بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب متل کالیویستا | صفحه ۱۰ | طاقچه
تصویر جلد کتاب متل کالیویستا

بریده‌هایی از کتاب متل کالیویستا

نویسنده:کلی یانگ
امتیاز:
۴.۸از ۱۲۴ رأی
۴٫۸
(۱۲۴)
انگار می‌خواست انگشت‌هایش را به یخمک تبدیل کند.
یـ★ـونا
لوپ گفت: «اول باید از تِرَن هوایی پیاده بشیم.» اخم کردم. پرسیدم: «کدوم ترن هوایی؟» لوپ از زبان پدرش توضیح داد که توی آمریکا دو جور ترن هوایی هست... یکی برای آدم‌های ثروتمند و یکی هم برای آدم‌های فقیر. توی ترن هواییِ ثروتمندها، آدمایی می‌نشینند که پول دارند. آن‌ها بچه‌هایشان را به بهترین مدرسه‌ها می‌فرستند و بعد آن‌ها بزرگ می‌شوند و یک عالمه پول درمی‌آورند که بچه‌هایشان به بهترین مدرسه‌ها بروند. لوپ گفت: «و نسل به نسل این‌جوری پیش می‌رن.» پرسیدم: «مردمِ فقیر چی؟» لوپ گفت: «ما سوار یه ترن هوایی دیگه هستیم. مامان و باباهامون پول ندارن. پس ما به مدرسه‌های خوبی نمی‌ریم و بعدش هم شغل‌های خوبی به دست نمی‌آریم. بچه‌هامون هم به مدرسه‌های خوبی نمی‌رن، کار درست درمون هم پیدا نمی‌کنن و همین‌طوری می‌ره جلو.» حرف‌هایش وحشتناک و ناامیدکننده بودند.
یه ادم:)
«این یعنی چیزایی که به نظر ما اشتباه می‌آن همیشه هم اشتباه نیستن. بعضی وقت‌ها یه اشتباه در واقع یه فرصته، ولی ما همون لحظه و همون‌جا متوجهش نمی‌شیم.
Fa
ما غریبه‌هایی بودیم از هر گوشهٔ دنیا سوار بر باد زندگی به کالیویستا رسیده بودیم تا همدیگر را پیدا کنیم و یک خانوادهٔ جدید تشکیل بدهیم.
miracle
بعضی وقت‌ها مشکلات در سرتان خیلی بزرگ به نظر می‌رسند، اما وقتی درباره‌شان با کسی حرف می‌زنید، از نتیجه‌اش شگفت‌زده می‌شوید
miracle
بعضی‌وقت‌ها باید خودتان وارد عمل شوید. باید خلاقیت به خرج دهید تا به چیزی که می‌خواهید برسید.
miracle
تا بازی نکنی برنده نمی‌شی.
miracle
چیزایی که به نظر ما اشتباه می‌آن همیشه هم اشتباه نیستن. بعضی وقت‌ها یه اشتباه در واقع یه فرصته، ولی ما همون لحظه و همون‌جا متوجهش نمی‌شیم.
miracle
«چرا وسط قطعهٔ به این قشنگی یه قسمت ترسناک گذاشتن؟» گفته بود: «چون بعضی وقت‌ها زندگی ترسناک می‌شه، کوچولو.»
miracle
تا بازی نکنی برنده نمی‌شی
starlight
گفت: «این یعنی چیزایی که به نظر ما اشتباه می‌آن همیشه هم اشتباه نیستن. بعضی وقت‌ها یه اشتباه در واقع یه فرصته، ولی ما همون لحظه و همون‌جا متوجهش نمی‌شیم.
ares
نکته آن‌جا بود که بعضی‌وقت‌ها باید خودتان وارد عمل شوید. باید خلاقیت به خرج دهید تا به چیزی که می‌خواهید برسید.
book worm
به دست‌هایمان نگاه کردم. دست من طلایی بود، مثل شن‌های صحرا و دست او به گرمی دارچین.
anne...
این‌جا هر چیزی قیمتی داشت، حتی مهربانی.
anne...
«این یعنی چیزایی که به نظر ما اشتباه می‌آن همیشه هم اشتباه نیستن. بعضی وقت‌ها یه اشتباه در واقع یه فرصته، ولی ما همون لحظه و همون‌جا متوجهش نمی‌شیم.
مسافر کتاب ها
به دست‌هایمان نگاه کردم. دست من طلایی بود، مثل شن‌های صحرا و دست او به گرمی دارچین.
anne...
ما که نمی‌تونیم کسی رو به خاطر رنگ پوستش قضاوت کنیم.
REYHANE
نگاهی به مادرم انداختم؛ به درماندگی نگاهش.
anne...
وقتی برگشت، یک بسته بیسکویت دستش بود. بیسکویت‌های شکلاتی که وسطشان کرم سفیدرنگ داشت. وقتی که آن‌ها را روی میز کوچکش می‌گذاشت، به بیسکویت‌ها خیره شدم و به یک دنیا فرقی که بین آن دو رنگ بود فکر کردم.
anne...
دماغم را لمس کرد و گفت: «به خاطر تو. تو سکهٔ بی‌نظیر منی میا. این رو می‌دونی؟»
anne...

حجم

۲۶۳٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۳۲۰ صفحه

حجم

۲۶۳٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۳۲۰ صفحه

قیمت:
۹۶,۰۰۰
تومان