بریدههایی از کتاب استاد
۴٫۸
(۶۹)
میگفت: «برزخ من، فقر در دنیاست. دیگر در برزخ مشکلی ندارم!»
علیرضام
اهل روضه هفتگی بود.
در خانه خودش روضه میگرفت.
می گفت: «من باید برای حضرت اباعبدالله کار کنم، چه عالِم باشم چه بی سواد.»
نام امام حسین (ع) بی تابش میکرد. هر وقت اسم حضرت میآمد، به گریه میافتاد.
کافی بود کسی که منبر میرود، جمله اولش را با سلام بر امام حسین (ع) شروع کند. دیگر چیزی نمیتوانست جلوی سیل اشکهای آقای قاضی را تا آخر منبر بگیرد...
می گفت: «جریان فیوضات و خیرات از مسیر حضرت سیدالشهدا میگذرد و پیشکار این فضیلت هم حضرت قمر بنیهاشم ابالفضل العباس است.»
Vizma gallery
نماز اول وقت را مربی هر انسانی میدانست که میشود با مراعات آن، به کمال رسید: «اگر کسی نماز واجبش را در اول وقت خواند و به مقامات عالیه نرسید، مرا لعن کند!»
معتقد بود همین که کسی مقید به خواندن نماز اول وقت حتی بدون حضور قلب باشد، نماز کارش را درست خواهد کرد
یعقوب موسوی
مبادا به بهانه بهشت، از بهشتآفرین غافل شوید.
•° زهــــرا °•
آقای قاضی به شاگردانشان میگفت:
«نفْسِ انسان مثل همین حوضهاست. اگر آرامش داشته باشد، اضافات و کثافات تهنشین میشود. راه کسب این آرامش چیست؟ سکوت. وقتی پرحرفی میکنیم و خودمان را به تلاطم بیخود میاندازیم، در واقع داریم نفسمان را زیر و رو میکنیم! اما اگر کسی رعایت «صَمت» و سکوت را بکند، آرام آرام این آلودگیها که تهنشین شده، منجمد میشود و دیگر حرکت نمیکند. این طوری نفسش را تحت تسلط خود در میآورد...».
محمدرضا
به شاگردانش توصیه کرده بود این دعا را در قنوت نمازهای واجب و مستحبشان بخوانند:
«اللَهُمَّ ارْزُقْنی حُبَّک وَ حُبَّ ما تُحِبُّهُ وَ حُبَّ مَنْ یحِبُّک وَ الْعَمَلَ الَّذی یبَلِّغُنی إلَی حُبِّک وَ اجْعَلْ حُبَّک أَحَبَّ الاشْیاءِ إلَی».
خدایا، عشق خودت، عشق به آنچه تو دوستش داری، عشق به کسی که تو را دوست دارد و عملی را که مرا به عشق تو برساند، به من روزی کن.
خدایا، عشق خودت را محبوبترین چیز پیش من قرار بده
علیرضام
در مقابل آن غنیّ مطلق، باید فقیرترین باشم
علیرضام
گاهی دیگران طعنه میزدند: «تو و این همه اهل و عیال و خرج زیاد و بی پولی؟!»
صادقانه پاسخ میداد:
«این حال را دوست دارم. در مقابل آن غنیّ مطلق، باید فقیرترین باشم. وقتی پول ندارم احساس نیاز بیشتری به خدا میکنم و توجهم به او بیشتر میشود. در آن حال با خود میاندیشم: آیا این لذایذی که از نماز میبرم در برزخ هم نصیبم میشود؟!»
میگفت: «برزخ من، فقر در دنیاست. دیگر در برزخ مشکلی ندارم!»
Aseman📚🌿🌦
پرسیدم:
«در مواقع اضطرار و گرفتاری و بنبست، چه در امور دنیوی چه در امور اخروی، از کدام ذکر کمک بگیرم تا مشکل حل شود؟»
در جواب گفت:
«ابتدا پنج مرتبه صلوات بفرست. سپس پنج مرتبه آیتالکرسی را تلاوت کن. بعد این ذکر را در قلب خود بدون آنکه به زبان بیاوری آن قدر بگو تا مشکل برطرف شود: اللَهُمَّ اجْعَلْنِی فی دِرْعِک الْحَصینَةِ الَّتی تَجْعَلُ فِیها مَنْ تَشآءُ.» خدایا! مرا در زره محکم خود قرار بده، همان زرهی که هر که را بخواهی در آن قرار میدهی.
f.adibi.s
فقر را عنایت خدا و مقدمه کمال میدانست.
صالحه
هرچند اهل سختگیری در استفاده از نعمتهای دنیا و لذتهای حلال نبود؛ اما همیشه شاگردانش را از پرخوری و خوردن غذاهای سنگین منع میکرد.
میگفت: «غذا را برای خوشگذرانی نخورید؛ برای خاصیّت و قوّتش بخورید.»
mm.rashidabadi
یکی از شاگردان استاد به شوخی میگفت:
«آقای قاضی ما را خسرالدنیا و الآخره کرد! نه بهرهای از دنیا داریم و نه از آخرت!»
راست میگفت. کسی که بوی آقای قاضی به مشامش خورده بود، دیگر میل و رغبتی به لذتهای دنیا و آخرت از خودش نشان نمیداد و تنها همّ و غمّش، رسیدن به خدا بود.
این جمله را از استاد زیاد میشنیدند:
«من کان همُّه اللهُ، کفاه اللهُ فی جمیع همومِه.» کسی که دغدغهاش فقط خدا باشد، خدا تمام دغدغههای او را تأمین خواهد کرد.
پوریا
«حواستان به دنیا هم باشد. همسر، فرزندان و بهرههای مادی خدادادی را داشته باشید و در همین زندگی طبیعی و عادی، به سمت خدا و معنویت حرکت کنید.»
ظاهر خودش هم بسیار مرتّب و تمیز بود. موها و دستهایش را حنا میبست. حتی به تمیزی کفش خیلی اهمیت میداد. عطر و بوی خوش هم که جای خودش.
میگفت: «این بدن، مَرکب و وسیله حرکت روح ماست. باید به آن رسیدگی کرد. هرچه بهتر به آن خدمت کنید، بیشتر میتوانید در سیر معنوی از آن استفاده کنید.»
•° زهــــرا °•
خلاصه همین قاسم با آن سوابق معروف فسق و فجور، از عابدان و زاهدان بزرگ نجف شد. کارش به جایی رسید که مردم باقیمانده چایش را بهعنوان شفا میخوردند.
حـســیـن شــریــفـــــ
«اللَهُمَّ ارْزُقْنی حُبَّک وَ حُبَّ ما تُحِبُّهُ وَ حُبَّ مَنْ یحِبُّک وَ الْعَمَلَ الَّذی یبَلِّغُنی إلَی حُبِّک وَ اجْعَلْ حُبَّک أَحَبَّ الاشْیاءِ إلَی».
خدایا، عشق خودت، عشق به آنچه تو دوستش داری، عشق به کسی که تو را دوست دارد و عملی را که مرا به عشق تو برساند، به من روزی کن.
حـســیـن شــریــفـــــ
حدود بیست سال میشد که هوای چشمهایش را داشت؛ مبادا به نامحرم بیفتد.
چشمها دیگر عادت کرده بودند.
هر وقت نامحرمی میخواست وارد شود؛ چشمها بسته میشدند...
حـســیـن شــریــفـــــ
به شاگردانش توصیه کرده بود این دعا را در قنوت نمازهای واجب و مستحبشان بخوانند:
«اللَهُمَّ ارْزُقْنی حُبَّک وَ حُبَّ ما تُحِبُّهُ وَ حُبَّ مَنْ یحِبُّک وَ الْعَمَلَ الَّذی یبَلِّغُنی إلَی حُبِّک وَ اجْعَلْ حُبَّک أَحَبَّ الاشْیاءِ إلَی».
خدایا، عشق خودت، عشق به آنچه تو دوستش داری، عشق به کسی که تو را دوست دارد و عملی را که مرا به عشق تو برساند، به من روزی کن.
خدایا، عشق خودت را محبوبترین چیز پیش من قرار بده.
یونس
همیشه باوضو
محال بود از خواب بیدار شود و بدون وضو دوباره بخوابد.
میگفت: «بیست سال است که بی وضو نماندهام. بیست سال است که نخوابیدم، مگر با وضو.»
Aseman📚🌿🌦
«من هرچه دارم از زیارت سید الشهداء و قرآن دارم...
محال است کسی بتواند از راهی غیر از راه سیدالشهدا به مقام توحید برسد.»
Aseman📚🌿🌦
شوهرداری
وقتی ما را شوهر میداد میگفت:
«اگر آرامش دنیا و سعادت آخرت را میخواهید، خانه همسرتان که رفتید مدام نگویید این را میخواهم، آن را نمیخواهم.»
ما هم واقعاً همین طور بودیم. اگر بود، بود و اگر نبود قانع بودیم و میگذراندیم.
محا-د.ی.د
حجم
۱۹۹٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۱۴۲ صفحه
حجم
۱۹۹٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۱۴۲ صفحه
قیمت:
۲۰,۰۰۰
۱۰,۰۰۰۵۰%
تومان