردان است؛ در طبیعت میماند، جاهایی دورافتاده، فراز کوهها، نشیب ژرفدرهها.»
ftmlifeskills
چطور میشود گم شد. اگر هیچ گاه گم نشدهای، هیچ گاه زندگی نکردهای. اگر ندانی چطور گم شوی، تباه خواهی شد. زندگی کاشفانه جایی در میانهٔ سرزمینهای ناشناخته قرار دارد.
ftmlifeskills
گاهی وقتی قدم میزنم، چشمم میافتد به چیزی که از دور شبیه جواهر یا گل است و وقتی چند قدم جلوتر میروم، چیزی بیارزش از کار درمیآید. اما پیش از آنکه ماهیتش کامل فاش شود، خیلی زیباست.
کاربر ۱۱۸۱۰۰۱
«اکنون میخواهم به پدیدهٔ غریبی بپردازم که میان سرخپوستان ساکن اطراف رودخانهٔ پیت یافتهام. برگردانِ این پدیدهٔ سرخپوستی بهزبان ما "پرسه زدن" است. میگویند "فلانی پرسه میزند" یا "پرسهزنیِ فلانی شروع شد". علیالظاهر شخصی، بنا بر شرایط خاص ناشی از اضطراب ذهنی، روزمرگیاش را دیگر برنمیتابد. چنین شخصی شروع میکند به پرسه زدن. بیهدف بوم و بر را درمینوردد. اینجا و آنجا نزد دوستان یا خویشاوندان میماند، دوباره راه میافتد و تا چند روز جایی توقف نمیکند. ظاهرش هیچ نشانی از غصه، نگرانی یا اندوه ندارد... این پرسهزن، مرد یا زن، از اتراقگاهها و روستاها روگردان است؛ در طبیعت میماند، جاهایی دورافتاده، فراز کوهها، نشیب ژرفدرهها.»
غریو دیو توفان
چیزهایی که بهدنبالشان هستیم خودشان در حال دگرگونیاند و ما نمیدانیم یا فقط تصور میکنیم میدانیم که آنسوی این دگرگونی چه چیزی در انتظارمان است.
غریو دیو توفان
در را به روی ناشناختهها باز بگذار، در را رو به تاریکی باز بگذار، از آنجا ارزشمندترین چیزها وارد میشوند. از آنجاست که خودت آمدهای و مقصدت هم همان جاست.
غریو دیو توفان
حجم
۲۰۴٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۱۲۴ صفحه
حجم
۲۰۴٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۱۲۴ صفحه
قیمت:
۴۰,۶۰۰
تومان