بریدههایی از کتاب استاد
۴٫۸
(۶۹)
همیشه باوضو
محال بود از خواب بیدار شود و بدون وضو دوباره بخوابد.
میگفت: «بیست سال است که بی وضو نماندهام. بیست سال است که نخوابیدم، مگر با وضو.»
zahra sedaghat
کسی که دغدغهاش فقط خدا باشد، خدا تمام دغدغههای او را تأمین خواهد کرد.
ابوالفضل سالاری
به خودتان برسید!
آقای قاضی میگفت:
«حواستان به دنیا هم باشد. همسر، فرزندان و بهرههای مادی خدادادی را داشته باشید و در همین زندگی طبیعی و عادی، به سمت خدا و معنویت حرکت کنید.»
ظاهر خودش هم بسیار مرتّب و تمیز بود. موها و دستهایش را حنا میبست. حتی به تمیزی کفش خیلی اهمیت میداد. عطر و بوی خوش هم که جای خودش.
میگفت: «این بدن، مَرکب و وسیله حرکت روح ماست. باید به آن رسیدگی کرد. هرچه بهتر به آن خدمت کنید، بیشتر میتوانید در سیر معنوی از آن استفاده کنید.»
zahra sedaghat
پرسیدم:
«در مواقع اضطرار و گرفتاری و بنبست، چه در امور دنیوی چه در امور اخروی، از کدام ذکر کمک بگیرم تا مشکل حل شود؟»
در جواب گفت:
«ابتدا پنج مرتبه صلوات بفرست. سپس پنج مرتبه آیتالکرسی را تلاوت کن. بعد این ذکر را در قلب خود بدون آنکه به زبان بیاوری آن قدر بگو تا مشکل برطرف شود: اللَهُمَّ اجْعَلْنِی فی دِرْعِک الْحَصینَةِ الَّتی تَجْعَلُ فِیها مَنْ تَشآءُ.» خدایا! مرا در زره محکم خود قرار بده، همان زرهی که هر که را بخواهی در آن قرار میدهی.
Vizma gallery
«ای فرزند! دنیا میخواهی، نماز شب بخوان؛ آخرت میخواهی، نماز شب بخوان!»
علیرضام
یکی از شاگردان استاد به شوخی میگفت:
«آقای قاضی ما را خسرالدنیا و الآخره کرد! نه بهرهای از دنیا داریم و نه از آخرت!»
راست میگفت. کسی که بوی آقای قاضی به مشامش خورده بود، دیگر میل و رغبتی به لذتهای دنیا و آخرت از خودش نشان نمیداد و تنها همّ و غمّش، رسیدن به خدا بود.
این جمله را از استاد زیاد میشنیدند:
«من کان همُّه اللهُ، کفاه اللهُ فی جمیع همومِه.» کسی که دغدغهاش فقط خدا باشد، خدا تمام دغدغههای او را تأمین خواهد کرد.
امیرحسین
مبادا به بهانه بهشت، از بهشتآفرین غافل شوید.
Parisa Karimi
حدود بیست سال میشد که هوای چشمهایش را داشت؛ مبادا به نامحرم بیفتد.
چشمها دیگر عادت کرده بودند.
هر وقت نامحرمی میخواست وارد شود؛ چشمها بسته میشدند...
علیرضام
جواب تسلیت شاگرد را هم داد: «تمام غم و غصه دنیا پیش ما تا اولِ الله اکبر نماز است.»
Parisa Karimi
از خدا عشق خدا را بخواهید
به شاگردانش توصیه کرده بود این دعا را در قنوت نمازهای واجب و مستحبشان بخوانند:
«اللَهُمَّ ارْزُقْنی حُبَّک وَ حُبَّ ما تُحِبُّهُ وَ حُبَّ مَنْ یحِبُّک وَ الْعَمَلَ الَّذی یبَلِّغُنی إلَی حُبِّک وَ اجْعَلْ حُبَّک أَحَبَّ الاشْیاءِ إلَی».
خدایا، عشق خودت، عشق به آنچه تو دوستش داری، عشق به کسی که تو را دوست دارد و عملی را که مرا به عشق تو برساند، به من روزی کن.
خدایا، عشق خودت را محبوبترین چیز پیش من قرار بده.
صالحه
به شاگردانش توصیه کرده بود این دعا را در قنوت نمازهای واجب و مستحبشان بخوانند:
«اللَهُمَّ ارْزُقْنی حُبَّک وَ حُبَّ ما تُحِبُّهُ وَ حُبَّ مَنْ یحِبُّک وَ الْعَمَلَ الَّذی یبَلِّغُنی إلَی حُبِّک وَ اجْعَلْ حُبَّک أَحَبَّ الاشْیاءِ إلَی».
خدایا، عشق خودت، عشق به آنچه تو دوستش داری، عشق به کسی که تو را دوست دارد و عملی را که مرا به عشق تو برساند، به من روزی کن.
خانومِ سین🌱!
داشت میرفت مجلس ترحیم یکی از دوستان. اما ناگهان از نیمه راه برگشت.
دیده بود کارش برای خدا نیست. برای این است که بگویند «قاضی به مجلس ما آمد.»
ابوالفضل سالاری
«تلاوت روزانهٔ قرآن کمتر از یک جزء نباشد... بر شما باد به تلاوت قرآن کریم در شب با صوت زیبا و حزین؛ که چنین تلاوتی شراب مؤمنین است.»
لبیک یا صاحب زمان
«باید با مردم با روی گشاده و خندان برخورد کنی. باید دلت را به روی آنها باز کنی و آن چنان با آنها روبرو بشوی که گویی جز دوری آنها غمی به دل نداری. باید به آنها با تمام وجود ابراز محبت کنی. البته همه اینها در صورتی خوب است که مورد رضای خدا باشد. هنر این است که در همین گپ و گفتها هم خدا را حاضر ببینی و از یادش غافل نشوی!»
پوریا
می گفت:
من از باباطاهر تعجب میکنم که گفته:
من از درمان و درد و وصل و هجران
پسندم آنچه را جانان پسندد
چه طور باباطاهر گفته اگر جانان، هجران را پسندد، من هم آن را میپسندم؟!
صبر عاشق بر هر چیزی برای آن است که فراق و هجران کمتر شود. چطور عاشق میتواند نسبت به دوری از معشوق هم صبوری کند؟!
مولا علی (ع) در دعای کمیل میفرماید: «فَهَبْنِی یا الهِی وَ سَیدِی وَ مَوْلای وَ رَبِّی، صَبَرْتُ عَلی عَذابِک، فَکیفَ اصْبِرُ عَلی فِراقِک؟» مولا و آقای من! گیرم که بر عذاب تو صبر کنم؛ چگونه بر دوری از تو صبور باشم؟!
omid
خودش همین طوری بود و به شاگردان هم همین سفارش را میکرد که:
«وقتی برای نماز شب بلند میشوید، چیز مختصری بخورید؛ چای، دوغ یا یک خوشه انگور؛ چیز مختصری که بدن شما را از کسالت بیرون بیاورد تا برای عبادت نشاط داشته باشید.»
میگفت: «این کار جلوی بهانهجویی نفس را میگیرد.»
محمدرضا
روز عید بود.
با چند نفر از دوستان، به زیارت مرقد استادمان آقای قاضی رفتیم.
یکی از رفقا خطاب به روح استاد گفت: «امروز عید است. ما از شما عیدی میخواهیم.»
ناگهان در همان بیداری دیدیم آقای قاضی با عمامه و عبا و جامی از گلاب آمد و کف دست ما از آن گلاب ریخت.
بعد مقابل چشمان بهت زده ما گفت: «من از خدا خواستهام که جسمم در برزخ، در اختیار خودم باشد.»
اَلّلهُمَّ عَجِّل لِوَلِیِکَ الفَرَج
قدیمها بهداشت و نظافت مثل امروز نبود. در بعضی مناطق، آبی که در جویها جاری میشد و به دست مردم میرسید، کثیف بود. آب را میانداختند در آب انبار یا حوض و میگذاشتند مدتی بماند تا جِرم هایش تهنشین شود. بعد برای شستوشو استفاده میکردند.
آقای قاضی به شاگردانشان میگفت:
«نفْسِ انسان مثل همین حوضهاست. اگر آرامش داشته باشد، اضافات و کثافات تهنشین میشود. راه کسب این آرامش چیست؟ سکوت. وقتی پرحرفی میکنیم و خودمان را به تلاطم بیخود میاندازیم، در واقع داریم نفسمان را زیر و رو میکنیم! اما اگر کسی رعایت «صَمت» و سکوت را بکند، آرام آرام این آلودگیها که تهنشین شده، منجمد میشود و دیگر حرکت نمیکند. این طوری نفسش را تحت تسلط خود در میآورد...».
کاربر ۱۵۵۹۶۴۹
و چه بسیارند عاشقانی که هرگز در شب نمی خوابند!
ابوالفضل سالاری
الله الله، که دل هیچ کس را نرنجانید.
تا توانی دلی به دست آور
دل شکستن هنر نمیباشد»
ابوالفضل سالاری
حجم
۱۹۹٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۱۴۲ صفحه
حجم
۱۹۹٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۱۴۲ صفحه
قیمت:
۲۰,۰۰۰
۱۰,۰۰۰۵۰%
تومان