بریدههایی از کتاب ظلمت در نیمروز
۴٫۵
(۲۹)
گلتکین ادامه داد: «رهبر حزب دیدِ وسیعتر و تاکتیکهای مؤثرتری داشت. میدانست که همهچیز به دوامآوردن در این دوره ارتجاع جهانی و حفظ آن دژ نفوذناپذیر بستگی دارد. فهمیده بود که ممکن است ده یا شاید بیست یا پنجاه سال طول بکشد تا دنیا برای موج تازهای از انقلاب آماده شود. تا آنموقع ما تنهاییم و یک وظیفه بیشتر نداریم: اینکه نابود نشویم.»
حمیدرضا
درواقع، اگر مخالفان فقط با جنگ داخلی میتوانستند بر دیوانسالاری حزب و دستگاه عریض وطویل آن پیروز شوند، چه دلیلی وجود داشت که این راهحل از ریختن زهر در غذای سرد و سبک شمارهیک بهتر باشد؟ آیا نابودی او احتمالا موجب نمیشد که نظام سریعتر و با خونریزی کمتری سقوط کند؟ از چه جهت کشتار سیاسی جمعی از قتل سیاسی افتخارآمیزتر بود؟ مشخص بود که آن جوان نگونبخت منظور او را اشتباه فهمیده است، ولی آیا اشتباه آن جوان از رفتار چند سال اخیر خودش منطقیتر نبود؟
کسی که با حکومت دیکتاتوری مخالف است، باید جنگ داخلی را بهعنوان راهحل بپذیرد. کسی که از جنگ داخلی گریزان است، باید مخالفت را کنار بگذارد و حکومت دیکتاتوری را بپذیرد.
حمیدرضا
شعارهای روی دیوارها پیش از خروسخوان پاک شده و پرچمهای بالای دودکشها را پایین کشیده بودند، ولی همیشه دوباره پدیدار میشدند؛ چون در سراسر کشور گروههای کوچکی از مردم بودند که خود را «مردگان در تعطیلات» میخواندند و باقیمانده عمرشان را صرف اثبات این موضوع میکردند که هنوز زندهاند.
حمیدرضا
آرزویش این است که بیگناهیاش را ثابت کند. هنوز هم با سادهدلی فکر میکند که گناهکار یا بیگناهبودنِ او واقعآ تفاوتی ایجاد میکند و خبر ندارد که، درواقع، منافع بالاییها به خطر افتاده. به احتمال زیاد، الان نشسته بود روی تختش و صدمین شکواییه خود را به مقامات مینوشت، که هرگز آن را نمیخواندند، یا صدمین نامه را برای همسرش، که هرگز به دست او نمیرسید.
Baya Zand
وظیفه تو این است که مخالفان را حقیر و نفرتانگیز جلوه بدهی تا تودهها بفهمند که مخالفت جرم است و رهبران مخالفان مجرماند.
دختر بارون
ما تاریخ را کاملتر از دیگران آموختهایم. انسجام منطقی افکارمان ما را از همه آنهای دیگر متمایز کرده است. میدانیم که تاریخ برای فضیلت ارزشی قائل نیست، و جنایتها مکافات نمیشوند؛ ولی هر خطایی عواقب خود را دارد که دامن هفت نسل را میگیرد. از همینرو، تمام تلاش خود را بر پیشگیری از خطا و نابودکردن نطفههای آن متمرکز کردیم. در طول تاریخ، هیچگاه گروهی چنین معدود تا این حد بر آینده بشر مسلط نبوده است. هر فکر غلطی که دنبال میکنیم، جنایتی است که در حق نسلهای آینده مرتکب میشویم.
sheloo
تاریخ به ما آموخته که غالبآ دروغ بیشتر به کارش میآید تا حقیقت، زیرا انسان تنبل است و، پیش از هر مرحله از رشد و تکامل، باید چهل سال او را در بیابان هدایت کرد. و در بیابان باید با وعده و وعید و تهدید، با ترسها و تسلاهای خیالی، او را به پیش راند تا زودهنگام به استراحت نپردازد و سرِ خود را به پرستش گوسالههای طلایی گرم نکند
Mo0onet
همه اصول ما درست بودند، ولی نتایج ما غلط از آب درآمدند. این قرنْ بیمار است. ما بیماری و علتهایش را با دقتِ میکروسکوپی تشخیص دادیم. ولی هرجا که چاقوی شفابخش را فروبردیم، زخم تازهای سر باز کرد. نیت ما جدی و پاک بود. مردم میبایست دوستمان داشته باشند، ولی آنها از ما متنفرند. چرا اینقدر نفرتانگیز و منفوریم؟
نسترن
حجم
۲۴۹٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۱
تعداد صفحهها
۲۴۸ صفحه
حجم
۲۴۹٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۱
تعداد صفحهها
۲۴۸ صفحه
قیمت:
۶۰,۰۰۰
تومان