بریده‌هایی از کتاب قدرت سکوت ذهن

از دید دنیای پرمشغله، تنهایی همیشه به معنای تک ماندن است و خلوت‌گزینی، نوعی انحراف. ـ جان گریوز

اگر برای انجامِ کارهای روزمره زمان کافی بگذاریم و آنها را صادقانه انجام دهیم، به آیین تبدیل می‌شوند.

وقتی بدانیم به چه چیزهایی باید نه بگوییم، می‌توانیم به آنهایی که ارزشمند هستند، پاسخ مثبت دهیم.

عشق یعنی سکوتِ دو نفری که روی نیمکت تابی نشسته‌اند، سکوتِ یک آغوش، سکوتِ آخرین نامه، یک خاطره، یک تماس تلفنی قبل‌از برخورد هوایی، پاسخ به محبت، آموزش، یادگیری، با هم بودن

جهان، ما را درمعرضِ طوفان‌های زیادی قرار می‌دهد و کسانی که تصمیم گرفته‌اند همچون یک جزیره زندگی کنند، دربرابرِ این طوفان‌ها و گردبادها، ویران‌ترین و بی‌پناه‌ترین خواهند بود.

پرسش این است که در زندگی چه چیزی را بیشتر می‌خواهیم؟ و پاسخْ دستاوردها و محبوبیت نیست، بلکه لحظاتی است که احساس می‌کنیم کافی هستیم؛ با حضور بیشتر، وضوح بیشتر، بینش بیشتر، حقیقت بیشتر، و سکوتِ ذهنیِ بیشتر.

ما گمان می‌کنیم بیشتر می‌خواهیم، اما نمی‌فهمیم که خیلی داریم.

قبل‌از اینکه بتوانیم تغییرات عمیقی در زندگیِ خود ایجاد کنیم، باید به رژیم غذایی و روشِ تغذیهٔ خود بنگریم و همچنان‌که از خوردنِ موادِّ مسموم‌کننده و سکرآور خودداری می‌کنیم، باید در زندگی نیز چنین رویه‌ای را درپیش بگیریم. آنگاه این قدرت را خواهیم داشت که اجازه دهیم بهترین‌ها در وجودمان رشد کنند و دیگر، قربانیِ عصبانیت و ناامیدی نخواهیم بود.

زمان ارزشمندمان را به اخبار اختصاص ندهیم، یک یا دو گام عقب‌تر از آخرین گرایش‌ها یا پدیده‌های فرهنگی باشیم و اجازه ندهیم صندوق ورودی یا داده‌هایمان بر زندگی ما مسلط شوند.

تمامیِ مشکلاتِ بشر از آنجایی نشئت می‌گیرد که انسان نمی‌تواند به‌تنهایی در اتاقی آرام بنشیند.

هرکدام از ما به اطلاعاتی بیشتر از آنچه به‌طور منطقی برایمان مفیدند دسترسی داریم. به خودمان قبولانده‌ایم که آگاهی از این اطلاعات، بخشی از وظیفهٔ ماست و باید در رأس امور باشیم و به همین دلیل، زمان ارزشمندی را به اخبار، گزارش‌ها، جلسات، و دیگر فرم‌های بازخوردی اختصاص می‌دهیم. حتی اگر اهل تماشای تلویزیون نباشیم، همچنان با شایعات، داستان‌ها و دیگر حواس‌پرتی‌ها احاطه شده‌ایم و باید چنین رویه‌ای را متوقف کنیم. اگر به‌دنبال پیشرفت هستید، به کودن بودن و احمق فرض شدن نسبت به مسائل بی‌اهمیت، رضایت دهید.

این لحظه‌ای که درست همین حالا تجربه‌اش می‌کنیم یک هدیه است (و به همین دلیل، پرزنت «present» در معنای ارمغان و حال کاربرد دارد.)

اگر صلح و روشنی چیزی است که در این زندگی به‌دنبالش هستید و البته که سزاوارش هستید، بدانید که در همین نزدیکی پیدایشان خواهید کرد و خیلی با شما فاصله ندارند.

چرا باید آفریدگار خواهان این باشد که دنیا در ترس زندگی کند؟!

«بیشتر ببخش. از آنچه خود به‌دست نیاورده‌ای، ببخش. بیشتر دوست بدار و گذشته‌ها را رها کن.»

اگر قلبمان ناآرام باشد، عمرِ سکوتِ ذهنمان کوتاه خواهد بود و روح ما از پوچی رنج خواهد برد.

«برای انسان چه سودی دارد که کلّ جهان را به‌دست آورد، اما روحش را ببازد؟»

هرگز برای پاداش، کار نکن و هرگز برای کار، زندگی‌ات را مختل نکن. ـ باگاواد گیتا

ذهنِ افرادِ خودشیفته مملو از بخارِ بدبوی گیج‌کنندهٔ خودبزرگ‌بینی و ناامنی است، افرادی که همیشه پای خود را بیشتر از گلیمشان دراز می‌کنند! هرجا که قدم می‌گذارند جنگ به‌راه می‌اندازند، دشمن‌تراشی می‌کنند و از اشتباهاتشان نمی‌آموزند

با پرسش‌های بزرگ، با ایده‌های بزرگ، مغزتان را درگیر کنید. با مغزتان همچون یک ماهیچه رفتار کنید و ازطریقِ مقاومت کردن، درمعرضِ خطر قرار گرفتن و آموزش دیدن، خود را تقویت کنید.