بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب ه‍ ه‍ ح‍ ه‍ | طاقچه
تصویر جلد کتاب ه‍ ه‍ ح‍ ه‍

بریده‌هایی از کتاب ه‍ ه‍ ح‍ ه‍

۳٫۹
(۶۴)
به قول شکسپیر: «جنایت، اگرچه عاری از گفتار است، به شیوایی تمام حرف خود را می‌زند...»
صبا
آه که چه قهرمانان ازیادرفته‌ای در گورستان بی‌انتهای تاریخ خفته‌اند... میلیون‌ها و میلیون‌ها
صبا
«شما باید میان جنگ و بی‌شرفی یکی را برمی‌گزیدید. انتخاب شما بی‌شرفی بود. پس جنگ نصیبتان می‌شود.»
mimbaran
مردگان مرده‌اند و فرقی به حالشان ندارد که دیگران یادشان را بزرگ می‌دارند یا نه. اما این کار برای ما زندگان معنایی دارد. بزرگداشت خاطرهٔ آدم‌ها برای خودشان هیچ سودی ندارد، بلکه به کار کسانی می‌آید که از آن‌ها یاد می‌کنند. ما با بزرگداشت آنان خود را می‌سازیم و خود را تسکین می‌دهیم.
mimbaran
با کسانی بجنگید که به شما توصیه می‌کنند: "سخت کار کنید و بد زندگی کنید!
mimbaran
تاریخ یگانه تقدیر محتوم است: می‌توان آن را به میل خود بازخوانی کرد، اما نمی‌توان آن را بازنوشت.
صبا
«شما باید میان جنگ و بی‌شرفی یکی را برمی‌گزیدید. انتخاب شما بی‌شرفی بود. پس جنگ نصیبتان می‌شود.»
صبا بانو:)
آه که چه قهرمانان ازیادرفته‌ای در گورستان بی‌انتهای تاریخ خفته‌اند...
mimbaran
«بار دیگر، نویسنده با اندیشهٔ خویش بر تنهٔ درخت تاریخ خراش می‌اندازد، اما کار ما یافتن شگردی نیست که حیوان را به قفس برمی‌گرداند.» اوسیپ ماندلشتام، پایان رمان
abdollah
طی سال‌های متعددی که این کتاب را در ذهن داشتم، هرگز نمی‌خواستم عنوانی جز «عملیات آنتروپوید» بر آن بگذارم (و اگر امروز عنوان دیگری را روی جلد کتاب می‌بینید، باید بگویم تسلیم خواستهٔ ناشرم شدم که آن عنوان را دوست نداشت، چون گمان می‌کرد بیش از حد شبیه عناوین قصه‌های علمی‌تخیلی و آثار رابرت لودلوم است).
صبا بانو:)
زوج جوان از کشیش درخواست کردند برای ازدواجشان تاریخی دقیق اما نامعلوم را در دفتر خود ثبت کند: «پانزده روز پس از پایان جنگ.»
Benyamin
«در یک حکومت تمامیت‌خواه مدرن، اصل امنیت دولت هیچ حدومرزی نمی‌شناسد. بنابراین مقام امنیتی مسئول باید تمام همت خود را به کار گیرد و قدرتی کم وبیش بی‌حدوحصر به دست بیاورد.»
محمدرضا
«گذشته از همه‌چیز، هرگز نکوشید جامع و کامل باشید.»
mimbaran
به محض آن‌که سخت دلبستهٔ موضوعی می‌شوی، انگار همه‌چیز تو را به یاد آن می‌اندازد.
mimbaran
برای درک روح هر عصری، باید خود را در آن غرق کنی.
mimbaran
«جنایت، اگرچه عاری از گفتار است، به شیوایی تمام حرف خود را می‌زند...»
کاربر ۲۵۷۳۳۳۵
و کیست که این افسانه را نشنیده باشد: هنگامی که لانسلو سرزمین لوگر را ترک گوید، آغازِ پایان فراخواهد رسید.
صبا
«چطور توانستید به دوستانتان خیانت کنید؟» «عالی‌جناب، به گمانم اگر پای یک میلیون مارک وسط بود، جنابعالی هم چنین کاری می‌کردید!»
Tamim Nazari
هایدریش کوچولو، کودکی تودل‌برو، موطلایی، شاگردزرنگ، سختکوش، محبوب پدر و مادر، ویولن‌نواز، پیانونواز و یک شیمی‌دان کوچک، صدایی نازک داشت. این ویژگی لقبی را برایش به ارمغان آورد، نخستین لقب از فهرست طولانی القاب هایدرش: در مدرسه او را «بُز» می‌نامیدند. در آن روزها، هنوز می‌توانستی او را دست بیندازی، بی‌آن‌که با خطر مرگ مواجه شوی. اما در همین دوران شیرین کودکی است که آدمی کدورت و کین‌توزی را هم می‌آموزد.
محمدرضا
برای درک روح هر عصری، باید خود را در آن غرق کنی. ضمن آن‌که وقتی یک بار ریسمان دانش‌اندوزی را بکشی، دیگر متوقف نمی‌شود و خودبه خود پیش می‌رود.
محمدرضا

حجم

۵۷۱٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۳۸۰ صفحه

حجم

۵۷۱٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۳۸۰ صفحه

قیمت:
۱۰۰,۰۰۰
۷۰,۰۰۰
۳۰%
تومان
صفحه قبل
۱
۲۳صفحه بعد