بریدههایی از کتاب قلب، تخم مرغ و همه چیزهای شکستنی
۴٫۵
(۲۸)
همان جا به خودم قول دادم هیچوقت بچههایم را اینطوری غافلگیر نکنم. اصلاً طوری رفتار نمیکنم که انگار من صلاحشان را بهتر میدانم و خودشان نمیتوانند برای خودشان تصمیم بگیرند.
haniyeh
شاید زیاد عجیب نباشد که سرما اینقدر قدرت دارد. شاید بعضی وقتها قدرت یعنی اینکه بدانی روزی همهچیز درست میشود و آنقدر منتظر بمانی تا هوا آفتابی شود و بتوانی بروی بیرون.
haniyeh
مثل اینکه تعطیلات مردم را خوشحال نمیکند. فقط یادمان میاندازد بقیهٔ روزهای سال چهقدر بیچارهایم.
haniyeh
با دیدن آن حروف، آن جایزهٔ نقدی چاقوچله، احساس کردم دارم توی چالهٔ سیاه و عمیق ناامیدی سقوط میکنم و کل دنیا من را میبیند و میگوید نه ناتالی، هنوز نه! تسلیم نشو!
haniyeh
شاید مامان توی دلش میخندد یا گریه میکند، درست مثل گلوگیاههای مورد علاقهاش. شاید فقط نیاز دارد یک نفر او را از لاکش بکشد بیرون تا دوباره بتوانیم با هم بخندیم، آواز بخوانیم و تعجب کنیم.
haniyeh
با توئیگ هیچچیز غیرممکن به نظر نمیرسید.
Book
هیچکسی توی #زندگی و توی # علم بازنده نیست.
Book
من او را همانطوری که بود میخواستم، بیتوجه به عالم و آدم.
Book
هیچوقت پیری پدر و مادرم را تصور نکرده بودم.
Book
آخر مگر کسی اعتراف میکند که هیچ دوستی نداشته؟
Book
یادم رفته بود با کسی دوست شدن چهطوری است.
Book
حالا که او به من اهمیت نمیدهد، من هم بهش اهمیت نمیدهم.
Book
من جلوی چشمش نشسته بودم و او به حرفهایم گوش نمیداد.
Book
میشود بهخاطر اینکه کسی غمگین است از دستش عصبانی بود؟
Book
شاید بعضی وقتها قدرت یعنی اینکه بدانی روزی همهچیز درست میشود و آنقدر منتظر بمانی تا هوا آفتابی شود و بتوانی بروی بیرون.
Book
بزرگترها واقعاً نمیخواهند بدانند ما چه احساسی داریم. فکر میکنند میخواهند بدانند، ولی در واقع فقط میخواهند باور کنند حالمان خوب است، چون کارشان را راحتتر میکند.
Book
من نمیخواهم وقتم را با غصه خوردن تلف کنم.
Book
توئیگ میداند چهکار کند که به آدم خوش بگذرد.
Book
قلبم نرم شد. بعد یادم افتاد چه بلایی سر ما آورده و دوباره مثل سنگ شدم.
مگی
ولی من به اندازهٔ کافی مهم نبودم تا بهخاطرم تلاش کند.
مگی
حجم
۷۱۶٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۲۴۸ صفحه
حجم
۷۱۶٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۲۴۸ صفحه
قیمت:
۸۷,۰۰۰
تومان