بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب ظلمت در نیمروز | صفحه ۲ | طاقچه
تصویر جلد کتاب ظلمت در نیمروز

بریده‌هایی از کتاب ظلمت در نیمروز

انتشارات:نشر ماهی
امتیاز:
۴.۴از ۳۱ رأی
۴٫۴
(۳۱)
«هرگاه موجودیت کلیسا به خطر می‌افتد، از قید احکام اخلاقی رها می‌شود. استفاده از هر وسیله‌ای برای رسیدن به هدف قداست می‌یابد، حتی مکر و نیرنگ، خیانت، خشونت، خرید و فروش امتیازات و مناصب کلیسا، زندان، مرگ. زیرا هر نظم و سامانی برای جامعه است، و فرد باید در راه مصلحت عمومی قربانی شود.»
Mo0onet
روباشف از پشت عینک رودماغی‌اش با دقت به او نگاه کرد؛ پیش از آن، متوجه لکنت زبان مرد جوان نشده بود. با خود گفت: «عجیب است؛ در دو هفته اخیر، این سومین نفر است. تعداد آدم‌های ناقص در حزب به طرز عجیبی زیاد است. دلیلش یا شرایط کار ماست، یا این‌که جنبش خودش آدم‌های ناقص را جذب می‌کند....»
Mo0onet
ما استنتاج منطقی را جایگزین بصیرت کردیم؛ ولی با این‌که همگی از یک نقطه شروع کردیم، به نتایج متفاوتی رسیدیم. برهانی بطلانِ برهان دیگر را ثابت کرد، و سرانجام ناگزیر به ایمان بازگشتیم ــ ایمان بدیهی به درستی استدلال خود. این همان نقطه حساس است. ما همه وزنه‌های تعادل را به دریا ریخته‌ایم؛ تنها یک لنگر ما را نگه داشته است: ایمان به نفس خود. هندسه ناب‌ترین تحققِ قدرت استدلال انسان است، ولی اصل‌های اقلیدس را نمی‌توان ثابت کرد. در نظر کسی که به آن‌ها اعتقاد نداشته باشد، تمام بنا فرومی‌ریزد.
Eiman Raziabadi
«هرگاه موجودیت کلیسا به خطر می‌افتد، از قید احکام اخلاقی رها می‌شود. استفاده از هر وسیله‌ای برای رسیدن به هدف قداست می‌یابد، حتی مکر و نیرنگ، خیانت، خشونت، خرید و فروش امتیازات و مناصب کلیسا، زندان، مرگ. زیرا هر نظم و سامانی برای جامعه است، و فرد باید در راه مصلحت عمومی قربانی شود.» دیتریش فون نیهایم، اسقف وِردن، کتاب سوم درباره انشقاق، ۱۴۱۱ بعد از میلاد
Eiman Raziabadi
با هدف برچیدن قدرت در رؤیای قدرت بودند
re8za8
برای سرکوب آن جنبش‌های انقلابی که در زمان نامناسبی روی می‌دادند، از همکاری با نیروهای پلیس کشورهای ارتجاعی سر باز نزدیم. برای حفظ این دژ، در خیانت به دوستان و سازش با دشمنانمان کوتاهی نکردیم. این وظیفه‌ای بود که تاریخ به ما نمایندگان اولین انقلاب پیروزمند محول کرده بود. کوته‌بین‌ها، هنردوست‌ها، و اخلاق‌گراها آن را درک نمی‌کردند. ولی رهبر انقلاب می‌دانست که همه این‌ها به یک چیز بستگی دارد: این‌که بیش‌تر از دیگران دوام بیاوری.
حمیدرضا
گلتکین ادامه داد: «رهبر حزب دیدِ وسیع‌تر و تاکتیک‌های مؤثرتری داشت. می‌دانست که همه‌چیز به دوام‌آوردن در این دوره ارتجاع جهانی و حفظ آن دژ نفوذناپذیر بستگی دارد. فهمیده بود که ممکن است ده یا شاید بیست یا پنجاه سال طول بکشد تا دنیا برای موج تازه‌ای از انقلاب آماده شود. تا آن‌موقع ما تنهاییم و یک وظیفه بیش‌تر نداریم: این‌که نابود نشویم.»
حمیدرضا
درواقع، اگر مخالفان فقط با جنگ داخلی می‌توانستند بر دیوان‌سالاری حزب و دستگاه عریض وطویل آن پیروز شوند، چه دلیلی وجود داشت که این راه‌حل از ریختن زهر در غذای سرد و سبک شماره‌یک بهتر باشد؟ آیا نابودی او احتمالا موجب نمی‌شد که نظام سریع‌تر و با خونریزی کم‌تری سقوط کند؟ از چه جهت کشتار سیاسی جمعی از قتل سیاسی افتخارآمیزتر بود؟ مشخص بود که آن جوان نگون‌بخت منظور او را اشتباه فهمیده است، ولی آیا اشتباه آن جوان از رفتار چند سال اخیر خودش منطقی‌تر نبود؟ کسی که با حکومت دیکتاتوری مخالف است، باید جنگ داخلی را به‌عنوان راه‌حل بپذیرد. کسی که از جنگ داخلی گریزان است، باید مخالفت را کنار بگذارد و حکومت دیکتاتوری را بپذیرد.
حمیدرضا
شعارهای روی دیوارها پیش از خروس‌خوان پاک شده و پرچم‌های بالای دودکش‌ها را پایین کشیده بودند، ولی همیشه دوباره پدیدار می‌شدند؛ چون در سراسر کشور گروه‌های کوچکی از مردم بودند که خود را «مردگان در تعطیلات» می‌خواندند و باقی‌مانده عمرشان را صرف اثبات این موضوع می‌کردند که هنوز زنده‌اند.
حمیدرضا
آرزویش این است که بی‌گناهی‌اش را ثابت کند. هنوز هم با ساده‌دلی فکر می‌کند که گناهکار یا بی‌گناه‌بودنِ او واقعآ تفاوتی ایجاد می‌کند و خبر ندارد که، درواقع، منافع بالایی‌ها به خطر افتاده. به احتمال زیاد، الان نشسته بود روی تختش و صدمین شکواییه خود را به مقامات می‌نوشت، که هرگز آن را نمی‌خواندند، یا صدمین نامه را برای همسرش، که هرگز به دست او نمی‌رسید.
amirata
برایتان آزادی به ارمغان آوردیم، ولی این آزادی در دست‌هایمان به شلاق بدل شد.
Tamim Sediqyar
در زندان، هیچ‌چیز بدتر از آگاهی از بی‌گناهی خود نیست؛ نمی‌گذارد به محیط عادت کنی و روحیه‌ات را تضعیف می‌کند.
Tamim Sediqyar
همه اصول ما درست بودند، ولی نتایج ما غلط از آب درآمدند. این قرنْ بیمار است. ما بیماری و علت‌هایش را با دقتِ میکروسکوپی تشخیص دادیم. ولی هرجا که چاقوی شفابخش را فروبردیم، زخم تازه‌ای سر باز کرد. نیت ما جدی و پاک بود. مردم می‌بایست دوستمان داشته باشند، ولی آن‌ها از ما متنفرند. چرا این‌قدر نفرت‌انگیز و منفوریم؟
نسترن

حجم

۲۴۹٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۱

تعداد صفحه‌ها

۲۴۸ صفحه

حجم

۲۴۹٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۱

تعداد صفحه‌ها

۲۴۸ صفحه

قیمت:
۶۰,۰۰۰
۴۲,۰۰۰
۳۰%
تومان
صفحه قبل۱
۲
صفحه بعد