بریدههایی از کتاب بیشعوری
۲٫۸
(۴۱۸)
بیشعور آبزیرکاه، مثل باد بهاری است؛ همینطور که آدم دارد ازش لذت میبرد، یک دفعه متوجه میشود که از آن سرما خورده.
کاربر ۳۲۲۲۶۹۸
. من هم مثل بقیه، بیشعوری را یک بیماری نمیدانستم و به نظرم بیشعوری یکجور کمبود شخصیت بود که میشد با تلاش و کوشش، آن را از بین بُرد.
کاربر ۳۲۲۲۶۹۸
در این کتاب گفته میشود که باهوشبودن و تحصیلکردن هیچ ربطی به بیشعور نبودن ندارد ـ همانطوری که خیلی از این نوابغ دقیقا میدانند چه بلایی بر سر مردم میآورند، مثل هیتلر
www.ZnBook.ir
همهچیز را برای خودشان میخواهند و برای این هدف، بیرحمانه کار میکنند. بااینحال، هرگز از دستآوردهایشان استفاده نمیکنند و از حاصل دسترنج خودشان لذت نمیبرند، چون به خوبی میدانند که اگر لحظهیی استراحت کنند بیشعورهای دیگری کارشان را از چنگشان درمیآورند. آنها نهتنها میخواهند همیشه برنده باشند، بلکه تا زمانی که نبینند رقبایشان به خاکِ سیاه افتادهاند، روی زمین بند نمیشوند.
من
بیشعوری مرضِ وقاحت و سواستفاده از آدمهاست.
من
بیشعوری حتا یک تمایل معمولی به سرکشی هم نیست. اینها اختلالات شخصیتی هستند، درحالیکه بیشعوری یک نوع اعتیاد به قدرت، تحقیر و سرکوب دیگران، وظیفهنشناسی بیحد و شهوت تسلط بر دیگران است. این بیماری تعادل درونی خود فرد را برهم میزند و او را به بیچارگی و بدبختی میاندازد؛ البته تا زمانی که آدم شود و اعتراف کند که: «من بیشعورم! »
من
خیلیها الکل مصرف میکنند، اما هیچکس نمیخواهد «الکلی» نامیده شود و درست به همین دلیل اولین مرحله از برنامهی ترک الکل، این است که شخص قبول کند که الکلی است. برای آدم بیشعور هم اولین قدم در درمان و بهبودیاش، گفتن «من بیشعورم! » است. حتا گفتن جملات مشابه مثل من آدم وقیحیام اثر لازم را ندارد.
من
بیشعوری یکجور ویژگی رفتاری بد نیست، بلکه یک بیماری است. نوعی اعتیاد به رفتار ابلهانه و گستاخانه که باعث بیچارگی ما میشود و نمیگذارد حتا بفهمیم چهقدر مغرور و متعصبیم.
من
بیشعورها کسانی هستند که فکر میکنند قانون در رابطه با آنها وضع میشود، و آنها تافتههای جدابافتهیی هستند که حق انجام هر کاری را دارند. بیشعوری نوعی بیماری است که قوهی تشخیص و ارزشگذاری مبتلایان را به هم میزند و باعث میشود تا این آدمها هر کاری را بدون شایستگی در انجامش، و بدون ذرهیی احساس گناه، شرم یا پشیمانی انجام بدهند. (خیلی راحت! )
zohreh
بیشعورها نمیپذیرند که باید مسوولیتپذیر باشند یا دستکم زیر حرفشان نزنند و اشتباهاتشان را قبول کنند. بدتر از همه اینکه حتا حاضر نیستند قبول کنند که بههرحال به عنوان یک انسان وظایفی دارند که باید به آنها عمل کنند و به آنها پایبند باشند.
zohreh
حجم
۱۵۵٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۲۳۹ صفحه
حجم
۱۵۵٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۲۳۹ صفحه
قیمت:
۲۲,۰۰۰
تومان