بریدههایی از کتاب نیروی حال
نویسنده:اکهارت تله
مترجم:هنگامه آذرمی
ویراستار:ریحانه فرهنگی
انتشارات:انتشارات کلک آزادگان
دستهبندی:
امتیاز:
۳.۶از ۷۹ رأی
۳٫۶
(۷۹)
گذشته به شما هویت میبخشد و آینده وعدهٔ رستگاری و خشنودی میدهد. در هر صورت، هر دوی اینها اوهامی بیش نیستند.
Aref
احساس، واکنش جسم به ذهن است
کاربر ۷۷۹۳۵
تنها گام حیاتی در سفر شما به سوی روشنبینی این است که یاد بگیرید خویش را با ذهنتان یکی نکنید.
E.r.Miri
پذیرش رنج، سفر به سوی مرگ است. رویارویی با درد عمیق، اجازهٔ بودن به آن دادن و توجه را بر آن متمرکز کردن به معنای ورود آگاهانه به حیطهٔ مرگ است. هنگامی که این مرگ را بیازمایید، به بیمرگی پی میبرید و دیگر چیزی نیست که از آن بهراسید. فقط «من درونی» میمیرد. پرتوی از نور خورشید را تصور کنید که فراموش کرده بخشی جداییناپذیر از خورشید است. آن پرتو خود را با این باور که مجبور است برای ماندگاری بجنگد، میفریبد و هویتی غیر از خورشید برای خود میآفریند و به آن میآویزد. آیا مردن چنین توهمی، به گونهای باورنکردنی آزادیبخش نیست؟
سمانه
برای کسی که بخواهد در تاریکی باقی بماند، نور بسیار دردناک است.
کاربر ۱۳۴۱۴۰۵
لذت همیشه از چیزی بیرون از شما حاصل میشود، در حالی که شادمانی از درون برمیخیزد.
کاربر تنها
آرامش درون شما به شرایط بیرونی بستگی ندارد. شما در «بودن» بیتغییر، بیزمان و بیمرگ به سر میبرید و دیگر به شادی و خشنودی در جهان بیرون با نوسان دایمی شکلهایش وابسته نیستید. شما میتوانید از رویدادهای بیرونی لذت ببرید، با آنها بازی کنید و شکلهای جدیدی بسازید و زیبایی همهٔ پدیدهها را قدر بدانید. اما هیچ نیازی به وابسته کردن خود به هیچ کدام از اینها ندارید.
نوید هارت
به نظر میرسد بیشتر مردم پیش از آن که از مقاومت دست بردارند و بپذیرند - یعنی پیش از آن که ببخشند - نیاز دارند که رنج بسیاری را تحمل کنند. به محض انجام بخشایش، یکی از عظیمترین معجزات روی میدهد: بیدار شدن آگاهی «بودن» از طریق آنچه که به ظاهر پلیدیست، یعنی دگرگونی رنج به آرامش درونی.
زینب دهقانی
بخش بزرگی از درد بشر غیرضروریست. تا زمانی که ذهنِ مشاهدهنشده زندگی شما را میگرداند، این درد، خودساخته است.
Thelonious
شما لحظهٔ حال را با چشمان گذشته میبینید و قضاوت میکنید و دیدی کاملاً تحریفشده از آن دارید.
ali shahbeaki
مقاومت، ضعف و ترسیست که وانمود به قوی بودن میکند
کاربر ۷۷۹۳۵
شادی به شرایطی وابسته است که مثبت تلقی میشود و آرامش درونی به هیچ چیز وابسته نیست
کاربر ۷۷۹۳۵
چشمانم را گشودم. نخستین پرتو سپیدهدم از میان پردهها گذر میکرد. بدون این که اندیشهای از ذهنم بگذرد، احساس کردم میدانم در نور، چیزی نامتناهیتر از آنچه ما درک میکنیم وجود دارد. آن درخشندگی ملایمی که از پردهها عبور میکرد، خودِ عشق بود. اشک به چشمانم آمد. از جا بلند شدم و در اتاق قدم زدم. اتاق را شناختم، با این حال میدانستم که پیش از این هرگز آن را به راستی ندیده بودم. همه چیز تازه و بکر مینمود، گویی همان لحظه موجودیت یافته بود. مداد، بطری خالی و اشیا را یک به یک برمیداشتم و از زیبایی و سرزندگی همهٔ آنها غرق شگفتی میشدم.
atefeh
ترس، شما را از عمل کردن بازمیدارد؟ ترس را اعلام نمایید، آن را تماشا کنید، به آن توجه نشان دهید و به طور کامل در کنار آن حضور داشته باشید. چنین کاری موجب قطع اتصال میان ترس و افکار شما میشود. نگذارید که ترس به درون ذهن شما راه یابد. از قدرت «لحظهٔ حال» استفاده کنید، زیرا ترس نمیتواند بر آن چیره شود.
کاربر ۲۱۸۲۰۸۳
اجازه بدهید از شما بپرسم: «آیا میتوانید هر گاه بخواهید از ذهنتان رها شوید؟ آیا تکمهٔ «خاموش» کردن ذهنتان را یافتهاید؟»
atefeh
بنا بر این انتظار را به عنوان یک حالت ذهنی، رها کنید. هر گاه متوجه میشوید که در حال ورود به حالت انتظار هستید، از آن بیرون بیایید و وارد لحظهٔ حال شوید. فقط باشید و از بودن لذت ببرید. اگر حضور داشته باشید، هیچ گاه نیازی ندارید که منتظر رویدادی شوید. پس بار دیگر که کسی گفت: «ببخشید که شما را منتظر گذاشتم.» بگویید: «اِشکالی ندارد، منتظر نبودم، فقط اینجا ایستاده بودم و از شادمانی وجودم لذت میبردم.»
کاربر ۷۷۹۳۵
برآورد شده است که بیش از پنجاه میلیون نفر در راه رسیدن به کمونیسم و برای تحقق «دنیایی بهتر» در روسیه، چین و کشورهای دیگر به قتل رسیدهاند. این نمونهٔ وحشتناکیست از آن که چگونه باور بهشتی در آینده میتواند جهنمی از زمان حال بسازد. آیا دیگر در این که زمان روانی یک بیماری جدی و خطرناک ذهنیست، تردیدی باقی میماند؟
سمانه
کسی به نیت آن که آزارتان دهد، حرف غیر محترمانهای به شما میزند. به جای منفیگرایی و واکنشی ناآگاهانه مانند حمله، دفاع یا عقبنشینی بگذارید که آن حرف از شما عبور کند. هیچ مقاومتی نشان ندهید، گویی هیچ کس حرفی نزده است که شما را آزار دهد. «این»، بخشایش است. با این کار، شما دیگر آسیبپذیر نیستید. هنوز میتوانید به آن شخص بگویید که رفتارش غیر قابل قبول است - در صورتی که این انتخاب را داشته باشید - اما دیگر او قدرت چیرگی بر حالت درون شما را ندارد.
نوید هارت
«آموختم که در برابر آنچه هست هیچ مقاومتی نشان ندهم، آموختم که به لحظهٔ حال اجازهٔ بودن بدهم و ماهیت ناپایدار همهٔ وضعیتها و چیزها را بپذیرم. به این ترتیب به آرامش رسیدهام.»
نوید هارت
تا وقتی از درد برای خویش هویت میسازید، نمیتوانید از آن خلاص شوید.
نوید هارت
حجم
۲۱۲٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۶
تعداد صفحهها
۲۶۲ صفحه
حجم
۲۱۲٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۶
تعداد صفحهها
۲۶۲ صفحه
قیمت:
۵۳,۰۰۰
۲۶,۵۰۰۵۰%
تومان