بنگر که یک گل چه اندازه حضوردارد، چه اندازه تسلیم زندگیست!
:)
هر چه را که به طور کامل بپذیری، از جمله پذیرفتن این که نمیتوانی بپذیری و در حال مخالفت هستی، تو را به آرامش میبرد.
:)
میتوان گفت که تسلیم، جا به جایی درونی از مقاومت به پذیرش و از «نه» به «بله» است.
:)
هنگامی که با لحظهٔ حال دوست میشوی، هر کجا باشی احساس آسودگی داری. هنگامی که در حال آسوده نباشی، به هر کجا بروی، ناآرامی را همراه خواهی برد.
:)
انرژی بدن درونی خود را احساس کن؛ بیدرنگ صدای ذهن آرام میگیرد یا متوقف میشود. انرژی را در دستها، پاها، شکم و سینهات احساس کن.
:)
تعصبها، زندانهای جمعی ذهنی هستند و عجیب است که مردم، سلول زندان خود را میپرستند، زیرا به آنها احساس امنیت و احساس کاذب «من میدانم» میدهد.
:)
جریان تفکر قدرت شدیدی دارد که میتواند به سادگی تو را با خود ببرد. هر فکری وانمود میکند که بیاندازه مهم است و میخواهد توجه تو را به طور کامل ببلعد.
این هم یک تمرین معنوی تازه برای تو: افکارت را زیادی جدی نگیر.
:)
هنگامی که بدون تفسیر درک کنی، آن گاه میتوانی احساس نمایی آن که درک میکند، کیست.
کاربر ۵۷۴۱۸۷۳
این جهان یک رقص کیهانیست، رقص اَشکال، نه کمتر نه بیشتر!
کاربر ۵۷۴۱۸۷۳
تو کسی نیستی که نسبت به درخت، فکر، احساس یا تجربه هشیار هستی. تو همان هشیاری یا آگاهیای هستی که درون آن چیزها وجود دارد و به آنها شکل میدهد.
کاربر ۵۷۴۱۸۷۳