بریدههایی از کتاب معاد
۴٫۶
(۱۴)
«توفّی» از ماده «وَفَی» است (همان مادهای که «وفا» و «استیفا» از آن است) و از ماده «فوت» نیست. ما فارسیزبانها گاهی «فوت» را با «وفات» مرادف خیال میکنیم. «فوت» از دست رفتن است؛ اگر تعبیر «فوت» میکرد، به همان معنای تباهی و تمام شدن و از دست رفتن بود. به اتفاق تمام لغتها «توفّی» یعنی استیفا کردن و تحویل گرفتن یک چیز بتمامه. اَللّهُ یتَوَفَّی الاَْنْفُسَ حینَ مَوْتِها، یعنی خدا نفْسها را در وقت مردن بتمامه و بکماله میگیرد.
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
دیگر چیزی نمانده است که قرآن روی آن دست نگذاشته باشد که در آن قیامت کبری آن هم تغییر میکند: یوْمَ تُبَدَّلُ الاَْرْضُ غَیرَ الاَْرْضِ وَ السَّمواتُ، وَ السَّمواتُ مَطْوِیاتٌ بِیمینِهِ و.
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
همان طور که در جلسه پیش صحبت شد، ما باید به مسأله معاد ایمان (به تعبیر قرآن) و بلکه بالاتر، ایقان داشته باشیم و آنقدر این مسأله بغرنج و پیچیده است که بسیاری از افراد معتقدند در باب معاد جز تعبد و تسلیم راهی نیست؛ یعنی معتقدند آنچنان این مسأله برای بشر مجهول است که ما جز از طریق تعبد و تسلیم به گفته پیغمبر و وحی، راهی برای قبولش نداریم. ولی بدون شک بشر برای درک مسأله معاد تلاشهایی هم از طریق علم و عقل خودش کرده است
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
منتها راجع به خصوصیت و کیفیتش یک جا میبینیم طوری میگوید که آدم فکر میکند آن عالم شروع مجددی از همین دنیا و تکرار همین دنیاست؛ همین دنیا دومرتبه تکرار میشود اما نه از راه تولد، بلکه از این راه که ذرات این مواد، گوشت و استخوان و غیره را جمع میکنند، دومرتبه به صورت یک انسان در میآورند، [و
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
این مسأله به تعبیری (البته تشبیه است) نظیر این است که برای بچهای که در رحم است و با نظام خاص زندگی رحمی زندگی میکند (نه چشمش باز است جایی را ببیند، نه با گوشش چیزی را میشنود، نه از راه دهان تغذی میکند و نه تنفس میکند) بخواهند درباره زندگی بعد از تولد صحبت کنند. با آن معلوماتی که او در زندگی جنینی دارد، امکان ندارد بتواند آنچه را که در زندگی بعد از تولد است به حقیقت دریافت کند. پ
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
قرآن مایل است که ما به آخرت ایمان داشته باشیم، یعنی در کنار ایمان به پیغمبر و ایمان به نبوت میخواهد ما اعتقاد و ایمان [به آخرت] داشته باشیم والاّ آن را در این ردیف ذکر نمیکرد،
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
میگوید «خیلی از مسائل را علوم و فلسفهها بعد رفتهاند کشف کردهاند ولی نشانیاش را اول ادیان دادهاند»؛ ادیان نشانی دادهاند و دیگران برای اینکه تحقیق کنند که آیا چنین چیزی هست یا نیست دنبالش رفتهاند و بعد از طریق علمی و فلسفی به آن رسیدهاند،
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
مقصودم این نبود که مسأله معاد به هیچوجه تعبدی نیست و ما آن را صد در صد و مستقلا مثل مسأله توحید میتوانیم دریابیم. خودم هم در ضمن حرفهایم عرض کردم که اصلا معاد را پیغمبران ارائه دادهاند و علم و فلسفه دنبال آنچه که پیغمبران گفتهاند رفته است،
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
کل هم از مردگی به حالت زندگی درمیآید. عالم آخرت و عالم دنیا همه حکم یک واحد را دارد که دنیا مرتبه مرده آن است و آخرت مرتبه زندهاش.
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
قالَ الاِْنْسانُ ما لَها انسان آن وقت میگوید چه شده، چه خبر است؟ یعنی برای انسان غیرمترقّب و غیر عادی است، مثل زلزلههای همیشه نیست. یوْمَئِذٍ تُحَدِّثُ اَخْبارَها آن وقت زمین تمام قضایای خودش را نقل خواهد کرد. بِاَنَّ رَبَّک اَوْحی لَها به موجب اینکه پروردگار تو به او وحی و تعلیم کرده است. یوْمَئِذٍ یصْدُرُالنّاسُ اَشْتاتا لِیرَوْا اَعْمالَهُمْ آن وقت است که مردم گروه گروه بیرون میروند برای اینکه عملهایشان به آنها ارائه داده شود. فَمَنْ یعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ خَیرا یرَهُ. وَ مَنْ یعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ شَرّا یرَهُ. الآن برای ما این امر لااقل به صورت یک امرِ محتمل است؛ چه کسی میتواند بگوید چنین وضعی پیش نمیآید؟!
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
حجم
۲۲۳٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۵
تعداد صفحهها
۲۳۸ صفحه
حجم
۲۲۳٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۵
تعداد صفحهها
۲۳۸ صفحه
قیمت:
۳۸,۰۰۰
۱۹,۰۰۰۵۰%
تومان