بریدههایی از کتاب اینترنت با مغز ما چه میکند؟
۴٫۱
(۱۱۲)
میدانم به چه فکر میکنید. صرف وجود این کتاب ممکن است در تضاد با فرضیه آن قرار داشته باشد. اگر تمرکز برای من سخت است، و مشکل میتوانم روی یک خط فکری دقیق شوم، پس چطور توانستهام چند صد صفحهای که دستکم انسجام نصفه و نیمهای دارند بنویسم؟
کار آسانی نبود. وقتی من اواخر سال ۲۰۰۷ دست به کار نوشتن این کتاب شدم، بیهوده تلاش میکردم ذهنم را روی این کار متمرکز کنم. اینترنت، مثل همیشه انبوهی از اطلاعات مفید و ابزارهای پژوهشی را در اختیار من قرار میداد اما تقطیع مداوم آن، افکار و کلماتم را پراکنده میکرد. جملاتی که مینوشتم منقطع و ناگهانی بودند،
reza
وقتی زمانی که صرف مشاهده صفحات وب میکنیم از زمانی که صرف خواندن کتاب میکنیم فراتر میرود، وقتی ساعاتی که صرف تبادل پیامهای کوتاه متنی میکنیم، بیشتر از ساعاتی میشود که صرف نگارش جملات و پاراگرافها میکنیم و وقتی زمانی که صرف حرکت در میان لینکها میکنیم، از زمانی که صرف تأمل و تفکر آرام میکنیم، بیشتر میشود ــ مدارهای مغزیای که از کارکردها و عادات فکری قدیمی پشتیبانی میکردند، ضعیف و از هم جدا میشوند. مغز نیز سلولهای عصبی و سیناپسهایی را که مدتها بیکار و معطل افتادهاند بازیافت میکند و برای کارکردها و فعالیتهای جدید دیگری که ضروری هستند به کار میگیرد. ما مهارتها و بینشهای جدیدی پیدا میکنیم ولی در عوض مهارتها و بینشهای قدیمیمان را از دست میدهیم.
reza
خانه ساکت بود و جهان آرام
خواننده، کتاب شد؛ و شبِ تابستان
درست شبیه آن موجودِ آگاه، «کتاب» بود
خانه ساکت بود و جهان آرام
واژگان طوری ادا میشد که گویی کتابی در کار نیست
جز خوانندهای خمشده بر روی یک صفحه،
که میخواست خم شود، که میخواست هرچه بیشتر
همان فاضلی باشد که برای او کتابش حقیقت داشت
فاضلی که برایش شب تابستان مثل کمال و تعالی فکر بود
خانه ساکت بود زیرا باید ساکت میبود
سکوت بخشی از معنا بود، بخشی از ذهن:
کمال و تعالی در صفحه به دست میآمد
ائمه
اما در مورد خودِ کتاب چه میتوان گفت؟ در میان همه رسانههای فراگیر، کتاب شاید تنها رسانهای است که در برابر نفوذ اینترنت، بیشترین مقاومت را کرده است. با تغییر عادت مطالعه ما از صفحه چاپی به صفحه نمایش، ناشران تا حدی متحمل ضرر شدهاند، اما شکل کتاب هنوز تغییر زیادی نکرده است. رشتهای طولانی از صفحات چاپی متوالی که بین دو جلد سخت به یکدیگر وصل شدهاند، عملاً فناوری سرسختی از آب درآمده که همچنان بیش از نیمی از یک هزاره است که مفید و محبوب باقی مانده است.
❤ محمد حسین ❤
در میان همه رسانههای فراگیر، کتاب شاید تنها رسانهای است که در برابر نفوذ اینترنت، بیشترین مقاومت را کرده است. با تغییر عادت مطالعه ما از صفحه چاپی به صفحه نمایش، ناشران تا حدی متحمل ضرر شدهاند، اما شکل کتاب هنوز تغییر زیادی نکرده است. رشتهای طولانی از صفحات چاپی متوالی که بین دو جلد سخت به یکدیگر وصل شدهاند، عملاً فناوری سرسختی از آب درآمده که همچنان بیش از نیمی از یک هزاره است که مفید و محبوب باقی مانده است.
سپهر
دانشمند برجسته علوم رایانهای، دنی هیلیس، خاطرنشان میکند که «رایانه، با سازوکار مکانیکیای که از قوانین ازپیش تعیینشده نشئت میگیرد، فرزندی است که مستقیما از ساعت متولد شده. »
Mahdiyeh Moradi
گونتر آندرز، فیلسوف قرن بیستم، زمانی گفته بود: «انسان از اینکه متولد شده و ساخته نشده شرمگین است. »
Alireza
به خاطر سپردن با تثبیت یا «تحکیم» دادهها در مغز مستلزم زمانی معادل یک ساعت یا بیشتراست. حافظههای کوتاهمدت بلافاصله به حافظههای بلندمدت تبدیل نمیشوند و فرایند تحکیم آنها فرایندی ظریف و حساس است. هر انقطاعی، خواه ضربهای معمولی به سر یا پرت شدن ساده حواس میتواند خاطرات تازه را از ذهن پاک کند.
محمدعلی دهاقین
مشکل روزن تقریبا مشابه مشکل دیوید بل مورخ است که هنگام مطالعه کتاب الکترونیکی جدیدی در اینترنت ــ پیدایش تبلیغات ناپلئونیــ در سال ۲۰۰۵ با آن مواجه شد. او این تجربه را در مقالهای در نیو ریپابلیک منتشر کرده است: «چند کلیک و بعد متن روی صفحه نمایش رایانه من ظاهر میشود. مشغول خواندن میشوم، اما با اینکه کتاب بسیار خوب نوشته شده و حاوی اطلاعات خوبی است، به نظرم تمرکز کردن روی آن برایم بسیار سخت است. من در صفحات، به عقب و جلو میروم، دنبال کلیدواژهها میگردم و حتی گاهی از پای دستگاه بلند میشوم و فنجان قهوهام را پر میکنم، ایمیلم را چک میکنم، اخبار را مرور میکنم و بالاخره پروندههای توی کشوی میزم را مرتب میکنم. خواندن کتاب را تمام میکنم، خوشحال از اینکه موفق به این کار شدهام، اما یک هفته بعد، به یاد آوردن اینکه چه چیزی خواندهام، برایم بینهایت سخت است. » ۹
erfan erfan
آن منگن، استاد نروژی مطالعات ادبی، میگوید: «مطالعه، اساسا فعالیتی چندحسی است. نوعی "ارتباط حیاتی" بین "تجربه حسیـ حرکتیِ ماده" یک کتاب مکتوب و "پردازش ذهنی محتوای متن" وجود دارد. » ۲۲ تغییر شیوه خواندن از مطالعه کتاب کاغذی به صفحه نمایش فقط باعث تغییر جهت خواندن متنی مکتوب نمیشود، بلکه بر میزان توجهی که ما صرف آن میکنیم و عمقی که در آن غرق میشویم، نیز تأثیر میگذارد.
erfan erfan
«تاکنون هیچ امپراتوری یا فرقه یا ستارهای نتوانسته است قدرت و نفوذی بیشتر از دستگاه چاپ بر امور بشری داشته باشد. »
پریوش
حلقههای عصبی ما مثل بندِ کش به حالت اولیه برنمیگردند، بلکه به همان شکل تغییریافته باقی میمانند. و معلوم هم نیست که این حالت جدید حالت مطلوبی باشد. عادات بد و عادات خوب هردو به یک اندازه میتوانند به عصبهای ما شکل بدهند.
erfan erfan
«هر رسانه برخی مهارتهای ذهنی ما را به قیمت تضعیف مهارتهای دیگر تقویت میکند. »
مریم کریم زاده
شاید اکنون داریم وارد مرحله نهایی تثبیت فناوری میشویم. داریم با آغوش باز از ورود جنون به روح و جانمان استقبال میکنیم.
مریم کریم زاده
سابقا راحت غرق مطالعه کتاب یا مقالهای بلند میشدم. ذهنم درگیر فراز و فرودهای روایی یا تغییرات استدلالی متن میشد و ساعتها در پهنه گسترده نثر آن پرسه میزدم. اما دیگر بهندرت دچار چنین حالتی میشوم. یکی دو صفحه که میخوانم حواسم پرت میشود. رشته کلام را گم میکنم و دنبال کار دیگری میگردم. حس میکنم باید همیشه ذهن سرکشم را کشانکشان سراغ متن ببرم. مطالعه عمیق که سابقا خیلی طبیعی اتفاق میافتاد حالا کشمکشی سخت شده.
مریم کریم زاده
آن منگن، استاد نروژی مطالعات ادبی، میگوید: «مطالعه، اساسا فعالیتی چندحسی است. نوعی "ارتباط حیاتی" بین "تجربه حسیـ حرکتیِ ماده" یک کتاب مکتوب و "پردازش ذهنی محتوای متن" وجود دارد. » ۲۲ تغییر شیوه خواندن از مطالعه کتاب کاغذی به صفحه نمایش فقط باعث تغییر جهت خواندن متنی مکتوب نمیشود، بلکه بر میزان توجهی که ما صرف آن میکنیم و عمقی که در آن غرق میشویم، نیز تأثیر میگذارد.
alireza
«خوانندگان هر کدام از موقعیتهایی را که در طول داستان با آن مواجه میشوند، در ذهنشان شبیهسازی میکنند. علاوه بر این، آنها جزئیات اعمال و احساساتی را از متن میگیرند و با دانش شخصیشان که ناشی از تجربیات قبلی آنها است، تلفیق میکنند. » بخشهایی از مغز که اغلب در این مواقع فعال میشوند «شبیه آن بخشهایی هستند که وقتی فرد فعالیت مشابهی را در جهان واقعی انجام میدهد، تخیل یا مشاهده میکند، فعال میشوند. »
alireza
هر تجربهای که تکرار میشود، سیناپسهای مغز ما را تحت تأثیر قرار میدهد. تغییرات ناشی از استفاده مکرر از ابزارهایی که سیستم عصبی ما را گسترش میدهند یا تکمیل میکنند، باید بهطور خاص مورد توجه قرار گیرند
alireza
شگفتی ساختار مغز ما در این نیست که سیستم مداری پیچیدهای دارد، بلکه اتفاقا در این است که چنین سیستم پیچیدهای ندارد.
alireza
. النور مگوآیر، عصبشناسی که مدیریت پژوهشی بر روی مغز رانندگان تاکسی لندن را بر عهده داشت، نگران است که سیستمهای هدایت ماهوارهای ممکن است «تأثیری بزرگ» بر عصبهای رانندگان تاکسی لندن بگذارد. او به نمایندگی از گروه پژوهشیاش میگوید: «بسیار امیدواریم آنها از این سیستم استفاده نکنند. ما معتقدیم که بخشی از هیپوکامپ مغز این رانندگان به این دلیل که مجبورند حجم فراوانی از دادهها را به خاطر بسپارند، بزرگ شده است اما اگر آنها شروع به استفاده از GPS کنند، این بخش که نوعی پایگاه دانشی است، کوچکتر خواهد شد و احتمالاً بر تغییرات مغزی که ما شاهدشان هستیم، تأثیر خواهد گذاشت.
نیما
حجم
۳۱۴٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۴۴۰ صفحه
حجم
۳۱۴٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۴۴۰ صفحه
قیمت:
۱۲۴,۰۰۰
تومان