بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب پنجاه چیزی که تقصیر من نیست | صفحه ۶ | طاقچه
تصویر جلد کتاب پنجاه چیزی که تقصیر من نیست

بریده‌هایی از کتاب پنجاه چیزی که تقصیر من نیست

انتشارات:داهی
امتیاز:
۳.۳از ۱۳۸ رأی
۳٫۳
(۱۳۸)
قسمتی از یک گروه بزرگ، آزاده و به‌طرز تلخی منفعل که هر عضو به‌طور کامل و نیمه‌برهنه‌ای احساس تنهایی می‌کند.
aseman
تقصیر من نیست که هر فرصت جدید و باشکوهی برای زنان با یک نوع گوشه‌گیری مضاعف همراه است که ما نه‌تنها نمی‌توانیم آن را تحمل کنیم، بلکه حتی اجازه نداریم دربارهٔ مواردی که ما را از خوشبختی دور می‌کنند حرف بزنیم.
aseman
تقصیر من نیست که وقتی درهای موفقیت به روی زنی گشوده می‌شوند، الگوهای موفقیت و قیاس آن‌همه باورناپذیر و دست‌نیافتنی می‌شوند. وقتی یک‌باره چشمانمان را باز کردیم و دیدیم که زن‌ها فقط در یک شغل استخدام نمی‌شدند، بلکه تبدیل به موجوداتی فعال، نابغهٔ اقتصاد، خانه‌داری ماهر، مادری حواس‌جمع، حافظ محیط‌زیست، رهبری قدرتمند، ازخودمطمئن، برون‌گرا، خودحمایتگر، همسری عدالت‌خواه، مربی یوگا و کارآفرینانی مجازی می‌شدند که لاغر هم بودند. وقتی دنیا این پیام را مخابره می‌کند که همهٔ زن‌ها از پس هر کاری برمی‌آیند، سخت است که احساس نکنی بقیهٔ زن‌ها موفق هستند و فقط خودت در یک چاه گیر افتاده‌ای.
aseman
«تقصیر من نیست که جلد مجلات زنان ادعا می‌کنند باید اندام پرانحنای طبیعی خود را دوست داشته باشیم، ولی داخل مجله شانزده مقاله درمورد اینکه چطور ترکه‌ای و لاغر شویم وجود دارد و اینکه حتی اگر خودم به آن‌ها توجهی نکنم بازهم باید ساعت‌ها و ساعت‌ها وقت بگذارم تا این دورویی را برای دخترم توضیح بدهم!»
aseman
«این هم تقصیر من نیست که یک نفر تصمیم گرفته است شلوارهای گرمکن را جوری طراحی کند که اندام تراشیدهٔ بعد از ورزش را به نمایش بگذارند، نه اندام بی‌قوارهٔ شدیداً محتاج ورزش قبل از باشگاه‌رفتن را!!»
aseman
«تقصیر من نیست که جوری بزرگ شده‌ام که فکر کنم همه‌چیز تقصیر من است!»
aseman
مثل مادرم هستم: خودم را مسئول هر اتفاق و هر شخص زندهٔ روی زمین می‌دانم. دنبال افرادی هستم که بتوانم به آن‌ها کمک کنم، نه افرادی که بتوانم سرزنششان کنم. من عضوی از هم‌نسلانم هستم: با افتخار خودم را مسئول تمام تصمیم‌های زندگی‌ام می‌دانم. از همان زنان اهل بخشش و پیرو رسوم هستم که همیشه احساس مسئولیتی مادرانه دارند و علاوه‌برآن، احساس قدرت پیروزمندانهٔ هم‌نسلانم هم در وجودم موج می‌زند؛ مؤدب، دلسوز و قابل‌اتکا در هر زمینه‌ای هستم.
aseman
هر فصل کتاب پنجاه چیزی که تقصیر من نیست هم‌زمان که اشک را به چشمان خواننده می‌آورد با طنز تلخش خواننده را می‌خنداند و به او احساس سبکی می‌دهد و به‌خوبی سرگرمش می‌کند. این کتاب برای خواننده همچون یک دوست عمل می‌کند، او را درک می‌کند و به‌خوبی می‌داند زمانی‌که ناراحت است و احساس ناامنی دارد چه چیزی بگوید تا آرامَش کند و به او یادآوری می‌کند هیچ‌وقت خندیدن را فراموش نکند.
aseman
افزایش سن درعین‌حال که دانایی بیشتری به من هدیه می‌دهد من را نسبت به این واقعیت هشیارتر می‌کند که نفر بعدی من هستم که شاید دیگر در این دنیا حضور نداشته باشم.
سمیه احمدی
این تقصیر من نیست که ما در جامعه‌ای زندگی می‌کنیم که هنوز یک زن را براساس نوع پوشش، وزن، تجرد و تأهل و همسرش قضاوت می‌کنند. تقصیر من نیست که هر فرصت جدید و باشکوهی برای زنان با یک نوع گوشه‌گیری مضاعف همراه است که ما نه‌تنها نمی‌توانیم آن را تحمل کنیم، بلکه حتی اجازه نداریم دربارهٔ مواردی که ما را از خوشبختی دور می‌کنند حرف بزنیم
Leyla Ghorbani
«سلام مامان!» این تمام چیزی بود که لازم بود بگوید. در این مرحله من یک مادر روان‌شناس و زبان‌شناس خبره هستم که می‌تواند چهارصد نوعِ کمی متفاوت از کلمات «سلام» و «مامان» را به چهارصد معنی کاملاً متفاوت ترجمه کند. به‌گرمی جواب دادم: «برات یه پرواز رزرو می‌کنم تا برگردی خونه.» و بعد در کلمهٔ «باشه» او هزاران هزار کلمهٔ آسایش پیدا کردم.
مریم
وقتی وارد مرحلهٔ مادری شدم برنامه داشتم تا یک الگوی متواضع و ازخودمطمئن برای موفقیت باشم و بتوانم روش‌ها و نکته‌هایی را که خودم برای موفقیت استفاده کرده بودم به او بگویم. سرچشمه‌ای از خرد باشم؛ این برنامهٔ من بود. بچه‌ام هیچ‌کدامشان را نخواست.
کتابخوان
هر مادری هرچه در توان دارد برای بچه‌اش انجام می‌دهد. همهٔ ما روزهایی را تجربه کرده‌ایم که پر از سازش و انتخاب‌های عذاب‌آور بوده‌اند. همهٔ ما به گذشته نگاه می‌کنیم و آرزو می‌کنیم می‌توانستیم به عقب برگردیم. حتی هر مادر بی‌نقصی در برابر تصویرهای ساخته‌شده در مجلات احساس بی‌کفایتی می‌کند
ReYHan
تکه‌هایی از افرادی که عاشقانه دوستشان داریم کم‌کم ناپدید می‌شوند و ما قدرت متوقف‌کردنش را نداریم
ReYHan
پدرومادر قبلاً می‌توانستند بدوند حالا فقط می‌توانند راه بروند، بعداً فقط می‌توانند آرام راه بروند، بعد فقط می‌توانند گام‌های آهسته بردارند، بعد با کمک واکر گام بردارند و بعد... چشمانم از صورتی به صورت دیگر خیره می‌شوند تا ترس و اضطرابی مشابه ترس و اضطراب خودم را ببینم
ReYHan
«این تابستون چه‌کار می‌کنن؟» درحالی‌که با لبخندی بر لب سرش را تکان می‌دهد می‌گوید: «جک دوست داره همهٔ روز بخوابه و ریکی هنوز عاشق توپ‌بازی‌کردنه!» اگر هنوز قدیم بود می‌توانستم فکر کنم جک و ریکی دو پسربچه هستند، اما حالا می‌توانند دو بچه‌گربه، دو توله‌سگ، یا دو بچه‌موش صحرایی باشند... با صدایی ریز جیرجیر می‌کند: «و سوزی تازه یاد گرفته بگه سلام!» یا حتی جوجه‌طوطی...
دختر زهرا
در زندگی هرچیزی به دست آوردم به‌جز قدرت درک فلسفهٔ پشت اتفاق‌های زندگی‌ام.
ZinBook
«تقصیر من نیست که جوری بزرگ شده‌ام که فکر کنم همه‌چیز تقصیر من است!»
Elnazlak1989
«هر کاری که ارزش انجام‌دادن داره، ارزش درست انجام‌دادن هم داره.»
yellow girl
از عهد باستان تا کنون، اختلافات هر خواهروبرادری با شروع دورهٔ کهن‌سالی پدرومادرشان شدت می‌گیرد و بزرگ‌تر جلوه می‌کند. غمی که باید باعث اتحاد ما بشود جایش را به نگرانی و عذاب‌وجدان می‌دهد و باعث گره‌خوردن بیشتر کارها و اختلاف‌های خانوادگی می‌شود...
yellow girl

حجم

۷۳۸٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۳۳۶ صفحه

حجم

۷۳۸٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۳۳۶ صفحه

قیمت:
۴۸,۰۰۰
تومان