بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب نیروی حال | صفحه ۷ | طاقچه
تصویر جلد کتاب نیروی حال

بریده‌هایی از کتاب نیروی حال

نویسنده:اکهارت تول
امتیاز:
۳.۸از ۴۹ رأی
۳٫۸
(۴۹)
تنها رهایی حقیقی زندگی‌ست. گامِ نخست را همین حالا بردار. شروع کن به گوش دادن به صدایی که در سرِ توست. توجهٔ ویژه‌ای را به الگوهای فکری یکنواختِ خود معطوف کن؛ همان نوارهایی که سال‌هاست در ذهنِ تو مدام تکرار می‌شوند. منظورِ من از «تماشای آنچه که مدام فکر می‌کند» همین است. یعنی به صدایی که در سر داری گوش بده، به مثابهٔ حضوری مشاهده‌کننده آن‌جا باش.
m007m007
تو باور کرده‌ای که عینِ ذهنِ خود هستی. این باور، توهمی بیش نیست. ابزار بر تو چیره شده است.
m007m007
باور تسکین‌دهنده است. اما تجربهٔ خودِ توست که رهایی می‌بخشد.
m007m007
باور تسکین‌دهنده است. اما تجربهٔ خودِ توست که رهایی می‌بخشد.
m007m007
بزرگ‌ترین مانع برای تجربهٔ این حقیقت، یکی پنداشتنِ خود و ذهن است. این خطا، موجبِ گریزناپذیری فکر می‌شود. ناتوانی در توقفِ فکر، بزرگ‌ترین مصیبت است، اما ما متوجهٔ این نکته نمی‌شویم زیرا تقریباً همه از آن رنج می‌برند و این رنج عادی شده است.
m007m007
هرچه منظورِ عقل و دیده بُوَد، عقل داند که آفریده بُوَد. صورتِ ذهنی، آفریدهٔ توست؛ زانکه محدودِ فهم و دیدهٔ توست. کرده مخلوقِ خویشْ نامْ الله! تا کی از بُت‌پرستی ای گُمراه؟
m007m007
نه واژهٔ خدا و نه واژهٔ هستی، هیچ‌کدام، نمی‌توانند حقیقتی را توصیف کنند که در پسِ این واژه است
m007m007
بودا برای روشن‌شدگی تعریفی سَلبی به کار می‌برد تا تو از آن باور نسازی و آن را دستاوردی فرااِنسانی و دور از دسترس ندانی
m007m007
بزرگ‌ترین مانع برای رسیدن به روشن‌شدگی روشن‌شدگی چیست؟
m007m007
آیا طالبِ مرگی راحت و ساده هستی؟ آیا ترجیح می‌دهی بدونِ درد و رنج بمیری؟ بنابراین، در هر لحظه، گذشته را بمیران و بگذار نورِ حضورِ تو تیرگی خودِ دروغین و وابسته به زمانِ تو را بزداید؛ همان «خود» ی را که به غلط گمان می‌کنی هستی.
سمیه احمدی
اما دیگر آن شخص توانِ آن را ندارد که زندگی و حالاتِ درونی تو را کنترل کند. حالا دیگر تو اربابِ وجودِ خود هستی – بردهٔ دیگری نیستی و با ذهنِ خود هدایت نمی‌شوی.
سمیه احمدی
هرگاه گرایشی منفی را در درونِ خود احساس کردی – چه توسطِ عاملی خارجی برانگیخته شده باشد و یا توسطِ عاملی مبهم که خودت نیز نمی‌دانی چه بوده است – آن را صدایی تلقی کن که به تو می‌گوید: «توجه! این‌جا و اکنون! بیدار شو!»
سمیه احمدی
اگر آدم‌ها همه به روشن‌شدگی می‌رسیدند و در میانِ اشیای بی‌جان به دنبالِ هویتی برای خود نمی‌گشتند، آنگاه، همهٔ صنعتِ تبلیغات و نهادهای مصرف‌آفرین و کارخانه‌های سازندهٔ چیزهای بیهودهٔ تجملاتی فرو می‌پاشیدند. هرچه بیش‌تر بدین‌شیوه به دنبالِ خوشبختی بگردی، فاصلهٔ خوشبختی با خود را بیش‌تر می‌کنی. هیچ چیز که در بیرونِ توست نمی‌تواند تو را ارضا کند، مگر به طورِ موقتی.
سمیه احمدی
گاهی این ذهن و زمان زندگی ما را در دستِ خود می‌گیرند. در این صورت است که اختلال در زندگی، درد و رنج و اندوه به وجود می‌آید.
سمیه احمدی
هرچه بیش‌تر خود را با ذهنِ خود یکی بپنداری، بیش‌تر رنج می‌بری. این‌گونه هم می‌توان بیان کرد: هرچه بیش‌تر لحظهٔ حال را مغتنم بدانی و آن را بپذیری، از درد و رنج رهاتر می‌شوی – و نیز رها از ذهنِ نفسانی.
سمیه احمدی
خیلی‌ها می‌دانند که چگونه رابطه‌ای لذت‌بخش به دردِ سر و رنج تبدیل شده است. اگر از بالا نگاه کنیم، هر دو قطبِ منفی و مثبت، دو روی یک سکه‌اَند. سکه‌ای که همان رنج و درد است. این رنج و درد، حاصلِ آگاهی نفسانی یکی‌انگاری با ذهن است.
سمیه احمدی
ناخشنودی، نفرت، دلسوزی به حالِ خود، احساسِ گناه، خشم، افسردگی، حسادت، و غیره، حتی تحریک‌شدن‌های جزئی نیز شکل‌های گوناگونِ درد و رنج‌اَند
سمیه احمدی
دکارتِ فیلسوف عقیده داشت که بنیادی‌ترین حقیقت را یافته است: «من می‌اندیشم، پس هستم.» او، در واقع، اساسی‌ترین خطا را به زبان آورده بود: مساوی پنداشتنِ فکر و هستی و یکی پنداشتنِ خود با فکر
سمیه احمدی
وقتی تو اربابِ ذهنِ خود باشی، ذهنِ تو شفاف‌تر، تیزتر و متمرکزتر خواهد بود.
سمیه احمدی
کلید این‌جاست: کنار گذاشتنِ پندارِ باطلِ زمان. زمان و ذهن جدایی‌ناپذیرند. اگر زمان را از ذهن بگیری، ذهن متوقف می‌شود – مگر آنکه تو بخواهی از آن استفاده کنی. یکی‌انگاری خود با ذهن، افتادن به دامِ زمان است: وسواسِ زندگی کردن در خاطراتِ گذشته و امیدهای آینده.
سمیه احمدی

حجم

۱۹۴٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۳۴۶ صفحه

حجم

۱۹۴٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۳۴۶ صفحه

قیمت:
۳۰,۰۰۰
۲۴,۰۰۰
۲۰%
تومان