بریدههایی از کتاب انسان در جست و جوی معنا
۴٫۰
(۲۲۱)
نیاز واقعی بشر به وضعیت روحی بدون تنش نیست، بلکه کشمکش و تلاش برای رسیدن به هدف ارزشمند و کاری است که آزادانه انتخاب شده باشد
SaNaZ
نخستین بار در طول عمرم، حقیقتی را دیدم که در ترانهٔ شاعران میتوان دید. حکمتی نهایی را که متفکران درمییابند. این حقیقت را که عشق، والاترین سرانجامی است که بشر در آرزویش است. سپس معنای بزرگترین راز اشعار و تفکرات و عقاید بشری را دریافتم. رهایی بشر، به دست عشق و عاشقی کردن است. فهمیدم چهطور کسی که چیزی در این دنیا برایش نمانده، هنوز به خوشبختی فکر میکند. حتی برای یک لحظه. با فکر کردن به معشوقش.
رضا برزگری
اگر از ما بپرسند اینکه داستایوفسکی گفته «انسان موجودی است که با هر شرایطی خودش را وفق میدهد» درست است یا نه، میگوییم: «بله. انسان با هر شرایطی تطبیق پیدا میکند. اما از چگونگیاش نپرسید.»
زهرا قائدعلی
طوری زندگی کنید که انگار برای بار دوم زندگی میکنید و بار اول اشتباه زندگی کرده بودید.
نَــسـی
فرانکل که تجربهای به دردناکی اردوگاههای آلمان را پشت سر گذاشته، معتقد است «پاسخ مثبت به زندگی با وجود همه چیز» راه درمان بسیاری از رنجهاست و زندگی تحت هر شرایطی معانی بالقوهٔ خودش را دارد، حتی در تیرهبختانهترین شرایطش.
ghaedi
آزادی اما حرف آخر نیست. آزادی تنها بخشی از داستان و نیمی از واقعیت است. آزادی تنها جنبهٔ منفی پدیدهای است که جنبهٔ مثبت آن مسئولیتپذیری است. در حقیقت، آزادی در معرض خطر انحطاط به سوی هرجومرج محض است، مگر اینکه با مسئولیتپذیری زنده شود. به همین دلیل است که توصیه میکنم مجسمهٔ آزادی در ساحل شرقی، با یک مجسمهٔ مسئولیت در ساحل غربی تکمیل شود.
نجمه
عشق از جسم معشوق فراتر میرود و عمیقترین معنای روحانیاش را مییابد. چه باشد، چه نباشد. زنده باشد یا نباشد. دیگر فرقی نمیکند.
pejman
از تمام اینها میتوان فهمید در دنیا دو نژاد انسان وجود دارد. نژاد افراد نجیب و نژاد افراد نانجیب. از هر دو نژاد در همه جا وجود دارد. آنها در تمام گروههای اجتماعی نفوذ کردهاند. هیچ گروهی تنها شامل افراد نجیب یا نانجیب نیست. و به همین شکل، هیچ گروهی نژاد خالص نیست
زهرا
به جملهٔ یکی از شطرنجبازان استناد میکنم: «استاد به من بگو بهترین حرکت در جهان چیست؟» خب آشکار است بهترین حرکت به شرایط خاص بازی و شخصیت حریف بستگی دارد. این جواب دربارهٔ وجود انسان هم صدق میکند.
رضا برزگری
در روانپزشکی، شرایط خاصی به نام توهم آزادی وجود دارد. محکوم به مرگ درست لحظاتی پیش از اعدام دچار این توهم میشود که شاید در لحظهٔ آخر مرا آزاد کنند. ما هم همان شرایط را داشتیم و درست در لحظات آخر تصور میکردیم شاید شرایطمان خیلی بد نباشد.
rahim alimardanloo
عشق، والاترین سرانجامی است که بشر در آرزویش است. سپس معنای بزرگترین راز اشعار و تفکرات و عقاید بشری را دریافتم. رهایی بشر، به دست عشق و عاشقی کردن است. فهمیدم چهطور کسی که چیزی در این دنیا برایش نمانده، هنوز به خوشبختی فکر میکند. حتی برای یک لحظه. با فکر کردن به معشوقش
|ݐ.الف
«کسی که چرایی زندگیاش را بیابد، چگونگی آن را نیز خواهد یافت.»
مهدی
لازم نبود که از اشک ریختن خجالت بکشیم. این اشکها شاهد بزرگترین شهامتها بودند. شهامت رنج کشیدن. افراد کمی این را درک میکردند. بیشترشان با شرمساری اعتراف میکردند اشک ریختهاند. مثل دوستم که در پاسخ به این سؤالم که چهطور زخمش را درمان کرده، اعتراف کرد: «اشک ریختم تا خوب شود.»
*𝐻𝑒𝒾𝓇𝒶𝓃
اگر زندگی در کل معنادار باشد، رنج کشیدن هم باید معنا داشته باشد.
hamid
«چیزهایی وجود دارند که قدرت استدلالتان را میگیرند، وگرنه دلیلی ندارد که شما منطق خود را از دست بدهید.»
hamid
من خدا را از زندان کوچکم صدا کردم و او در گسترهٔ این آزادی، جوابم را داد
نَــسـی
داستایوفسکی میگوید: «تنها از یک چیز میترسم: شایستهٔ رنجهایم نباشم.
نَــسـی
یک واکنش غیرعادی به شرایط غیرعادی، واکنشی عادی محسوب میشود
shamim
انسان در جستوجوی شادی نیست، بلکه بیشتر در جستوجوی دلیلی برای شاد بودن است
دختر بهاری
اسپینوزا در کتاب «اخلاق» خود چه میگوید؟ ــ عواطف رنجآور به محض اینکه تصویر شفاف و دقیقی از آنها شکل دهیم، دیگر رنجآور نخواهند بود.
hemat133
حجم
۱۴۱٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۱۴۴ صفحه
حجم
۱۴۱٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۱۴۴ صفحه
قیمت:
۴۰,۰۰۰
۲۰,۰۰۰۵۰%
تومان