بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب پشیمانم کن | صفحه ۲ | طاقچه
تصویر جلد کتاب پشیمانم کن

بریده‌هایی از کتاب پشیمانم کن

نویسنده:عباس صفاری
انتشارات:نشر چشمه
امتیاز:
۳.۳از ۱۰ رأی
۳٫۳
(۱۰)
خسته از دست من وقتی به خیابان زدی مثل آدمک برفی اواخر اسفند سراپا گریه بودی و اشک گیرم تمام چراغ‌های دنیا سبز تمام آدرس‌ها سرراست و لبخند تمام رهگذران به پهنای خوشامد نوروزی مگر نمی‌دانستی کسی که سایه‌اش را روی این صندلی جا بگذارد و عطر آغوشش به عمق بالشت‌ها و کوسن‌های این خانه نفوذ کرده باشد راه دوری نخواهد رفت زیر آسمان خدا فقط قلب آکبند فرشته‌هاست که هرگز نمی‌شکند.
Mina.bassami
در غیاب تو آب از آب آن‌قدر تکان خورده است که هر شب سیلابی خروشان آوار می‌کند خواب مرا
.ً..
در غیاب تو آب از آب آن‌قدر تکان خورده است که هر شب سیلابی خروشان آوار می‌کند خواب مرا بیا و بیدارم کن از این کابوس و بگذار در آن لحظهٔ سیاه سقوط به گل‌های سپید دامنت چنگ بیندازم
AmirmohammadYavari
وسه‌ای کال بستری روبه‌زوال و تن خمیر ورنیامده‌ای در تنوری سرد
متین
خانه: گذرگاه بادهای قطبی با پنجره‌ای گشوده بر خورشیدی بلاتکلیف که نه می‌ماند نه غروب می‌کند.
Atena
فرقی نمی‌کند این درد بی‌درمان در سواحل کاپری گریبانت را بگیرد یا در مترو تهران
Atena
بهشت موعود باید جایی باشد از بحرین و حوالی بین‌النهرین تا اورشلیم بدون حصار سیطره‌ای که راهیان دوزخ آن‌قدر بمب و مین و تخم نفاق در آن کاشته‌اند که از مسافرِ راهیِ بهشت یک تکه‌استخوان پوسیده حتا به مقصد نرسد.
Atena
می‌گوید حاضر است بیداری‌اش را به صورت مادام‌العمر مانند خدایی نفرین‌شده به قلهٔ کوهی ببرد و به اعماق دره‌ای تاریک پرتابش کند.
Atena
خوابی از جنس مرگ‌های موقت
Atena
غرق می‌شویم هرازگاه در فکر بکری در اندوه شیرینی در رؤیای سفرکرده‌ای در خاطرات کسی دیگر گمراه‌تر از خودمان دست‌دردست کولی کف‌بین به جست‌وجوی نشانی از خود غرق می‌شویم
Atena
ترس فردا بزرگ‌تر از غم فرداست
Atena
آینهٔ دست‌شویی چهره‌ای نشانت خواهد داد المثنای افسردگی‌ات
Atena
حیف که نمی‌توان چنین روز بی‌سروپایی را دربست به روز دیگری موکول کرد و بازگشت به بستری که هنوز آغشته به گرمای آغوش توست.
Atena
در تقویم ما روزهایی هست پیش‌بینی‌ناشده و شبیه روز مبادا که هیچ‌چیزش به هیچ‌چیز نمی‌آید
Atena
هیچ‌کس تا ابدالدهر به هیچ قولی پای‌بند نخواهد ماند
Atena
اگر به جست‌وجویت کسی آستین بالا نزند قطعاً گم نشده‌ای نهایتش در یکی از ایستگاه‌های هستی‌ات جا مانده‌ای
reyhan
بهشت موعود باید جایی باشد از بحرین و حوالی بین‌النهرین تا اورشلیم بدون حصار سیطره‌ای که راهیان دوزخ آن‌قدر بمب و مین و تخم نفاق در آن کاشته‌اند که از مسافرِ راهیِ بهشت یک تکه‌استخوان پوسیده حتا به مقصد نرسد.
reyhan
یقین داشته باش از این دنیا تو نباشی سر سوزنی کم نخواهد شد و من نیز همچنان خواهم بود و روزم را به شب خواهم رسانید اگرچه به جان کندن.
reyhan
مردی حلق‌آویز در هوا تاب می‌خورد.
A.mIr.1999
بیدار شدن از خواب غلتیدن از مرگی‌ست به مرگی دیگر بی‌آن‌که این غلت و واغلت‌ها سر سوزنی بکاهد از بلوای دردناک درونت بیدار که می‌شوی سراپا آماده‌ای تا غرق شوی در اعماق خوابی دیگر.
یك رهگذر

حجم

۶۴٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۱۵۵ صفحه

حجم

۶۴٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۱۵۵ صفحه

قیمت:
۳۴,۰۰۰
۱۷,۰۰۰
۵۰%
تومان