بریده‌هایی از کتاب چنین کنند مدیران؛ تمام آنچه نومدیران باید در مورد مدیریت بدانند

بعضی از مدیران تازه کار از بها دادن به همکاران سابق‌شان که الان زیردست‌شان محسوب می‌شوند هراس دارند در حالیکه که آنها می‌توانند بهترین مشاوران و عصای دست مدیران تازه کار باشند و در اغلب موارد پیشنهاداتی را ارائه می‌دهند که کاملا کاربردی و عملی است.

ما وقتی که به عنوان کارمند در یک مجموعه مشغول به کار هستیم با بعضی از همکارانمان صمیمی‌تر و نزدیک‌تر هستیم و رابطه کاری بهتری با آنها برقرار می‌کنیم. اما بعد از آنکه به مقام مدیری می‌رسیم باید تمام این تفاوت‌های ارتباطی را کنار بگذاریم و با همه کارکنان به یک شکل برخورد کنیم.

یک مدیر هیچ‌گاه در برقراری ارتباط با افرادش تبعیض قائل نمی‌شود. لذا یکی از اولویت‌های کاری‌تان در نخستین روزهای مدیریتی‌تان را بر این بگذارید که با آن دسته از کارکنانی که در دوران کارمندی‌تان با آنها رابطه نزدیکی نداشته اید یا از آنها خوشتان نمی‌آمده رابطه مطلوبی ایجاد نمایید.

«خودتان را گم نکنید» چرا که این ویژگی‌های فردی و توانمندی‌های شخصی‌تان بوده است که موجب شده تا شما به مقام مدیریتی برسید

هیچ‌گاه از یاد نبرید که همکاران سابق شما به طور کامل حرکات و رفتارهای شما پس از ارتقای مقام را تحت نظر دارند و به خصوص در هفته‌ها و ماه‌های اول فعالیت مدیریتی‌تان، توان مدیریتی و ارتباطی‌تان را برانداز می‌کنند پس چه بهتر که در این دوران گذار عملکردی بی‌نقص و رفتاری اندیشمندانه و هدفمند داشته باشید.

روی خودتان کار کنید و از وضعیت کارمندی به وضعیت مدیری تغییر رفتار و کردار دهید

۹۰ روز نخست فعالیت یک مدیر تازه کار که تا چندی پیش به عنوان یک کارمند معمولی در شرکت یا سازمان فعالیت می‌کرده است حساس‌ترین و تعیین کننده‌ترین روزهای فعالیت او به عنوان مدیر محسوب می‌شود و موفقیت یا عدم موفقیت در آن می‌تواند آینده کاری مدیر را رقم بزند.

درگیر کردن خود در امور روزمره و غافل شدن از ارزش‌ها و اهداف اصیل شرکت یکی از خطاهای استراتژیکی است که بعضی از مدیران تازه کار دچار آن می‌شوند و کیفیت کارشان را از دست می‌دهند.

این هنر مدیران بزرگ است که در همان روزهای نخست مدیریت‌شان رابطه‌ای شفاف و آرمانی با کارکنان‌شان برقرار می‌کنند و خیلی زود از توقعات و خواسته‌های آنها مطلع می‌شوند. با آگاهی از این انتظارات است که راه برای تعامل بیشتر و سازنده‌تر بین مدیر و افراد تیم هموار می‌شود و شرایط برای کار گروهی واقعی و موثر فراهم می‌گردد

از قدیم گفته‌اند که برای کشتی بدون مقصد مشخص، هیچ بادی باد موافق نیست.

یک مدیر موفق کسی است که خیلی زود از توانایی‌ها و نیازهای کارکنانش مطلع گردد و به روشنی بداند که چه چیزهایی برای آنها مهم است و چه چیزهایی آنها را نگران می‌سازد

یک مدیر تازه کار حتما باید برنامه‌ای برای کمک به موفقیت بیشتر رئیس و مافوق خود در کارها و آسان‌تر کردن کارها برای او داشته باشد.

یکی از وظایف و کارکردهای هر مدیری عبارتست از اینکه به گونه‌ای کار کند که رئیس و مافوق خود را در نظر دیگران خوب و کارآمد نشان دهد.

هفت گام اساسی و کلیدی را طی ۹۰ روز نخست فعالیت مدیریتی خود با دقت به مرحله اجرا درآورند. این هفت گام اساسی به شرح زیر هستند: ۱-سعی کنید رئیس‌تان را بشناسید ۲- سعی کنید کارکنان‌تان را بشناسید ۳- سعی کنید شغل‌تان را بشناسید ۴-سعی کنید همکاران و مشتریان‌تان را بشناسید ۵- دیدگاه و نگرش مدیریتی خود را تعریف کنید ۶-با توقعات و انتظارات کارکنان‌تان ارتباط برقرار کنید ۷-سیستم شبکه‌ای و حمایتی خود را ایجاد کنید

ایجاد محیطی مملو از هم اندیشی و هم افزایی در درون یک سازمان توسط مدیر می‌تواند آن سازمان را به سازمانی یادگیرنده و یاد دهنده تبدیل نماید.

* با گوش‌کردن به افرادتان آنها را بشناسید

مدیران تازه کار واجب است که مقررات انعطاف پذیر و بازی را وضع کنند که اجرای آنها با استقبال و میل قلبی کارکنان روبرو شود و از مقاوت کارکنان در برابر اجرای قانون تا حد زیادی کاسته شود.

بایستی در اجرای قوانین و مقررات انعطاف پذیری کافی به خرج داد تا زمینه اجرای درست و کامل آنها توسط افراد سازمان فراهم شود.

یکی از اشتباهاتی که اغلب مدیران تازه کار مرتکب می‌شوند از آنجا سرچشمه می‌گیرد که آنها فکر می‌کنند بایستی قوانین و مقررات موجود را مو به مو و بدون هیچ اغماضی باید به مرحله اجرا درآورند در حالیکه همین مدیران پس از مدتی به این تنیجه می‌رسند که بایستی در اجرای قوانین و مقررات انعطاف پذیری کافی به خرج داد تا زمینه اجرای درست و کامل آنها توسط افراد سازمان فراهم شود

هم می‌توان مقتدر بود و هم از دیگران سوال پرسید و ایده گرفت و این همان هنر مدیران بزرگ و لایق است که می‌توانند بین آموختن و اقتدار یک حالت توازن و تعادل به وجود آورند.