بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب فرهنگ و تمدن اسلامی | صفحه ۴ | طاقچه
تصویر جلد کتاب فرهنگ و تمدن اسلامی

بریده‌هایی از کتاب فرهنگ و تمدن اسلامی

امتیاز:
۳.۵از ۳۳ رأی
۳٫۵
(۳۳)
به طور كلی دستاوردهای رياضی دانان اسلامی را در شاخه های گوناگون دانش رياضيات چنين می توان عنوان كرد: اصلاح دستگاه عددنويسی هندی با تكميل حساب دستگاه اعشاری آن، ازجمله ابداع كسرهای اعشاری; بهوجود آوردن مفاهيم جديد در تئوری اعداد; بهوجودآوردن علم جبر; كشفيات مهم و جديد در دانش مثلثات و نيز علم كره ها و ابداع روشهای گوناگون برای يافتن پاسخهای عددی معادلات درجه دو و سه
محمد طاهر پسران افشاریان
مهم ترين اثر رياضی به زبان يونانی كه در اين دوران به عربی ترجمه شد و بر آن شرحهای بسياری نوشته شد كتاب اصول نوشته اقليدس بود. اما اين مهم ترين نقش رياضی دانان مسلمان در تكوين دانش رياضی نبود. نقش دَرهم آميزنده رياضيات اسلامی بين مكتبهای رياضی شرق و غرب، يعنی بين رياضيات يونان و هند، از ارزنده ترين دستاوردهای رياضيات اسلامی برای نوع بشر به حساب می آمد. اين نقش بسيار مهم رياضيات اسلامی بود كه توانست دانسته های رياضيات هندسی، و از همه مهم تر، شيوه عددنويسی دهدهی را با ديگر مفاهيم رياضی طرح شده در يونان در هم آميزد و از آن صورت واحدی در آورد و به غرب ارائه دهد. با آنكه رياضيات يونانی در چند شاخه، ازجمله مثلثات و علم كُره ها، پيشرفت فراوانی كرده بود، اما نبود يك روش عددنويسی ساده مانع پيشرفت علم اعداد در يونان شده بود
محمد طاهر پسران افشاریان
نظر خوارزمی برخی علوم خود هدف اند و برخی ديگر وسيله برای رسيدن به هدف. و طبيعی است كه علوم اول از دومی برتر است. او در كتاب خود، مفاتيح العلوم، كه كوششی جديد برای ارائه طبقه بندی علوم بود، علوم را به دو مقاله يا بخش تقسيم كرده است: نخست «علوم شرعی» و دوم دانشهای بيگانه يا «علوم عجمی». او بخش نخست از كتابش را به علوم اسلامی كه در قلمرو فرهنگ و تمدن اسلامی بهوجود آمده يا پرورش يافته اند و بخش دوم را به علوم مختلفی كه مهد آنها در ايران يا يونان يا هند بوده و مسلمانان در رشد و بالندگی آن نقش مؤثری داشته اند اختصاص داده است.
محمد طاهر پسران افشاریان
در ميان دانشمندان اسلامی كه به بررسی موضوع طبقه بندی علوم پرداخته اند، توجه به آرای دو نفر بسيار حائز اهميت است: ابونصر فارابی (م ۳۲۹ ق) و محمدبن يوسف خوارزمی (م ۳۸۷ ق). فارابی نخستين دانشمند اسلامی است كه به طبقه بندی علوم توجهی ويژه كرده است. او با نگاه خاص فلسفی خود در كتاب احصاءالعلوم، علوم را طبقه بندی كرده و به طور كلی، آگاهی، و به تعبير خودش معرفت، را به پنج فصل تقسيم كرده است: علم زبان، منطق، رياضيات، علوم طبيعی و الاهی، حكمت عملی يا اخلاق. فارابی علوم طبيعی و الاهی را در فصل چهارم، از آن رو يك جا مطرح كرده كه هر دو علم به موجودات طبيعی می پردازند، با اين تفاوت، كه در يكی موجودات بهوجود مطلق يا واجب الوجود متصل می شوند و در ديگری خودِ واجب الوجود مورد توجه قرار می گيرد.
محمد طاهر پسران افشاریان
در طبقه بندی دوم، علوم بر حسب ارتباط مستقيم خود با هدف اصلی، يعنی استفاده از علوم و دانشهای مختلف برای رسيدن به هدفی معين، بررسی می شوند. مثلا در حكمت نظری يا علوم شرعی، شناخت و معرفت هدف اصلی هستند و ديگر علوم مانند صرف و نحو برای فهم مطالب به ياری  می آيند.
محمد طاهر پسران افشاریان
در طبقه بندی پنجم، علوم به «عقلی» و «نقلی» تقسيم می شوند. مقصود از علوم عقلی همان حكمت، كلام و فلسفه و علوم نقلی نيز امور شرعی و دانسته های معرفتی مربوط به دانشهای مختلف چون نجوم و پزشكی است.
محمد طاهر پسران افشاریان
در طبقه بندی سوم، دانشها به «علوم اسلامی» و «غيراسلامی» تقسيم می شوند. علوم اسلامی علومی هستند كه به طور خالص از تفكر مسلمانان برخاسته اند و علوم غيراسلامی نيز علومی هستند كه اصل آنها از تمدنهای ديگر به اسلام رسيده و مسلمانان آنها را بسط داده و ساخته و پرداخته  كرده اند
محمد طاهر پسران افشاریان
«علم الاهی» (علم اعلی) كه مخصوص امور مجرد از مادّه (متافيزيك) است; «علم حساب و رياضی» (علم اوسط) كه بحث آن علوم تماماً ذهنی و مجرد از مادّه است; و «علم طبيعی» (علم ادنی) كه به امور متعلق به مادّه، چه در صورت ذهن و چه در خارج از آن، می پردازد. علوم عملی نيز سه دسته اند: «علم اخلاق» مربوط به زندگی شخصی; «علم تدبير منزل» مربوط به خانواده; و «علم سياست» مربوط به مسائل جامعه. اين طبقه بندی تحت تأثير فلسفه يونان، بهويژه ارسطو، صورت گرفته است.
محمد طاهر پسران افشاریان
در اسلام، روشهای متعددی برای دسته بندی علوم وجود داشته است. اين روشها عموماً از نوع نگرش پديدآورندگان آنها به جهان اطراف نشئت می گرفته است. در طبقه بندی نخست، علوم به نظری و عملی تقسيم می شوند، بدون آنكه كيفيت و چگونگی انجام علوم عملی مطرح باشد. در علوم نظری كه می توان به آن «حكمت نظری» نيز گفت، تنها اصل شناخت و معرفت مطرح است. علوم نظری به سه قسمت تقسيم می شود:
محمد طاهر پسران افشاریان
در يك نگاه كلی، نگاه دانشمندان اسلامی به طبيعت و بهويژه به انسان، در همان چارچوب نظريه های انسان ـ جهان شناختی يونانی، يعنی نظريه پزشكی جالينوسی در عرصه پزشكی و نظريه زمينْ مركزی بطلميوس در گستره دانش ستاره شناسی بوده است.
محمد طاهر پسران افشاریان
نظاميه نيشابور، كه به خاطر توجه خواجه نظام الملك و ديگر پادشاهان سلجوقی به شهر نيشابور در اين شهر تأسيس شد و افراد مشهوری چون امام موفق نيشابوری، حكيم عمر خيام، حسن صباح، امام محمد غزالی و برادرش امام احمد و امام محمد نيشابوری در آنجا تربيت شدند. نظاميه نيشابور، به خاطر شمار مدرسان و فقهای مشهوری كه در آن به تعليم مشغول بودند، پس از نظاميه بغداد، در جايگاه دوم قرار گرفت. نظاميه اصفهان و بلخ نيز استادان ناموری داشت.
محمد طاهر پسران افشاریان
از ديگر مراكز علمی و بسيار مهم و مشهور دوره اسلامی، نظاميه ها بودند. در نيمه دوم سده پنجم هجری، خواجه نظام الملك با ساخت مدارسی به نام نظاميه در بغداد و نيشابور و شهرهای ديگر بنای اين نظاميه ها را پديد آورد. در نظاميه بغداد، كه در ۴۵۹ ق تأسيس شد، ابواسحاق شيرازی تدريس می كرد. پس از آن بزرگ ترين مقام تدريس در اين مدرسه به امام محمد غزالی رسيد و از آن پس تأسيس مدارس در جهان اسلام گسترش يافت. مدارس و مراكز علمی كه به امر خواجه در قلمرو سلجوقيان تأسيس شد به سبب انتساب به خواجه نظام الملك به نظاميه مشهور شدند. ب
محمد طاهر پسران افشاریان
دارالعلمها بودند. اين دارالعلمها كتابخانه های عمومی به حساب می آمدند. ازجمله اين مراكز، دارالعلم فاطميون در مصر است. در اين نهاد، كه در ۳۹۵ ق و به دستور الحاكم بامرالله، خليفه فاطمی مصر، در قاهره تأسيس شد، تقريباً يك ميليون جلد كتاب وجود داشت. دارالعلم موصل را نيز جعفربن محمد حمدان موصلی بر پا ساخت. اين مركز نخستين مركزی بود كه در آن كتابهايی از همه رشته های علمی گردآوری شده بود.
محمد طاهر پسران افشاریان
نخستين مركز مهمی كه به همين منظور تأسيس شد بيت الحكمه نام داشت كه در بغداد ساخته شد. اين مركز، كه به هزينه خزانه دولتی يا بيت المال اداره می شد، محل اجتماع دانشمندان و پژوهشگران و بهويژه مترجمان شايسته ای بود كه كتابهای علمی و فلسفی يونانی را به عربی ترجمه می كردند. اساس بيت الحكمه را، كه نخستين كتابخانه مسلمانان در بغداد بود، هارون الرشيد پايه ريزی كرد. پيش از آن منصور عباسی، كه از زمان وی كار ترجمه آغاز شده بود، دستور داد كتابهايی از زبانهای ديگر به عربی ترجمه شود و همين كتابها پايه بيت الحكمه گرديد. در زمان مأمون، بيت الحكمه توسعه يافت. او صد بار شتر كتاب به بغداد حمل كرد و ظاهراً اين كتابها به دنبال قرار صلحی كه بين وی و امپراتور روم، ميشل دوم، بسته شد، به مسلمانان داده شد. مأمون همچنين ۳۰۰ هزار دينار صرف ترجمه كتاب كرد. علاوه بر بيت الحكمه، مراكز علمی متعدد ديگری نيز وجود داشت;
محمد طاهر پسران افشاریان
آثاری از زبانهای سريانی و يونانی به عربی ترجمه كردند. در اين دوره، حنين بن اسحاق، مشهور به شيخ المترجمين، پزشك حاذق نسطوری مذهب كه به زبانهای يونانی و سريانی و عربی و پهلوی تسلط داشت، نخستين مترجمی بود كه گروهی را گرد آورد و به كار ترجمه نظم بخشيد. ازجمله شاگردان او در ترجمه فرزندش اسحاق و خواهرزاده اش حُبيش بن اعسم بودند. حنين همچنين ترجمه های بسياری از مترجمان ديگری را با اصل متن آنها مقابله و اصلاح می كرد.
محمد طاهر پسران افشاریان
بهويژه از زمان حكومت منصور، دومين خليفه عباسی (حك  : ۱۵۸-۱۳۶ ق)، اقدامات مهمی در زمينه ترجمه علوم بيگانگان به دو روش تحت اللفظی و معنايی صورت گرفت. در اين دوره، نخستين ترجمه ها از فارسی به عربی بود. مترجمان اين آثار معمولا زرتشتی زادگانی نومسلمان بودند. ترجمه چند كتاب ادبی ازجمله كليله و دمنه، به دست عبدالله بن مقفع، نويسنده ايرانی (م ۱۴۱ ق) از آن جمله است.
محمد طاهر پسران افشاریان
آنچه بيش از همه در فراهم آوردن شرايط اين حركت اهميت داشت فتوح مسلمانان و به ويژه استيلای آنان بر سراسر قلمرو ساسانيان و بخشهايی از امپراتوری روم شرقی بود. اين سرزمينها هر يك فرهنگ و تمدنی ديرپا داشتند، افزون بر آنكه، در هزاره قبل از اين، با لشكركشی اسكندر مقدونی، كم و بيش يونانی مآبی نيز در ميانشان رسوخ كرده بود. فاتحان مسلمان از سرزمينهای مغلوب قلمرو يكپارچه ای ساختند و در كنار ديگر فرهنگها با يونانی مآبان دور و نزديك نيز مبادله و مشاركت فرهنگی جديدی را تجربه كردند. در مدتی كوتاه، اشتياق و فعاليت حكام، انديشمندان و دوستداران دانش در جهان اسلام چنان بالا گرفت كه بعدها آن دوره را «عصر نهضت ترجمه» نام نهادند. اين نهضت، اگرچه در عصر بنی اميه آغاز شد، تأثير اصلی خود را در عصر بنی عباس برجای گذاشت. بيشتر مطالب ترجمه شده در عهد بنی اميه، اسناد اداری، ديوانی، سياسی و بازرگانی بود كه به اقتضا و ضرورت ارتباط بين حكام جديد و اتباع غيرعرب زبان ترجمه شد و حتی متونی را كه می توان آنها را فرهنگی ناميد نيز به ضرورت نظامی يا اداری ترجمه شده بود
محمد طاهر پسران افشاریان
يكی از اين كتابها زيج شهريار است كه ابوسهل بن نوبخت آن را از پهلوی به عربی ترجمه كرد. اين كتاب بعدها به يكی از مهم ترين منابع تكميل دانش نجوم اسلامی تبديل شد. در حوزه علوم طبيعی، يكی از مهم ترين دانشها داروشناسی بود كه از طريق يونان به دنيای اسلام رسيد. كتاب ديسقوريدس، دانشمند اهل آسيای صغير، كه به نام حشائش يا الهيولی فی الطب به عربی ترجمه شد، نزد يونانيان از اهميت بسياری برخوردار بود. اين كتاب به دست اعراب به دقت ترجمه و تحقيق شد. به واسطه آثاری كلاسيك از اين دست بود كه مسلمانان در دانش داروشناسی و مفردات طبی به مقامی چشم گير رسيدند.
محمد طاهر پسران افشاریان
۱۵۴ ق نيز، چند دانشمند هندی،كه در ميان آنها اخترشناسی برجسته نيز حضور داشت، نزد منصور خليفه عباسی آمدند. منصور از اين اخترشناس خواست مختصری از اين علوم را به دانشمندان دربارش آموزش دهد. به اين طريق، دانسته های هندی به صورت وسيعی وارد حوزه علوم اسلامی گرديد. يكی ديگر از مراكز علمی كه از طريق آنجا علوم گوناگونی وارد قلمرو تمدن اسلام شد ايران و بهويژه شهر گُندی شاپور (ميان شوشتر و دزفول) بود. در گندی شاپور، از زمان حكومت خسرو انوشيروان، مدرسه و بيمارستانی ساخته شده بود و در آنجا پزشكان و دانشمندان متعددی از كشورهای مختلف به كار اشتغال داشتند. يكی از دلايل رشد گُندی شاپور ورود نسطوريان به اين شهر است. هنگامی كه نسطوريان رانده شده از مدرسه اُدسا به سوی ايران آمدند و در شهر گندی شاپور اقامت گزيدند، ترجمه های سريانی كتب يونانی را با خود آوردند و برخی از حكمای اشراقی يونانی كه از آتن تبعيد شده بودند به آموزش فلسفه پرداختند و به دستور انوشيروان برخی از كتابهای افلاطون و ارسطو را به پهلوی ترجمه كردند
محمد طاهر پسران افشاریان
منبع اصلی علوم عقلی كه به جهان اسلام راه يافت يونان و محفل علمی آن بود، اگرچه بيشترين علوم غيرمستقيم و با ترجمه آنها به زبانهای سريانی و لاتينی، مأخوذ از يونانی، به دست مسلمانان رسيد. بخش ديگر علوم يونانی نيز از اسكندريه (در مصر) و مركز علمی آنجا، يعنی مدرسه اسكندريه، به مسلمانان رسيد. علومی كه مسلمانان از يونانيان فراگرفتند عبارت اند از رياضی، نجوم، پزشكی و علوم طبيعی. آثار دانشمندان اسلامی نشان می دهد كه مسلمانان تا چه حد از نوشته های بقراط، جالينوس، افلاطون، فيثاغورس و ارسطو بهره گرفتند. اين نكته نيز مهم است كه اولين برخورد و آشنايی در اين زمينه نه از راه ترجمه آثار يونانی، بلكه از طريق پزشكان انجام گرفت; پزشكانی كه در زمان فتوح در سرزمينهای يونانی می زيستند. با انتخاب دمشق به پايتختیِ خلافت، تماس با دانشمندان يونانی به مراتب آسان تر شد. بخشی از علوم هم از هند به جهان اسلام راه يافت.
محمد طاهر پسران افشاریان

حجم

۳۸۶٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۶

تعداد صفحه‌ها

۲۹۶ صفحه

حجم

۳۸۶٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۶

تعداد صفحه‌ها

۲۹۶ صفحه

قیمت:
۴۵,۰۰۰
تومان