بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب عشق و روابط موهوم | صفحه ۲ | طاقچه
تصویر جلد کتاب عشق و روابط موهوم

بریده‌هایی از کتاب عشق و روابط موهوم

نویسنده:جان ولوود
انتشارات:چاپ و نشر نظر
امتیاز:
۴.۵از ۸ رأی
۴٫۵
(۸)
کسی در مدرسه به ما یاد نداده بود اگر آگاه نباشید که مورد عشق و پذیرش واقعی او هستید برای درک عبادت او به مشکل بر خواهید خورد.
کاربر ۴۹۳۲۲۹۷
عشق قابل‌اعتماد وقتی در طرفین رشد می‌کند که یاد بگیریم برای تجربیات خودمان و دیگری به‌طور هم‌زمان ارزش قائل باشیم. منکر تفاوت‌ها و تجربیات یکدیگر نشویم و به تفاوت‌ها احترام بگذاریم. واقعیت اجتناب‌ناپذیر آن است که هیچ‌وقت نمی‌توانیم به‌طور کامل بر تنهایی خودمان چیره شویم و دنیای‌مان را در همهٔ ابعاد با دیگری تقسیم کنیم. درک این حقیقت به ما کمک می‌کند واقع‌بین باشیم و از خیالبافی‌های رؤیایی ذهنی دست برداریم. هم‌زمان بگذاریم این خواستهٔ ما برای داشتن روابط انسانی زنده بماند و رشد کند این نیاز به رسیدن، اجازهٔ ورود دادن، لمس کردن و لذت غرق شدن در «محبوب مقدس» برای ما لازم و ضروری است و قلب ما را محیای عشق کامل و حقیقی می‌کند.
کاربر ۴۹۳۲۲۹۷
معمولاً وقتی ما در روابط‌مان دلسرد می‌شویم به این معناست که جراحت‌های احساسی در روابط توانسته است زخم‌های گذشته را در ما دوباره فعال کند و ما نمی‌توانیم با آنها کنار بیاییم. برای مثال خشم همسر من، ممکن است ترس‌ها و پس‌خوردگی‌های گذشته را دوباره در من زنده کند. در نتیجه برای آنکه با همسر خویش در سختی‌ها روابط مثبت و آرامش‌بخشی داشته باشیم، باید قادر باشیم آگاهانه و با درک مهربانانه نقطه‌های تحریک شدهٔ احساسی خودمان و دیگری را که از گذشته در ما باقی مانده، درک و آنها را مدیریت کنیم. اگر من قادر باشم ترس‌های خود را مدیریت کنم می‌توانم خشم دیگری را هم به خوبی درک کنم.
کاربر ۴۹۳۲۲۹۷
در شروع رابطه وقتی آدم‌ها به تصوراتی که از آنها در ذهن‌تان ساخته‌اید آگاه شوند و پی ببرند که آنها را محبوبی ایده‌آل فرض کرده‌اید، یکه می‌خورند و می‌هراسند و از اینکه نتوانند آرزوهای شما را برآورده سازند وحشت دارند.
کاربر ۴۹۳۲۲۹۷
وقتی میل ما به کسی زیاد می‌شود و گمان می‌بریم که دیگری قادر است این تشنگی را در ما سیراب کند، از او تصویر «محبوب ایده‌آل» را در ذهن‌مان می‌سازیم. تصور می‌کنیم دیگریِ مقصر چون قادر نبود نیازهای ما را برطرف کند عمیقاً ما را رنجانده است. در تصوراتمان، محبوب ایده‌آل را کسی می‌پنداریم که همهٔ امور را با درست عشق ورزیدن به ما بهبود می‌بخشد. درحالی‌که تصویر دیگریِ مقصر تصویری مخدوش و مملو از ترس است که بر اثر ضربه‌های روحی که از گذشته در ما باقی مانده شکل گرفته است. خلاف او محبوب ایده‌آل مملو از امید و مظهر رسیدن ما به عشقی کامل و ایده‌آل است.
کاربر ۴۹۳۲۲۹۷
در حقیقت خلاف تصورات‌مان، ما هیچ‌وقت کنترل زیادی روی خیلی از اتفاقات مهم زندگی‌مان نداریم، کمتر از همه روی آدم‌های دیگر. ما خیلی وقت‌ها، نمی‌توانیم واکنش آنها را کنترل کنیم یا آنکه جوابگوی همهٔ مطالبات آنها باشیم، در نتیجه وقتی خواسته‌های ما وابسته به دیگران و کارهایی که می‌کنند، می‌شود تحت فشار قرار می‌گیریم و تحملمان کم می‌شود.
کاربر ۴۹۳۲۲۹۷
یکی از راه‌های عشق ورزیدن به دیگران آن است که یاد بگیریم آنها را فارغ از توقعات و قضاوت‌های‌مان دوست داشته باشیم و بگذاریم متفاوت باشند و به این تفاوت‌ها احترام بگذاریم.
کاربر ۴۹۳۲۲۹۷
وظیفهٔ هر شخص آن است که گوهر بی‌همتای خود را بشناسد و در نظر بگیرد. چراکه تا به حال هستی، فردی با ویژگی‌های شما را به خود ندیده است و نخواهد دید و اگر مانند شما در هستی بسیار بود، دیگر نیازی به آفرینش مجدد شما نبود و هستی به خود زحمت نمی‌داد که از شما نسخه‌ای دیگر به جهان اضافه کند. هر انسانی به تنهایی هدیهٔ جدیدی به دنیا است و دعوت شده تا گوهر بی‌همتای خود را به رخ جهان بکشد. وظیفهٔ هر انسانی آن است که این بی‌همتایی، بی‌سابقه بودن و قابلیت‌های تکرار نشدنی‌اش را بشناسد و از آن در جهت زیبا کردن جهان بهره ببرد.
کاربر ۴۹۳۲۲۹۷
با آنکه همیشه تلاش می‌کنید دیگران را مجاب کنید شما را درک کنند و آن‌طور که هستید بپذیرند، باید ابتدا این درک و پذیرش را از خود شروع کنید. درکی که به شما التیام حقیقی می‌بخشد در پذیرش واقعی خودتان نهفته است. با درک مهربانانهٔ خویشتن تمام احساس نارضایتی که سال‌ها نسبت به خودتان داشتید از بین می‌رود و عشق مجال بروز پیدا می‌کند.
کاربر ۴۹۳۲۲۹۷
معمولاً چه چیزی را سخت می‌گیرید! یا خودتان را به‌خاطرش سرزنش می‌کنید؟ سعی کنید در یک جملهٔ واحد آن را به‌طور فصیح و شفاف بگویید. اگرمقدار زیادی نارضایتی متفاوت از خود دارید مثل- «من تنبل هستم»، «من زیاد می‌خورم»، «من به اندازهٔ کافی تلاش نمی‌کنم»، «من خودخواهم»، «من به دیگران آسیب می‌زنم» یا «من ترسو هستم» یکی که از همه بیشتر آزارتان می‌دهد را انتخاب کنید.
کاربر ۴۹۳۲۲۹۷
وقتی یاد بگیرید تجربیات بشری خود را همان‌طور که هستند بپذیرید، حتی وقتی پر از عیب و نقص باشند، قادر خواهید بود دلایلی که باعث نارضایتی شما از خودتان شده است را با محبت و مهربانی درک کنید و دوست داشته باشید.
کاربر ۴۹۳۲۲۹۷
شما می‌توانید با یک تمرین ساده هر روز به خود آری بگویید. برای لحظه‌ای بایستید و به تمام آن چیزی که در درون‌تان در حال رخ دادن است توجه کنید و به وجود آنها بی‌طرفانه اعتراف کنید: «درست است، این واقعیت دارد، من آدم عصبی‌ای هستم» با ملایمت و آگاهی با این حال خود روبه‌رو شوید و آن را درک کنید. «آری من نگران هستم و اضطراب دارم». آن را لمس کنید و بگذارید بروز پیدا کند. خیلی ملایم با تمام احساسات نگران در بدن‌تان ارتباط برقرار کنید و آنها را حس کنید.
کاربر ۴۹۳۲۲۹۷
اگر بنا به تجربیاتتان احساس می‌کنید آدم بد و بی‌ارزش یا بی‌کفایتی هستید، اولین گام مثبت آن است که ذهنیت منفی را از خود دور کنید و خودتان را انسانی خوب، مثبت و مهربان و دلسوز ببینید. برای خیلی از ما، این شکل از تصدیق‌ها می‌تواند گامی مثبت برای رسیدن به عشقی بی‌ریا و پاک نسبت به خود باشد.
کاربر ۴۹۳۲۲۹۷
رفتار دیگری که باعث می‌شود خود را آنگونه که هستیم نپذیریم، آن است که یک نتیجه‌گیری کلی دربارهٔ شکستی خاص را در زندگی، به کل تجربیات دیگر در زندگی‌مان تعمیم دهیم و آن را معیاری برای سنجش موقعیت‌های دیگر در زندگی قرار دهیم.
کاربر ۴۹۳۲۲۹۷
ما هیچ‌گاه نمی‌توانیم از طریق پنهان کردن خطاهای‌مان یا ثابت کردن ارزش‌های‌مان به خودمان اطمینان دهیم که دوست داشتنی هستیم، به جای آن نیاز داریم که طبیعت زیبای ذات درون‌مان را بشناسیم و به زیبایی واقعی آن همان‌طور که هست ایمان بیاوریم. این تنها راهی است که می‌تواند ما را از شر عیب‌جوی منتقد درونی خودمان و دیگرانِ مقصر نجات دهد. سیر معنوی نیاز به شناخت و پذیرش آنچه هستیم دارد
کاربر ۴۹۳۲۲۹۷
تمام چیزهایی که از آنها شرم داریم، تمام گناه‌های غیرقابل‌بخشش که انجام می‌دهیم، همه و همه از دیو آسیب‌پذیر درونی‌مان نشأت می‌گیرد. ممکن است این دیو در ظاهر وحشتناک و قوی به نظر برسد، اما در حقیقت تنها، زخمی و موجودی درمانده است که محتاج توجه و دوست داشته شدن ماست. دیوی آسیب‌پذیر که از ذات حقیقی خویش، که چیزی جز عشق نیست، دور شده است.
کاربر ۴۹۳۲۲۹۷
در حقیقت هیچ انسان بدی وجود ندارد بلکه ریشهٔ همهٔ بدی‌ها و حرکات شیطانی یک چیز است: وجود انسان‌هایی که از فقدان عشق رنج می‌برند. اگر استالین، هیتلر یا بن‌لادن عشق و محبت واقعی را از اطرافیان‌شان دریافت می‌کردند و وجودشان از عشق سیراب بود، چه انگیزه‌ای برای کشتن دیگران داشتند؟ وقتی عشق در وجودتان جریان پیدا می‌کند دوست دارید زندگی را با تمام وجود در آغوش بگیرید و به جهانیان عشق بورزید و از به‌وجود آمدن این همه احساس خوشایند و مثبت جشن بگیرید، نه اینکه دست به نابودی جهان و هم‌نوعان خود بزنید
کاربر ۴۹۳۲۲۹۷
اگر من در درونم غنی و سیراب باشم دیگر نیازی نیست که خودم را بالاتر از تو فرض کنم و برای جلب توجه و فرمانبرداری دیگران، این‌همه انرژی مصرف کنم.
کاربر ۴۹۳۲۲۹۷
دوست نداشتن و نپذیرفتن خودمان باعث می‌شود برای دیگران هم سخت باشد که ما را آنگونه که هستیم بپذیرند و دوست داشته باشند. همین امر باعث به‌هم ریختگی و کلافگی کسانی می‌شود که کنار ما هستند و ما را دوست دارند و در نتیجه آنها هم روزی این حقارت را در ما احساس می‌کنند و ما را ترک خواهند کرد. آن وقت ذهن عیب‌جوی ما باز هم این اتفاق را مهر تأییدی برای توجیه باورهای اشتباهی که از خویشتن مقصر در ذهنش پرورانده است کرده و به ما تلقین می‌کند مشکل از ماست و بی‌شک ما به اندازهٔ کافی برای دیگران دوست داشتنی و کامل نیستیم.
کاربر ۴۹۳۲۲۹۷
در ذهن‌مان منتقد عیب‌جوی بی‌رحمی ساخته‌ایم که فعالانه ما را تضعیف و تحقیر می‌کند. این فکر و صدا که گاهی عیب‌جویی می‌کند، عیب جوی شخصی درونی‌مان است که خطرناک‌ترین دوستی است که نه تنها ضعف ما را تکرار می‌کند بلکه کاری می‌کند که ما به اشتباه باور کنیم اوست که ما را از خطرها حفظ می‌کند. عیب‌جوی درونی نه تنها با اطلاعات منفی‌اش ما را تحقیر می‌کند بلکه راه‌حل‌هایی پیشنهاد می‌کند که وسوسه‌انگیز است. او بی‌وقفه تلاش می‌کند ضعف و ناتوانی‌های ما را به رخ‌مان بکشد و نظرات دیگران که غالباً منفی است را در جهت از بین بردن عزت نفس‌مان به ما تحمیل کند.
کاربر ۴۹۳۲۲۹۷

حجم

۱۸۳٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۲۳۲ صفحه

حجم

۱۸۳٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۲۳۲ صفحه

قیمت:
۱۵,۰۰۰
تومان