بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب پنجاه چیزی که تقصیر من نیست | صفحه ۵ | طاقچه
تصویر جلد کتاب پنجاه چیزی که تقصیر من نیست

بریده‌هایی از کتاب پنجاه چیزی که تقصیر من نیست

انتشارات:داهی
امتیاز:
۳.۳از ۱۳۸ رأی
۳٫۳
(۱۳۸)
دست‌شویی‌های زنانهٔ عمومی همیشه باعث شکستن غرور می‌شوند. منتظرشدن در صف‌های طولانی... دعاکردن برای اینکه دست‌شویی تمیز باشد... مشاهدهٔ اینکه تمام زنان زیبا در حال تجدید آرایش هستند... او لاغرتر است، او پرتر است... موهای او بهتر است... لباس‌هایش بهتر است... کفش‌هایش بهتر است... همه‌چیزش بهتر است... خیره‌شدن به خودمان در آینه... آرایش‌کردن... تمرین‌کردن مکالمه‌مان... پاک‌کردن اشک‌هایمان... بررسی خودمان... بررسی دوبارهٔ خودمان... بررسی... بررسی دوباره...
sayna.s
پدرومادر از فروشگاه خرید می‌کنند، در رستوران غذا می‌خورند و شخصاً به گیشهٔ تئاتر مراجعه می‌کنند و بلیت جدیدترین نمایش‌ها و باله‌ها را می‌خرند. پدر حتی دوست ندارد نامه‌هایش را در صندوق‌پستی که جلوی دفتر پست است بیندازد. دوست دارد ماشینش را پارک کند، وارد دفتر پست شود و خودش شخصاً نامه را به متصدی باجه بدهد که حتی اسم کوچکش را هم می‌داند. دخترم به‌صورت الکترونیکی خرید می‌کند، خرید را پس می‌دهد، بلیت می‌خرد، قبض‌ها را پرداخت می‌کند و حتی غذا سفارش می‌دهد. حتی در سوپرمارکت هم خودش اجناسی را که خریده اسکن می‌کند، پولشان را می‌دهد و در پاکت می‌چیند. تنها یک‌بار به پستخانه رفته است، آن‌هم وقتی من مجبورش کردم تمبرهایی را برای یادداشت‌های تشکری بخرد که خودم مجبورش کرده بودم آن‌ها را بنویسد. حتی تا نزدیک باجه هم نرفت و قبل از اینکه بتوانم متوقفش کنم به‌سمت جایی اشاره کرد: «اونجا دستگاهشم دارن مامان!»
🍃نــہـــالــــے🍃
«تقصیر من نیست که بعضی روزها حتی باوجود دانش و عملکردم بازهم ارزش خودم را با میزان چربی بدنم می‌سنجم!»
sayna.s
«تقصیر من نیست که انرژی دارم به آشپزخانه بپرم و بستنی ساندی درست کنم، ولی انرژی ندارم موقع تبلیغ تلویزیونی حتی یک حرکت یوگا انجام بدهم!»
sayna.s
عزیزانمان می‌میرند و عضلات و پوستم حتی قبل از اینکه با من خداحافظی کنند ترکم می‌کنند؛
Mr.horen~
وقتی دنیا این پیام را مخابره می‌کند که همهٔ زن‌ها از پس هر کاری برمی‌آیند، سخت است که احساس نکنی بقیهٔ زن‌ها موفق هستند و فقط خودت در یک چاه گیر افتاده‌ای.
hamtaf
«پدر! لپ‌تاپت رو بیار توی سالن ناهارخوری تا کمکت کنم نشانگر کتاب درست کنی.»
Roya
با کورسوی امیدی سعی کردم حاصل روزها تحقیق و تجربهٔ شخصی‌ام را در چنین محیطی به‌وسیلهٔ چهار کاریکاتور کوچک در روزنامه بیان کنم... و گاهی قلبم می‌شکند وقتی مردم می‌گویند: «دوباره شروع کرد درمورد خریدکردن بنویسد.»
K.P
هیچ‌کس وجود ندارد تا از صدها فشار مختلف و ساعت‌های تلف‌شده و چیزهای کوچک تخریب‌کنندهٔ اعتمادبه‌نفس که در وجودم انباشته می‌شوند و آخر شب از من موجودی خسته و بی‌فایده و خردشده در ساعت ۰۰: ۹ شب و بعد در ساعت ۰۶: ۹ چاق‌تر از قبل می‌سازند حرفی بزند. هیچ‌کس به‌خاطر چیزهای کوچکی که مانع انجام کارهای بزرگ می‌شوند با من همدردی نمی‌کند.
علیرضا
تقصیر من نیست که ما هنوز هم باید خودمان را به‌زور در تعریف یک نفر دیگر از زیبایی بگنجانیم، چون به‌غیراز آن هیچ گزینهٔ واقع‌گرایانهٔ دیگری وجود ندارد!
کاربر ۲۱۹۳۱۳۰
شش شماره از مجلات خوانده‌نشدهٔ «سبک زندگی سلامت» روی پیشخوان آشپزخانه دارم که باعث می‌شوند از موضعم نسبت به نودل، شش ماه عقب بمانم. جلوی صندوق سفارش فلج شده‌ام. به بقیهٔ افراد کم‌صبری که در صف پشت سرم ایستاده‌اند رو می‌کنم و تنها چیزی را بر زبان می‌آورم که در سال‌های بزرگ‌سالی‌ام از آن مطمئن هستم
saba
زندگی برای دخترها متفاوت است. زندگی ما وقت بیشتری می‌خواهد. زندگی ما پیچیده‌تر است.
f.a.e.z._
این زندگی من است که اندازه‌ام نیست.
f.a.e.z._
این تقصیر من نیست که ما در جامعه‌ای زندگی می‌کنیم که هنوز یک زن را براساس نوع پوشش، وزن، تجرد و تأهل و همسرش قضاوت می‌کنند.
روانشناس هستم
زنان خیلی کمی در پایان روز انرژی دارند تا آن‌طور که به بقیه رسیدگی می‌کنند به خودشان رسیدگی کنند.
kika.78
ولی این تقصیر من نیست که ما در جامعه‌ای زندگی می‌کنیم که هنوز یک زن را براساس نوع پوشش، وزن، تجرد و تأهل و همسرش قضاوت می‌کنند.
هدیه
«تقصیر من نیست که جوری بزرگ شده‌ام که فکر کنم همه‌چیز تقصیر من است
کاربر ۵۲۶۲۳۱۸
به او نگاه می‌کنم. غرق در گوشی آیفونش با دوهزار دوست فیس‌بوکی که آن‌ها را به بودن با من ترجیح می‌دهد. برای فرزندم هر کاری می‌کنم؛ حاضرم از این طرف دنیا تا آن طرف دنیا سینه‌خیز بروم تا به او کمک کنم. حاضرم برایش بمیرم. همه‌چیز به او می‌دهم، غذای خودم را، پتوی خودم را، تخت خودم را، خانه‌ام را، زندگی‌ام را. او زندگی من است. هر کاری برایش می‌کنم؛ ولی معلوم شد که هر کاری می‌کنم جز اینکه دهانم را ببندم.
aseman
بارها طی جنبش‌های نوخواهی اتفاق افتاده که تلاش برای رسیدن به هدفی والا جایش را به تلاش برای برطرف‌کردن نیاز آن لحظه داده است.
aseman
ناامیدی مثل موج بلندی من را دربرمی‌گیرد، موجی از ناراحتی و ناعدالتی من را به زیر می‌کشد...
aseman

حجم

۷۳۸٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۳۳۶ صفحه

حجم

۷۳۸٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۳۳۶ صفحه

قیمت:
۴۸,۰۰۰
تومان