بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب ما | صفحه ۷ | طاقچه
کتاب ما اثر یوگنی زامیاتین

بریده‌هایی از کتاب ما

انتشارات:نشر بیدگل
دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۰از ۴۹ رأی
۴٫۰
(۴۹)
توصیف‌های کهنه، کُند و ضعیف دیگر قدیمی شده‌اند؛ امروزه اصل بر ایجاز است، اما تک‌تک کلمات باید حسابی تقویت شوند و با ولتاژ بالا باشند. باید چیزی را که در یک دقیقهٔ شصت‌ثانیه‌ای گنجانده می‌شود در یک ثانیه فشرده کنیم. به این ترتیب، نحو، با اجزای محذوف، موجز می‌شود و نیز ناپایدار؛ سنگ‌سنگ اهرام درهم‌بافته با نقطه‌ها یکی‌یکی ازهم جدا می‌شوند و به جمله‌های مستقل مبدل می‌شوند. وقتی باسرعت زیاد حرکت کنید، امر کانونی، امر مألوف، از زیر چشم می‌گریزد: سمبولیسم نامتعارف و غالبا خیره‌کننده ازهمین‌روست. تصویری که می‌بینید روشن است، ترکیبی است، با شکل یگانه‌ای چشمگیر، شکلی که از توی ماشینی که با سرعت در حرکت است می‌بینید.
امیرعباس قادری
ه آن دو نفر توی بهشت حق انتخاب داده شده بود: سعادت بدون آزادی یا آزادی بدون سعادت؛ گزینهٔ سومی در کار نبود. و آن دو کله‌پوک آزادی را انتخاب کردند و نتیجه‌اش چه شد: قرن‌ها در آرزوی همان غل‌وزنجیرها بودند. در آرزوی غل‌وزنجیر؛ می‌فهمید؟ اندوه جهان از اینجا می‌آمد. قرن‌ها!
امیرعباس قادری
"ادبیات واقعی فقط آنجایی به وجود می‌آید که خالقانش نه حقوق‌بگیران سخت‌کوش و قابل‌اعتماد بلکه دیوانگان، عزلت‌گزیدگان، ملحدان، خیال‌بافان، نافرمانان و شک‌اندیشان باشند."
asad aghamohammad
آدم مثل یک کتاب است: تا آخرین صفحه‌اش نمی‌دانی پایان کارش چطور رقم می‌خورد. در غیر این‌صورت ارزش خواندن ندارد..."
شراره

حجم

۳۳۴٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۴۱۹ صفحه

حجم

۳۳۴٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۴۱۹ صفحه

قیمت:
۱۰۵,۰۰۰
۷۳,۵۰۰
۳۰%
تومان
صفحه قبل۱
...
۶
۷
صفحه بعد