بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب ه‍ ه‍ ح‍ ه‍ | صفحه ۲ | طاقچه
تصویر جلد کتاب ه‍ ه‍ ح‍ ه‍

بریده‌هایی از کتاب ه‍ ه‍ ح‍ ه‍

۳٫۹
(۶۴)
یک بار هم که استثنائآ به رهبران نازی دستور می‌دهند کمی میانه‌روی به خرج دهند، آن‌ها بی‌هیچ هراسی از اجرای دستور پیشوای خود سر باز می‌زنند. شگفت آن‌که پس از جنگ، تنها استدلالی که نازی‌ها برای توجیه جنایات خویش به زبان می‌آوردند اطاعت از فرمان مافوق به نام شرافت نظامی و التزام به سوگند بود.
pedygonzales
یک وبگاه اینترنتی با هدف جلب توجه جوانان چک به ماجرای لیدیتسه (همان روستایی که نازی‌ها در ژوئن ۱۹۴۲ یکسره ویرانش کردند)، به کاربران خود نوعی بازی تعاملی ارائه می‌دهد که چنین طرحی دارد: «لیدیتسه را در کوتاه‌ترین زمان ممکن بسوزانید.»
Tamim Nazari
هایدریش تخیل چالاکی داشت و این در شغل او قابلیت برجسته‌ای به شمار می‌رفت.
Z.haji
«هیچ‌وقت چماق را بدون هویج به کار نبر!»
Benyamin
هایدریش کوچولو، کودکی تودل‌برو، موطلایی، شاگردزرنگ، سختکوش، محبوب پدر و مادر، ویولن‌نواز، پیانونواز و یک شیمی‌دان کوچک، صدایی نازک داشت. این ویژگی لقبی را برایش به ارمغان آورد، نخستین لقب از فهرست طولانی القاب هایدرش: در مدرسه او را «بُز» می‌نامیدند. در آن روزها، هنوز می‌توانستی او را دست بیندازی، بی‌آن‌که با خطر مرگ مواجه شوی. اما در همین دوران شیرین کودکی است که آدمی کدورت و کین‌توزی را هم می‌آموزد.
محمدرضا
کسی که به تغییر جبههٔ خود و پیوستن به جبههٔ دشمن تن می‌داد (حتی اگر تا آن لحظه در برابر بدترین شکنجه‌ها مقاومت کرده باشد)، از همان لحظه‌ای که فرومی‌پاشید، درست از همان لحظه‌ای که تصمیمش را می‌گرفت، «چنان در خیانت فرومی‌رفت که انگار به قعر لجن فرورفته باشد»
mimbaran
«سرباز باید نشان دهد که ضرورت کیفر سخت یهودیان را درک می‌کند، یهودیانی که تکیه‌گاه معنوی بلشویک‌های مخوف هستند. چنین مجازاتی برای درنطفه خفه‌کردن همهٔ شورش‌هایی که اغلب یهودیان سازماندهی‌شان می‌کنند ضرورت دارد»
صبا بانو:)
این کتاب اثرگذار در خودآگاه ما باقی می‌ماند و با خارخار پرسش‌های دل‌آشوبش راحتمان نمی‌گذارد: انسانی چنین پلید و پلشت همچون راینهارد هایدریش چگونه به ظهور رسید؟ چگونه نظامی بنیان گذاشته شد که افرادی چون او بتوانند در آن رشد کنند، به بالاترین مقام‌ها برسند و به ارباب مطلق میلیون‌ها انسان بدل شوند؟ چه کنیم که چنین فضاحتی از نو تکرار نشود؟
کاربر ۲۵۷۳۳۳۵
بنا به فرمان پیشوا، لیدیتسه باید به معنای واقعی کلمه از روی نقشه محو شود. نازی‌ها به گورستان هتک حرمت می‌کنند، درختان میوه را از ریشه درمی‌آورند، تمام بناها را در آتش می‌سوزانند و روی زمین نمک می‌پاشند تا اطمینان یابند که از آن پس هیچ گیاهی در آن نخواهد رویید. روستا اکنون به کوره‌ای دوزخی بدل شده است. بولدوزرها در راهند تا خرابه‌ها را هم از روی زمین بخراشند. از لیدیتسه هیچ اثری نباید برجا بماند، حتی جایی که پیش از این روستا در آن استقرار داشت.
Tamim Nazari
آه که چه قهرمانان ازیادرفته‌ای در گورستان بی‌انتهای تاریخ خفته‌اند... میلیون‌ها و میلیون‌ها فافک و موراوتس و نوواک و زلنکا... مردگان مرده‌اند و فرقی به حالشان ندارد که دیگران یادشان را بزرگ می‌دارند یا نه. اما این کار برای ما زندگان معنایی دارد. بزرگداشت خاطرهٔ آدم‌ها برای خودشان هیچ سودی ندارد، بلکه به کار کسانی می‌آید که از آن‌ها یاد می‌کنند. ما با بزرگداشت آنان خود را می‌سازیم و خود را تسکین می‌دهیم.
Tamim Nazari
تصور می‌کنم هیتلر هم گهگاه دوست‌داشتنی بوده است.
Tamim Nazari
. در آن‌جا، «جاساز» منتظرشان بود. وظیفهٔ این فرد به کار کنترل‌چی‌های چراغ‌قوه‌به‌دست سالن‌های نمایش می‌مانست که افراد را به سر جایشان راهنمایی می‌کند. جاساز هریک از یهودیان را به روی پُشته‌ای از اجساد می‌بُرد، برایش جای مناسبی می‌ساخت و او را روی شکم بر کپهٔ جنازه می‌خواباند، زنده و برهنه، افتاده بر پیکرهای بی‌جان و عریان. سپس تیراندازی از روی اجساد می‌گذشت و با شلیک گلوله‌ای به پس گردن قربانی او را از پا درمی‌آورد. این کار به‌راستی اجرای منسجم و خارق‌العادهٔ یک برنامهٔ کشتار جمعی بود.
Hoda
تابستان امسال، در باغ‌وحش کیف، مردی پا به قفس شیرها گذاشت. یکی از بازدیدکنندگان می‌خواست مانعش شود، اما او همچنان‌که با گامی بلند از روی حفاظ می‌پرید گفت: «خداوند حافظ من خواهد بود.» و بعد هم شیرها او را زنده‌زنده دریدند. اگر آن‌جا بودم، به او می‌گفتم: «نباید هرچه را که می‌شنوی باور کنی.»
وحید
نخستین نشانه‌های قطعی جنون پیشوا طی همین بحران سودت آشکار شد. در آن روزها کافی بود نام بِنِش یا چک‌ها بر زبانش جاری شود تا خشم سراپای وجودش را فراگیرد و مهار از کف بدهد. گفته‌اند که در چنین مواقعی خود را کف زمین می‌انداخت و لبهٔ فرش را گاز می‌گرفت. این حمله‌های ناشی از اختلال مشاعر به‌زودی باعث شد دشمنان نازیسم به او لقبی بدهند: «قالی‌خور».
وحید
وقتی در حلقهٔ دوستان و آشنایان می‌نشینم، وقتی می‌بینم چطور همگان در پیچ وخم‌های پوچ زندگی مشغول تقلا و مبارزه‌اند، با خود می‌اندیشم که جهان مضحک، تکان‌دهنده و بی‌رحم است.
Asmouse
هایدریش مردی سخت عمل‌گرا بود و به‌علاوه به نشانه‌های قدرت نیز رغبتی آشکار داشت.
Asmouse
او شادمانه به تشویق‌ها و هلهلهٔ مردم پاسخ گفت، اما رفتارش بر فروتنی خاص برندگان راستین گواهی می‌داد. هرکس وی را به‌خوبی می‌شناسد می‌داند که او با پدیده‌ای به نام استراحت بیگانه است. نه آرام وقرار و نه کاهلی... این است اصل بنیادین او، چه در ورزش و چه در عرصهٔ خدمت.
Asmouse
با خیانت فرانسه و انگلستان در مونیخ، ارادهٔ مقاومت مردمان چک درهم شکسته بود. آن‌ها برای محافظت از خود در برابر جنگ‌طلبی نازی‌ها هیچ ابزاری جز انفعال خویش نداشتند.
کاربر ۱۱۸۰۸۱۰
به قول شکسپیر: «جنایت، اگرچه عاری از گفتار است، به شیوایی تمام حرف خود را می‌زند...»
کاربر ۱۱۸۰۸۱۰
همچون همیشه، هیتلر سخن می‌گفت و مخاطبش گوش می‌داد.
کاربر ۱۱۸۰۸۱۰

حجم

۵۷۱٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۳۸۰ صفحه

حجم

۵۷۱٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۳۸۰ صفحه

قیمت:
۱۰۰,۰۰۰
۷۰,۰۰۰
۳۰%
تومان