بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب چراغ سبزها | صفحه ۸ | طاقچه
تصویر جلد کتاب چراغ سبزها

بریده‌هایی از کتاب چراغ سبزها

دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۲از ۳۴۷ رأی
۴٫۲
(۳۴۷)
من بی‌نقص نیستم؛ نه، همیشهٔ خدا پا توی لجن می‌گذارم و تازه وقتی به کثافت کشیده شدم می‌فهمم! اما یک چیزی را خوب یاد گرفته‌ام، و آن این است که چطور کفش‌هایم را پاک کنم و به راهم ادامه بدهم.
زهره
به قول جیمز مک‌مورتی: «حالا دیگه همه‌چی وارونه و برعکسه و خَره چَپَکی سوارِ ما شده.»
Ava
هیولا آینده است نه لولوی زیر تختخواب. گذشته فقط چیزی‌ست که می‌خواهیم فردا آن‌را پشت سر بگذاریم. هیولا خودِ آینده است، ناشناخته‌ها... مرزهایی که هنوز کسی از آن عبور نکرده. جدالی که هنوز کسی با آن روبه‌رو نشده. توانی که هنوز محقق نشده. اژدهایی که هنوز رام نشده. و در مسیرِ یک‌طرفهٔ برخوردی بدون بازگشت، آینده ـ این هیولا ـ همیشه منتظرِ ماست و همیشه آمدن‌مان را می‌بیند. پس باید سرمان را بالا بگیریم و با شجاعت نگاهش کنیم.
maryamn75
تفکر باید باعث ساده‌ترشدنِ مسائل شود، نه این‌که آن‌ها را پیچیده‌تر کند.
mahii
تُف به این تفاوت‌های فرهنگی!
mahii
چیزی‌که می‌خواهیم، همان چیزی‌ست که نیاز داریم. و چیزی‌که نیاز داریم، همان چیزی‌ست که می‌خواهیم.
yasamin
وقتی می‌فهمی کی هستی که آن‌قدر مستقل شده باشی تا افکارت را باور کنی و مسئولیت کارهایت را به عهده بگیری
fallah f
هر موفقیتی با قدمی در یک ردیف ممکن می‌شود. کاری را خوب انجام دهید، بعد کاری دیگر. باری، و بعد باری دیگر. دوباره و دوباره تا رسیدن به مقصد. و بعد دوباره قدمی در مسیری تازه..
kimphaestus
به جای جنگیدن با زمان و تلف‌کردن‌اش، بیایید با آن برقصیم و لحظه‌های تلف‌شدهٔ زندگی‌مان را جبران کنیم.
maahnegah
بدون سایه‌ها نمی‌توانیم ارزشِ نور را بفهمیم. باید تعادل‌مان به‌هم بخورد تا بتوانیم جاپامان را پیدا کنیم. بهتر است آدم بپرد تا این‌که بیفتد.
🌱ehsan
«عادت‌های خوبی خلق می‌کنم و بردهٔ آن‌ها می‌شوم.»
girl_engineer
روزهایی که می‌گفتم «زشته اگه... رو انجام ندم» یا «مجبور نیستم ولی بهتره... رو انجام بدم»، به صبح‌هایی مملو از «چه‌می‌دانم» ها و «بیا فراموش کنیم» ها تبدیل شدند. می‌دانید چطوری‌هاست که. وقتی هیچ برنامه‌ای نداشته باشید، معمولاً چیز خوبی هم گیرتان نمی‌آید.
MohammadAA2000
هیچ‌کس به‌خاطر کاری که انجام داده به دردسر نمی‌افتد. فقط وقتی به دردسر می‌افتی که مچ‌ات را بگیرند. هنرِ اصلی این است که بتوانی بزنی زیرش! قانون‌شکن‌ها لبهٔ پرتگاه زندگی نمی‌کنند، آن‌ها همیشه آن وسط‌مَسَط‌ها هستند... و همچنان پیش می‌روند.
MohammadAA2000
دانستنِ این‌که چه‌کسی هستیم سخت است. اول باید آنی که نیستیم را حذف کنیم، آن‌وقت خودمان را ـ آن‌جا که باید باشیم ـ پیدا می‌کنیم.
AmirHossein[AHS]
نمی‌خواستم دههٔ سومِ زندگی‌ام را جهتِ آمادگی برای مابقیِ عمرم از دست بدهم.
pouya
گاهی این‌که یک چیز را انتخاب کنید و به آن متعهد بمانید، مهم‌تر از آن است که چه چیزی را انتخاب می‌کنید.
fn
حالا دیگر داشتم هق‌هق می‌زدم. بالاخره این اعترافِ طولانی به انتها رسید. در سکوت نشستیم. منتظر حکم کریستین بودم. هیچ خبری نشد. بالاخره درحالی‌که این سکوت باعث بی‌قراری‌ام شده بود، سرم را بالا گرفتم. برادر کریستین که در تمام این مدت حتی یک کلمه هم حرف نزده بود، خیره شد توی چشم‌هام و خیلی آرام و نجواگونه گفت: «منم همین‌طور.» گاهی به نصیحت نیازی نداریم. گاهی فقط نیاز داریم بشنویم که در تحملِ رنجِ زندگی تنها نیستیم.
zahra
همیشهٔ خدا پا توی لجن می‌گذارم و تازه وقتی به کثافت کشیده شدم می‌فهمم! اما یک چیزی را خوب یاد گرفته‌ام، و آن این است که چطور کفش‌هایم را پاک کنم و به راهم ادامه بدهم.
محمد مهدی نصرتی
وقتی غر می‌زدم که تنها کفش ورزشی‌ام قدیمی و ازمدافتاده است، مادرم می‌گفت: «اگه بخوای همین‌جوری یِریز غر بزنی می‌برمت دیدنِ پسری که پا نداره!»
Dexter
ما نیامده‌ایم این‌جا که تفاوت‌های هم را تحمل کنیم، آمده‌ایم که تفاوت‌های هم را بپذیریم. نیامده‌ایم که برابری‌هامان را جشن بگیریم، آمده‌ایم تا تمایزهامان را تصدیق کنیم. با شرایط یکسان یا توانایی‌های برابر به دنیا نیامده‌ایم، اما بایستی فرصت‌های برابر داشته باشیم. به‌عنوان انسان، ارزش‌هامان است که متحدمان می‌کند. این‌را جشن بگیرید.
کاربر vahideh

حجم

۱٫۷ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۳۲۰ صفحه

حجم

۱٫۷ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۳۲۰ صفحه

قیمت:
۷۲,۰۰۰
۲۱,۶۰۰
۷۰%
تومان