بریدههایی از کتاب سکون سخن می گوید
نویسنده:اکهارت تله
مترجم:فرناز فرود
ویراستار:ریحانه فرهنگی
انتشارات:انتشارات کلک آزادگان
دستهبندی:
امتیاز:
۴.۷از ۲۹ رأی
۴٫۷
(۲۹)
یک تمرین معنوی تازه برای تو: افکارت را زیادی جدی نگیر.
mahdi
هر گاه در تفکرِ بیاختیار غرق میشوی، از آن چه هست، میگریزی. نمیخواهی آنجایی که هستی، باشی؛ در اینجا و حالا!
mahdi
جریان تفکر قدرت شدیدی دارد که میتواند به سادگی تو را با خود ببرد. هر فکری وانمود میکند که بیاندازه مهم است و میخواهد توجه تو را به طور کامل ببلعد.
این هم یک تمرین معنوی تازه برای تو: افکارت را زیادی جدی نگیر.
mafian
همهمهٔ درونی تفکر معادل با سر و صدای بیرونیست. سکون درونی معادل با سکوت بیرونیست.
♡Zahra*♧
آزادی حقیقی و پایان دادن به رنج، زندگی کردن به گونهایست که گویی تو خودت هر آن چه را که در این لحظه احساس یا تجربه میکنی، به طور کامل انتخاب کردهای.
این اتحاد درونی با حال، پایان رنج بردن است.
کاربر ۲۰۲۰۴۸۹
هنگامی که متوجه طبیعت ناپایدار تمامی تجربهها بشوی و به این نکته پی ببری که جهان نمیتواند هیچ چیزی به تو بدهد که تا ابد ارزشمند باشد، تسلیم برایت بسیار سادهتر میگردد. آن گاه باز هم با افراد معاشرت خواهی کرد، در تجربهها و فعالیتها شرکت خواهی جست، اما بدون خواستهها و ترسهای «خودِ» خودمحور. یعنی دیگر برایت ضروری نیست که وضعیت، شخص، مکان یا رویدادی حتماً تو را راضی یا شاد کند و به طبیعت گذرا و ناقص پدیدهها اجازهٔ وجود میدهی.
معجزه در این است که هنگامی که خواستهٔ غیر ممکن خود را کنار میگذاری، هر وضعیت، شخص، مکان یا رویدادی نه تنها رضایتبخش میشود، بلکه هماهنگتر و آرامشبخشتر نیز میگردد.
کاربر ۲۰۲۰۴۸۹
سکون، طبیعت اصلی توست. سکون چیست؟ نوعی فضا یا هشیاری درونی که واژههای این صفحه در آن دریافت میشوند و به افکار تبدیل میگردند.
27059
یکی از استادان ذن، جوهر ذن را این گونه تعریف کرد: «انجام دادن تک به تک کارها.»
انجام دادن یک کار در یک زمان به این معناست که در آن چه انجام میدهی به طور کامل باشی و توجه کاملت را به آن بدهی. این، کار کردن در حالت تسلیم و عملی بااقتدار است.
mafian
هنگامی که از استاد بودایی خواستند تا معنای عمیق آیین بودا را شرح دهد، گفت: «بدون خود، مسألهای وجود ندارد.»
mafian
«بله» به آن چه هست، بُعدی عمیق از درون تو را آشکار میکند که نه به شرایط بیرونی وابسته است و نه به وضعیت درونی افکار و عواطف پیوسته در تغییر.
کاربر ۲۰۲۰۴۸۹
هر صدای آزاردهندهای میتواند به اندازهٔ سکوت مفید باشد. چگونه؟ مقاومت درونی را در برابر آن کنار بگذار، بگذار امور همان گونه که هستند، باشند. این پذیرش، تو را به آن قلمروی آرامش درون که سکون است خواهد برد.
ali
برخی اوقات تسلیم به معنای کنار گذاشتن تلاش برای فهمیدن و آسوده بودن با ندانستن است.
mafian
بیحوصلگی، خشم، اندوه یا ترس متعلق به تو نیستند، شخصی نیستند. آنها شرایط ذهن بشر هستند؛ میآیند و میروند.
هیچ چیزی که میآید و میرود، تو نیستی.
موفنری
سکوت مفید است، اما برای یافتن سکون نیازی به آن نداری. حتی در هیاهو میتوانی به سکون متن صدا، به فضایی که صدا از آن برمیخیزد، آگاه باشی. آن فضای درونی آگاهی ناب، خودِ آگاهیست.
کاربر ۲۲۳۰۱۹۰
هنگامی که در بارهٔ خودت فکر میکنی یا سخن میگویی، هر گاه میگویی «من»، به طور متعارف به «من و داستان من» اشاره داری. این «منِ» دوست داشتنها و دوست نداشتنها، ترسها و آرزوهای توست. «منی» که هیچ گاه برای مدت طولانی راضی باقی نمیماند. مفهومی ذهنی از وجود تو که مقید به گذشته است و در جست و جوی یافتن رضایت خویش در آینده میباشد.
آیا میتوانی ببینی که این «من» گذرا مانند نقش موج بر سطح آب شکلی موقت است؟
چه کسیست که این را میبیند؟ چه کسیست که نسبت به گذرا بودن شکل جسمانی و روانی تو آگاه است؟ من هستم. این «منِ» عمیقتریست که هیچ کاری با گذشته و آینده ندارد.
esrafil aslani
برخی از مردم درست پیش از مرگ عمیقاً آرام و تقریباً درخشان میشوند، درست مانند آن که نوری از میان شکل رو به زوال آنها به بیرون میتابد.
برخی اوقات افراد بسیار سالخورده یا بیمار در آخرین هفتهها، ماهها یا حتی سالهای عمرشان به عبارتی تقریباً شفاف میشوند. هنگامی که به تو مینگرند، شاید درخشش چشمانشان را ببینی، هیچ گونه رنج عاطفی در آنها باقی نمانده است. آنان تسلیم شدهاند و در نتیجه شخص، یعنی «منِ» خودمحورِ ساختهٔ ذهن ناپدید گشته است.
کاربر ۲۲۳۰۱۹۰
ذهن بیوقفه نه تنها در پی غذا برای فکر است، بلکه در جست و جوی هویت، یعنی مفهوم «خود» است. به این ترتیب منیت به وجود میآید و پیوسته خودش را از نو میآفریند.
کاربر ۲۲۳۰۱۹۰
استادی در هر زمینهٔ تلاش، خواه آفرینش هنری، ورزش، رقص، آموزش یا مشاوره به این معناست که ذهن متفکر یا دیگر درگیر نیست یا دست کم در مقام دوم قرار دارد. در اینجا قدرت و شعوری که بالاتر از تو و در عین حال همذات توست، اختیار را به دست میگیرد. دیگر روند تصمیمگیری وجود ندارد، عمل درست خود به خود انجام میپذیرد و «تو» آن را به انجام نمیرسانی. ارباب زندگی شدن نقطهٔ مقابل کنترل کردن است. در این حالت، تو با آگاهی بالاتر هماهنگ میشوی. آن آگاهیست که عمل میکند، سخن میگوید و کارها را به انجام میرساند.
Nima Mohseni
انرژی بدن درونی خود را احساس کن؛ بیدرنگ صدای ذهن آرام میگیرد یا متوقف میشود. انرژی را در دستها، پاها، شکم و سینهات احساس کن. زندگی را که همان وجود توست احساس کن، زندگیای که بدن را به حرکت درمیآورد.
آن گاه به بیانی، بدن راهرویی میشود به سوی احساس عمیق زندگی که زیر افکار و عواطف پر افت و خیزت نهفته است.
Nima Mohseni
هیچ چیزی که میآید و میرود، تو نیستی.
«بیحوصله هستم.» چه کسی این را میداند؟
«بیحوصله، اندوهگین، هراسان هستم.» چه کسی این را میداند؟
تو دانستن هستی، نه وضعیتی که دانسته میشود.
Nima Mohseni
حجم
۴۹٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۹۶ صفحه
حجم
۴۹٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۹۶ صفحه
قیمت:
۲۰,۰۰۰
۱۰,۰۰۰۵۰%
تومان