بریده‌هایی از کتاب به دنیای مدیریت خوش آمدید

هر بار که با تیم خود ملاقات می‌کنید، به‌نوعی سخن‌رانی می‌کنید.

چهار مؤلفهٔ اساسی یک سخن‌رانی را تعیین کنید: شروعی جالب (ترجیحاً یک داستان)، نکتهٔ اصلی که می‌خواهید بگویید، اطلاعاتی که از موضوع اصلی شما پشتیبانی می‌کند، و جمع‌بندی و فراخوانی به اقدام.

توانایی ایستادن در مقابل گروهی از افراد و ارائهٔ سخن‌رانی عالی شاید بیش‌تر از هر کار دیگری که بتوانید انجام دهید برای شما فرصت شغلی ایجاد کند. این توانایی تقریباً بیش از هر مهارت شغلی حرفه‌ای دیگری که بتوانید نشان دهید، از رهبران ارشد برای‌تان اعتبار کسب می‌کند

بیش‌تر زمانی که در محل کار می‌گذرانید باید با افرادی باشد که آن‌ها را رهبری می‌کنید. انگار که نمودار سازمانی را برعکس کنید: شما در پایین باشید و افرادی زیر نظرتان در بالا.

آموختم چگونه با گوش‌دادن به اعضای تیم و مشتریانی که به آن‌ها خدمت می‌کنند، تیم خود را بهتر هدایت کنم.

به‌جای این‌که فقط از دفتر خود خارج شوم و در سالن قدم بزنم، باید از شهر خارج می‌شدم و به سراسر کشور پرواز می‌کردم. حتا اگرچه تعداد دفعات این لحظات شخصی من با تیم تازه‌ام خیلی کم‌تر از تیم‌های پیشین‌ام بود، هدف و تأثیرشان یکسان بود

بهترین راه برای آموختن هر کاری انجام‌دادن آن کار است.

برای خود لحظاتی ایجاد کنید تا کاری را که در واقع افراد تیم شما باید انجام دهند خودتان انجام دهید. بهترین راه برای درک نحوهٔ انجام‌شدن کار غرق‌کردن خود در آن است و بهترین راه برای آموختن هر کاری انجام‌دادن آن کار است.

هیچ‌کس وقتی احساس شود مرحلهٔ دیگری از چک‌کردن دوره‌ای رئیس فرا رسیده است نمی‌خواهد شما را بالای سرش ببیند.

معتقدم بهترین شکل ارتباط به‌صورت حضوری انجام می‌شود. تعامل چهره به چهره مؤثرترین روش برای استفاده از همهٔ ابزارهای در اختیار ماست.

افراد مهم تیم خود را زود و زیاد درگیر کنید. روابط واقعی با آن‌ها برقرار کنید

با هدف دریافت‌کردن بخشش نکنید، بلکه هدف‌تان کمک به دیگران و خدمت به آن‌ها باشد.

در حالی که بسیاری از ما فکر می‌کنیم شنوندهٔ خوب‌بودن مانند اسفنج‌بودن است، که عیناً آن‌چه را که دیگران بیان می‌کنند جذب کنیم، اما آن‌چه یافته‌های‌مان نشان می‌دهد این است که شنونده‌های خوب مانند صفحات ارتجاعی در ژیمناستیک هستند. آن‌ها کسانی‌اند که می‌توانید ایده‌ها را با آن‌ها مطرح کنید و به‌جای جذب ایده‌ها و انرژی‌تان، تفکر شما را تقویت، پرانرژی و شفاف می‌کنند.

من تیم‌ام را با گفتن مستقیم این حرف به آن‌ها که چه کارهایی را باید انجام دهند پیش نمی‌بردم. می‌خواستم آن‌ها خودشان آن را بفهمند و احساس انگیزه کنند، چون به آن وسیله این درس را خودشان آموخته بودند

من تیم‌ام را با گفتن مستقیم این حرف به آن‌ها که چه کارهایی را باید انجام دهند پیش نمی‌بردم. می‌خواستم آن‌ها خودشان آن را بفهمند و احساس انگیزه کنند، چون به آن وسیله این درس را خودشان آموخته بودند

«ارتباطات دیدن کسی است که در بخش شما کار می‌کند و می‌گوید ’امیلی، خیلی خوشحالم که می‌بینم برگشتی. شنیدم که کمی در مورد بچه‌ات مشغله داشتی. بچه‌ت چه‌طوره؟‘»

مهم‌ترین کلمات در هنگام انجام کارها عبارت‌اند از: برقراری ارتباط، هم‌یاری، هماهنگی و هم‌کاری.

«مهم نیست در چه صنعتی مشغول‌اید، دیوار نکشید، اجزای مختلف سازمان را جدا نکنید».

ما برای ایجاد روابط، ابراز احساسات، به‌اشتراک‌گذاشتن ایده‌ها و هم‌کاری با یک‌دیگر برای انجام کارهایی که به‌تنهایی نمی‌توانیم انجام دهیم ارتباط برقرار می‌کنیم.

اگر تا به حال در وسط ازدحام جمعیت احساس تنهایی کرده‌اید، ارزش و نیروی داشتن فقط یک نفر هم‌صحبت را می‌دانید.